نقش آموزش در توانمندسازی کارکنان دانشگاه پدافند هوایی خاتم‌الانبیاء با رویکرد پیشگیری وضعی از جرم

وابستگی سازمانی/سمت

  • 1- کارشناسی‌ارشد حقوق جزا و جرم‌شناسی، مدرس دانشگاه پدافند هوایی خاتم‌الانبیاء
دریافت: ۳۰ فروردین ۱۳۹۸ | انتشار: 1 آذر 1398

منابع و ماخذ

 فارسی:

1- اسماعیلی، آیت‌اله (1395)، پیشگیری از جرائم جنسی از منظر آموزه¬های اسلام، تهران: نشر پژوهش پارسی.

2- بیک‌زاده مرزبانی، ناصر و سوری، حسن (1385)، «مدل راهبردی مدیریت دانش در توانمندسازی و توسعه پایدار منابع انسانی»، هفتمین کنفرانس بین‌المللی مدیران کیفیت.

3- پاکزادیان، سیدمحمد (1387)، «آموزش کارکنان در سازمان»، مجله پژوهش‌های فرهنگی، س2، ش6.

4- حسینی‌زاده، سیدعلی (1394)، «نگرش بر آموزش با تاکید بر آموزش‌های دینی»، هفتمین کنفرانس بین‌المللی مدیران کیفیت.

5- رابینز، استیفن (1387)، رفتار سازمانی، مترجم: علی پارسائیان و سیدمحمد اعرابی، دفتر پژوهش‌های فرهنگی. 

6- رحیمی‌نژاد، اسمعیل (1394)، جرم‌شناسی، چ4، تبریز: انتشارات فروزش.

7- رحیمی‌نژاد، اسمعیل و غفاری، احمدرضا (1396)، «بررسی مسئولیت کیفری ناشی از اقدامات پیشگیرانه وضعی در فقه امامیه و حقوق ایران»، نشریه فقه و مبانی حقوق اسلامی، س50، ش2.

8- رضائیان، علی (1382)، مبانی سازمان و مدیریت، چ5، تهران: انتشارات سمت.

9- ریمون، گسن (1388)، جرم‌شناسی کاربردی، مترجم: مهدی کی‌ینا، تهران: انتشارات یزدان.

10- صفاری، علی (1380)، «مبانی نظری پیشگیری وضعی»، مجله تحقیقات حقوقی، ش33-34.

11- صفاری، علی (1388)، «مبانی نظری پیشگیری از وقوع جرم»، مجله تحقیقات حقوقی، ش33-34.

12- گلدوزیان، ایرج (1392)، محشای قانون مجازات اسلامی (مصوب 1392)، تهران: انتشارات مجد.

13- محمدی، حامد (1388)، «عوامل موثر در توانمندسازی منابع انسانی»، مجله تعاون، س20، ش205. 

14- معین، محمد (1363)، فرهنگ فارسی، ج1، چ22، تهران، انتشارات امیرکبیر.  

15- موسوی، فائزه (1393)، «توانمندی چیست؟»، مجله تحقیقات حقوقی.

16- میرسپاسی، ناصر (1384)، مدیریت استراتژیک منابع انسانی و روابط کار، تهران: انتشارات میر.

17- هندی، چارلز (1376)، خدایان مدیریت، مترجم: کهزاد آذرهوش، تهران: انتشارات فرا.

18- نجفی ابرندآبادی، علی‌حسین (1382)، «تقریرات درس جرم‌شناسی (پیشگیری)»، پایان‌نامه کارشناسی‌ارشد حقوق، مجتمع آموزش عالی قم.

19- نوربها ،رضا (1392)، حقوق جزای عمومی، تهران: انتشارات گنج دانش.

20- نیازی، محسن (1388)، «توانمندسازی براساس راهبرد سرمایه اجتماعی»، مجله تدبیر، ش203. 


متن کامل

مقدمه

امروزه یکی از کارهای لازم و ضروری، آموزش و تربیت افراد در حوزه¬های تخصصی و عمومی است، که یک بخش آن وظایف دولت¬ها، موسسات، شرکت¬ها و آموزش و پرورش و ... است و بخش دیگر آن، وظیفه مردم، کارکنان و کارمندان است، مسلماً با آموزش و یادگیری، تفکر و تدبر و قوه خلاقیت افزایش می¬یابد و با افزایش آن، افراد توانمندتر می¬شوند و این توانمندی یک موقع جسمی خواهد بود و زمانی دیگر روحی و روانی؛ اما توانمندی جسمی معمولاً با ورزش و ریاضت¬های بدنی محقق می¬شود یا بعضاً با کسب بعضی مهارت¬های فنی؛ البته در بخش توانمندی روحی و روانی یک مرحله بالاتر می¬رویم و در این هنگام تلاش به شکل آموزش و یادگیری، تفکر، تخیل و ... رقم می¬خورد. در اهمیت موضوع نکته قابل طرح و بیان اینکه اکثر جرائم در اثر جهل و ناپختگی مردم و کارکنان رخ می¬دهد. در مبحث توانمندسازی می¬توان به مقالات بسیاری از جمله «عوامل موثر در توانمندسازی منابع انسانی، حامد محمدی» «توانمندسازی براساس راهبرد سرمایه اجتماعی، محسن نیازی  و محمد کارکنان نصرآبادی، 1388» و «مقاله توانمندی چیست؟ فائزه موسوی، 1393» و در بخش آموزش نیز می¬توان به مقالات «آموزش کارکنان در سازمان، سیدمحمد پاکزادیان، 1387» و «مقاله نگرش بر آموزش با تاکید بر آموزش¬های دینی، سیدعلی حسینی‌زاده، 1394»، همچنین در بخش پیشگیری وضعی مقاله «بررسی مسئولیت کیفری ناشی از اقدامات پیشگیرانه¬ وضعی در فقه امامیه و حقوق ایران، اسماعیل رحیمی¬نژاد و احمدرضا غفاری، 1396» اشاره نمود. هدف اصلی این مقاله بیان نقش آموزش در توانمندسازی کارکنان با رویکرد پیشگیری وضعی است. فرضیه¬های قابل طرح: 1- نقش آموزش در توانمندسازی افراد و کارکنان بسیار موثر است. 2- با آموزش¬های حین خدمت کارکنان، توانمندی آنها قابل افزایش بوده و به دنبال آن از برخی جرائم می¬توان پیشگیری نمود. 


1- تعریف مفاهیم

آموزش: یادگیری و آموزش، تنظیم رفتار است که از فعل و انفعال یا تأثیر متقابل موجود زنده با محیط خود ضمن رشد و تکامل نتیجه می¬شود (پاکزادیان، 1387).

توانمندسازی: در فرهنگ‌های لغت که شامل تفویض قدرت قانونی، تفویض اختیار کردن، مأموریت دادن و قدرت‌بخشی آمده است.

پیشگیری وضعی: پیشگیری به معنای جلوگیری ¬کردن، ممانعت¬ کردن و انجام ¬دادن اقدامات احتیاطی، برای جلوگیری از رخدادهای بد و ناخواسته است (معین،1363: 395). پیشگیری، یعنی اتخاذ و اعمال تدابیری درباره اوضاع و احوال ما قبل بزهکاری و بر هم زدن معادله‌ جرم، پیشگیری وضعی یک پیشگیری بزه‌دیده مدار و پیشگیری اجتماعی بیشتر مجرم‌مدار است.

جرم: «هر فعل یا ترک فعلی که مطابق قانون قابل مجازات باشد؛ جرم محسوب می‌گردد» (گلدوزیان،1392).


2- آموزش

پرفسور وودورت- روانشناس آمریکایی- آموزش و یادگیری را چنین تعریف می¬کند: آموزش آن نوع فعالیت فرد است که در فعالیت¬های بعدی و آینده‌اش اثر می¬کند، در رفتار بعدی فرد اثر کرده آن را بهتر می¬کند و استعداد فرد را برای سازگاری با محیط افزایش می¬دهد. گیتز-روانشناس آمریکایی-یادگیری و آموزش را تعدیل در رفتار فرد از طریق آموزش و تمرین می‌داند.

گارت- روانشناس آمریکایی-می‌گوید: آموزش و یادگیری عملی است که ما بوسیله آن پاسخ‌های خود را در رفتارهای تازه، منظم و متشکل می‌سازیم. در واقع آموزش یک استراتژی است که با هدفی خاص و جهتی مشخص در طول زمان اجرا می‌گردد. در جریان آموزش معلومات در ذهن فرد جایگزین شده و با آگاهی¬های قبلی فرد تلفیق می¬شوند، و در نتیجه در رفتار و دید فرد تغییراتی مثبت بوجود می¬آید (پاکزادیان، پیشین).

کلمه آموزش ، در اصطلاح به چند معنا آمده است: 1- تحریک و راهنمای یادگیری؛ 2- هنر کمک کردن به یادگیری در دیگری؛ 3- فراهم آوردن شرایط و اوضاع و احوالی که یادگیری را برای دانش‌آموزان و دانشجویان، در داخل و خارج مدرسه، آسان سازد.

گانیه، آموزش را «مجموعه‌ای از رویدادهای "به عمد ترتیب داده شده" که برای حمایت از فرایندهای درونی یادگیری، طراحی شده است» تعریف می¬کند. سیف، آموزش را هرگونه فعالیت یا تدبیر از پیش طراحی شده‌ای می¬داند که هدف آن ایجاد یادگیری در یادگیرندگان است (حسینی‌زاده، 1394).

بعد از تعاریف مختلفی که از اندیشمندان در مبحث آموزش بیان شد، اهمیت این امر مشخص گردید؛ البته مفهوم آموزش بسیار گسترده¬تر از تعاریف مطرح شده می¬باشد، که ما در ادامه به برخی دیگر از این تعاریف برای روشن شدن موضوع مورد بحث از آن بهره خواهیم برد.


3- نظریه¬های یادگیری

پیشگیری یا جلوگیری کردن به معنی «پیش‌دستی کردن، پیش¬گرفتن و به جلوی چیزی رفتن» و یا به معنی «آگاه ‌کردن، خبر چیزی را دادن و هشدار دادن» است؛ آنچه به ذهن متبادر می¬شود، این است که انسان‌ها، کارکنان با آموزش یاد می¬گیرند و با این یادگیری، می¬توانند در راستای موضوع مورد بحث که توانمندی کارکنان در برابر پیشگیری از جرم باشد، توفیقاتی کسب نمایند؛ هرچه این آموزش¬ها و یادگیری¬ها مهمتر باشد، در توانمندی آنها موثرتر است. تورنداک معتقد است: یادگیری فرایند آزمایش و خطا است وقتی یادگیرنده نیازی دارد، برای ارضای آن لازم است به یک محرک خاص پاسخ مناسب دهد در این موقع معمولاً یاد گیرنده هریک از الگوهای مربوط به پاسخ¬های خود را آزمایش می‌کند، اگر تصادفاً یکی از این الگوها موثر واقع شود به احتمال بیشتر آن پاسخ تکرار خواهد شد و موجود زنده الگو و پاسخ-های دیگر را فراموش می‌کند. به اعتقاد تورنداک، اگر برای موجود زنده رابطه بین یک محرک و پاسخ مربوط به آن رضایت‌بخش باشد این رابطه مستحکم¬تر می¬شود (قانون خوشی و رنج یا قانون اثر) (پاکزادیان، پیشین). 

یکی از عناصر جرم، عنصر روانی است که معمولاً با فکر و آگاهانه تحقق می¬یابد؛ همانطور که در نظریه گشتالت، یادگیری و آموزش از راه فکر کردن در مورد مسأله¬ای تحقق می¬یابد؛ ما در پیشگیری وضعی به دنبال این هستیم که اندیشه و فکر مجرمانه نتواند به مرحله رفتار مجرمانه برسد، یعنی فکر است که به دنبال آن تحقق رفتار مجرمانه در پی خواهد داشت، آموزش تنظیم رفتار کارکنان و انسان‌ها را رقم می¬زند یعنی آنها را بگونه¬ای توانمند می¬سازد که به راحتی به سمت گناه و جرم نروند؛ و به نوعی پیشگیری وضعی از جرم را در پی خواهد داشت.

ورتایمر، کوفکا، کوهلر و لوئین، نظریه گشتالت را در امر آموزش و یادگیری مطرح کردند. آنها اعتقاد دارند فرایند یادگیری یک امر گشتالتی است و پدیده¬ای است شناختی، آنها به فرایندهای نظیر بینش، توجه خاص نشان می¬دهند. در نظریه مکتب گشتالت گفته می‌شود که ممکن است یادگیری و آموزش فقط بوسیله فکر کردن درباره یک مسئله به¬ وقوع بپیوندد و از دید آنها یادگیری مستلزم تفکر و بصیرت است و ادراک و شناخت پایه یادگیری است. یادگیری و آموزش، تنظیم رفتار است که از فعل و انفعال یا تأثیر متقابل موجود زنده با محیط خود ضمن رشد و تکامل نتیجه می¬شود (همان).


4- توانمندسازی 

تاریخ اولین تعریف از اصطلاح توانمندسازی به سال 1788م باز می‌گردد، که توانمندسازی را به مفهوم تفویض اختیار در نقش سازمانی خود می‌دانستند و این اختیار باید به شخص اعطا یا در نقش سازمانی او دیده می‌شد. توانمندسازی به معنی اشتیاق فرد برای پذیرش مسئولیت، واژه‌ای بود که اولین بار بطور رسمی به معنی پاسخگویی تفسیر شد. گرو (1971)؛ به تعاریف رایج توانمندسازی در فرهنگ‌های لغت که شامل تفویض قدرت قانونی، تفویض اختیار کردن، مأموریت دادن و قدرت‌بخشی آمده است. در سال 1990م گاندز، توانمند-سازی را با واگذاری اتخاذ تصمیم به کارکنان مفهوم‌سازی کرد، اما  زایمرمن 1990 به سهل و ممتنع بودن ارائه تعریفی از آن اشاره کرده و معتقد است، تعریف توانمندسازی زمانی آسان است که آن را بدون در نظر گرفتن واژه‌هایی همچون درماندگی، بی‌قدرتی و بیگانگی بخواهیم مورد توجه قرار دهیم. لی (2001)؛ توانمندسازی  را زمینه¬ای برای افزایش دیالوگ¬ها، تفکر انتقادی، فعالیت در گروه‌های کوچک دانسته و اشاره می¬کند که اجازه دادن به فعالیت‌هایی برای حرکت به فراسوی تسهیم، تقسیم و پالایش تجربیات، تفکر، دیدن و گفتگو اجزای اصلی توانمندسازی است (موسوی، 1393). در توانمندسازی که در آن ما نوعی فراهم کردن مسئولیت¬پذیری را می¬توانیم داشته باشیم مسلماً با آموزش، این امر بهتر تحقق می¬یابد، یکی از تکالیفی که به عهده دولت¬ها، موسسات، شرکت¬ها و هر مجموعه¬ای که با انسان¬ها در ارتباط می¬باشند، این است که درخصوص آموزش آنها اقدام نموده و از این طریق کارکنان و افراد خود را آشنا با قوانین و روش¬ها نموده و مانع ورود آنها از جرائم ناخواسته شده و پیشگیری از جرائم را به جامعه و افراد آن هدیه دهند.

از دیدگاه کانگر و کاننگو، توانمندسازی فرایندی است که باعث ارتقای احساسات خودکامیابی در میان کارکنان سازمان می‌شود. توانمندسازی با رفتارهای نوآورانه، مدیریت و رهبری اثربخش، در ارتباط است و زمانی اتفاق می‌افتد که کارکنان به اندازه کافی آموزش دیده باشند، تمامی اطلاعات مربوط به کار فراهم شده باشد، ابزار ممکن در دسترس باشد ... (محمدی، 1388: 4).  


5- عوامل موثر بر توانمندسازی

در توانمندسازی عوامل موثر بیشماری، شاید بتوان نام برد؛ اما در یک دسته¬بندی کلی می¬توان آن را به چهار مورد از قبیل: 1- توان ذهنی؛ 2- توان جسمی؛ 3- دانش؛ 4- مهارت بیان نمود، که بطور مختصر هریک را توضیح خواهیم داد. 

1) توانایی¬های هوشی و ذهنی: عبارت است از آنچه فرد برای کارهای فکری به آنها نیاز دارد. نوع شغل تعیین کننده میزان توانایی¬های هوشی فرد است. بطورکلی هر قدر کارمند در سلسله مراتب اداری مقام یا پست بالاتری را احراز کند، باید از نظر توانایی کلامی و میزان هوش در سطح بالاتری باشد، تا بتواند آن کار را به صورت موفقیت‌آمیزی انجام دهد (رابینز،1378: 130). این مسأله نقش ویژه مدیران، روسا و مسئولان را  بیش از پیش در آموزش مجموعه و کارکنان متمایز می¬نماید.

چارلز هندی (1376)، تأکید می‌کند که ذکاوت تمرکز یافته (دانش فنی و توانایی به دست آوردن و بکار گرفتن دانش) منبع جدیدی از ثروت است و هدف توانمندسازی این است که مغزهای افراد را نیز مانند بازوان آنان بکار اندازد (هندی،1376: 39).

با توانمندسازی کارکنان در آموزش و آشنایی آنها با وظایف، اختیارات، قوانین موجود در واقع پیشگیری از ورود آنها در برخی عناوین مجرمانه می¬نمائیم؛ البته پیشگیری وضعی که یکی از انواع پیشگیری¬های غیرکیفری می¬باشد که تلاش در این نوع پیشگیری همانگونه که از نامش آشکار و پرواضح است، ایجاد وضعیتی که ریسک انجام جرم افزایش یابد، که این امر با توانمندی آموزشی آنها افزایش می¬یابد، برخی جهل خود و ندانستن را علت اصلی انجام جرم بیان می¬نمایند، که با این رویکرد دگر بهانه¬ای برای آنها متصور نخواهد بود.

2) توان جسمی: توان جسمی عبارت است از تناسب بین توان فیزیکی و بدنی فرد با وظایف مربوط به هر شغل شامل مقاومت جسمانی، قد، وزن، سلامت مزاج، دید چشم، بویایی و شنوایی و غیره (میرسپاسی،1384: 113). عملکرد کارمندان هنگامی عالی خواهد بود که مدیریت سازمان بتواند متناسب با مهارت‌های موردنیاز برای انجام یک کار، فرد واجد شرایط برای انجام آن کار را تعیین کند (رابینز،پیشین: 132).

3) دانش: دانش عبارت است از اعتقاد و باوری که منجر به افزایش توان بالقوه پدیده¬ها برای اقدامات و تصمیمات اثربخش می‌شود. دانش عبارت است از ترکیبی منعطف و قابل تبدیل از تجارب، ارزش‌ها، اطلاعات معنی‌دار و بینش‌های متخصصان که چارچوبی را برای ارزیابی و انسجام اطلاعات و تجارب جدید ارائه می‌دهند (محمدی،پیشین: 8).

به اعتقاد اسپریتزر، افرادی که دارای سطح تحصیلات بالاتری هستند، عموماً از چشم¬انداز شغلی بهتر، تحرک شغلی و فرصت‌های استخدامی گسترده‌تری برخوردارند و به همین دلیل دارای احساس شایستگی لازم برای انجام دادن وظایف محول شده می‌باشند و می‌توانند بر پیامدهای این وظایف، موثر واقع شوند و دارای وظایف معناداری نیز هستند. این شناخت‌ها باعث افزایش احساس توانمندی در افراد می‌گردد. آموزش و کسب دانش منجر به ایجاد تخصص در افراد می‌شود (همان، 9-8). 

4) مهارت: مهارت شامل کلیه توانایی¬های ابتدایی لازم است که انجام کار را در شرایط تعیین شده عملی می‌سازد (میرسپاسی،پیشین: 113). عمدتاً سه حوزه مهارت شامل مهارت فنی، مهارت انسانی و مهارت ادراکی برای مدیران و کارکنان در نظر گرفته می‌شود. قدرت بکار بردن دانش، روش‌ها و ابزار که لازمه انجام وظایف خاص است و از طریق تجربه، تحصیل و کارآموزی کسب می‌گردد، مهارت فنی نامیده می‌شود. مهارت انسانی شامل توانایی کار به وسیله دیگران، ایجاد انگیزه و رهبری موثر است. منظور از مهارت ادراکی دارا بودن قدرت تفکر و تصمیم‌گیری به موقع و صحیح در زمینه مسائل سازمان است. لازمه به دست آوردن مهارت¬های ادراکی، آموزش، تجربه‌اندوزی و کسب دانش است (محمدی،پیشین: 10). 

امروزه منشا اصلی مزیت رقابتی سازمان‌ها، برخورداری از نیروی انسانی کارآمد و توانا و مشارکتی است و فاصله میان جوامع، از حیث دانایی و نادانی است نه دارایی و ناداری، بنابراین دانایی و کیفیت منابع و نیروهای انسانی بعنوان مهمترین، با ارزش‌ترین و گرانمایه‌ترین سرمایه و منبع یک سازمان، نقش عمده‌ای را در توسعه پایدار جامعه دارند (نیازی،1388: 22).

 

6- مفهوم جرم

از نظر فقهای اسلامی: «جرم عبارت است از انجام دادن فعل، یا گفتن قول که قانون اسلامی آن را حرام شمرده و بر فعل آن کیفری مقرر داشته است یا ترک فعل یا قول که قانون اسلام آن را واجب شمرده و بر آن ترک، کیفری مقرر داشته است و این از آنجا نشأت گرفته که هرکس از اوامر و نواهی خدای تعالی سرپیچی کند، برای او کیفر و مجازاتی معین شده است (اسماعیلی،1395: 14).

در جرم‌شناسی، یعنی علمی که به علت‌های وقوع بزه و درمان اعمال مجرمانه می‌پردازد، جرم، علی‌الاصول به کلیه اعمال ضداجتماعی یا تنش‌هایی که جامعه را دستخوش آسیب می‌کند، خواه موجب آنها علت‌های روانی باشد یا اجتماعی، اطلاق می‌گردد (نوربها،۱۳92: 134). در قلمرو حقوق جزا براساس ماده ۲ قانون مجازات اسلامی مصوب سال ۱۳92: «هر فعل یا ترک فعلی که مطابق قانون قابل مجازات باشد؛ جرم محسوب می‌گردد» (گلدوزیان، پیشین). در واقع جرم در حقوق جزا در محدوده قانون تعریف می‌گردد.

در زمینه علت‌شناسی جرم، نظریه‌های بنیادی انسان‌شناسی، زیست‌شناسی، روانشناسی و جامعه‌شناسی مطرح گردیده که براساس هریک از این دیدگاه‌ها، نارسایی‌های جسمی، وراثت، اختلالات روانی، جامعه و عوامل وابسته به آن می‌توانند زمینه‌های مساعد مجرمیت را فراهم کنند (اسماعیلی،پیشین: 14). در روایات اسلامی نیز به پیشگیری پرداخته شده است، مثال؛ امام صادق (ع) در این خصوص می‌فرمایند: «یک درهم که برای پیشگیری بیماری خرج شود بهتر از مبلغ زیادی است که برای درمان، به مصرف برسد» (همان). وقوع جرم همیشه بعنوان یک دغدغه و آسیب، گاهی بعنوان یک بیماری مطرح می¬شود و پیشگیری از آن هم به سبک¬ها و روش¬هایی مرسوم بوده است،که ما یکی از آن روش¬ها را مورد بررسی قرار می¬دهیم و آن هم پیشگیری وضعی است.


7- مفهوم پیشگیری در جرم‌شناسی

 پیشگیری از نظر ریشه‌شناسی: (به معنای پیشدستی کردن) به چیزی رفتن و نیز آگاه کردن و هشدار دادن است. در جرم‌شناسي، پيشگيري عبارت است از: به جلوي تبهكاري رفتن با استفاده از فنون گوناگون مداخله به منظور ممانعت از وقوع بزهكاري. از نظر علمي مي‌توان گفت: مراد از پيشگيري هر فعاليت سياست جنايي است كه غرض انحصاري يا غيركلي آن تحديد حدود امكان پيشامد مجموعه اعمال جنايي از راه غيرممكن‌الوقوع ساختن يا سخت و دشوار كردن احتمال وقوع آنهاست، بدون اينكه تهديد به كيفر يا اجراي آن متوسل شوند (صفاری،1388: 21).

پیشگیری در لغت به معنای عمل پیشگیر، دفع و جلوگیری، پیشگیری کردن به معنای دفع، جلوگیری کردن، مانع گشتن، منع کردن، به نگهداری برخاستن می‌باشد. «واژه پیشگیری امروزه در معنی جاری و متداول آن دارای دو بعد است: پیشگیری یا جلوگیری کردن هم به معنی «پیشدستی کردن، پیش ¬گرفتن و به جلوی چیزی رفتن» و هم به معنی «آگاه ‌کردن، خبر چیزی را دادن و هشدار دادن» است؛ اما در جرم‌شناسی پیشگیرانه، پیشگیری در معنی اول آن مورد استفاده واقع می‌شود یعنی با کاربرد فنون مختلف به منظور جلوگیری از وقوع بزهکاری، هدف به جلوی جرم رفتن و پیش‌ گرفتن از بزهکاری است اما از نظر علمی پیشگیری یک مفهوم منطقی- تجربی است که همزمان با تأملات عقلانی و مشاهدات تجربی ناشی می‌شود ...» (نجفی ابرندآبادی،1382: 581). 

پیشگیری به معنای جلوگیری ¬کردن، ممانعت¬ کردن و انجام ¬دادن اقدامات احتیاطی، برای جلوگیری از رخدادهای بد و ناخواسته است (معین،پیشین: 395). برخی جرم‌شناسان آن را رفتن به جلوی تبهکاری و ناهنجاری، به منظور ممانعت از وقوع بزه تعبیر کرده¬اند. برخی دیگر آن را مجموعه اقداماتی دانسته¬اند که در قالب شناسایی و ارزیابی خطر جرم و اتخاذ را¬هکارهای لازم برای جلوگیری از وقوع آن انجام می¬گیرد. سابقه فقهی اقدامات پیشگیرانه وضعی و ضمان ناشی از آن یکی از مواردی که در منابع فقهی و روایی مورد اشاره قرار گرفته است، گذاشتن سم یا  کندن چاه در خانه یا ملک خود می¬باشد. شهید اول و  شهید ثانی در این مورد چنین می¬نویسند: «اگر سم را در غذای خودش بریزد یا در ملک خود قرار دهد و دیگری بدون اذن او آن را بخورد، ضامن نمی¬باشد، خواه با ریختن سم قصد کشتن  خورنده را داشته باشد، مانند اینکه بداند بیگانه¬ای مانند دزد وارد منزل او شده است یا چنین قصدی نداشته باشد و نیز اگر فردی با اذن او وارد خانه¬اش بشود، ولی بدون اذن وی اقدام به خوردن آن غذا بکند همین حکم را دارد، یا چاه عمیقی را در راه یا در خانه¬اش حفر کند که افتادن در آن غالباً کشنده است یا قصد کشتن داشته باشد و کسی را که از وجود آن بی¬خبر است، دعوت به عبور از روی آن نماید و او به چاه سقوط کرده، بمیرد (قتل عمد و مستوجب قصاص است) اما اگر بدون اذن او وارد خانه شود و در چاه افتد ضامن نیست، اگرچه قصد او از حفر چاه، افتادن آن شخص در آن باشد، مثل اینکه به جهت دزد آن را کنده باشد» (رحیمی-نژاد،1396: 352). از نظر کلارک، پیشگیری وضعی از جرم را بعنوان اقدامات قابل سنجش و ارزیابی مقابله با جرم، از طریق مدیریت یا مداخله در محیط، بلاواسطه به شیوه‌ای پایدار و سیستماتیک منجر به کاهش فرصت‌های جرم و افزایش خطرات جرم می‌شود.

1-7- سابقه قانونی اقدامات پیشگیرانه وضعی و ضمان ناشی از آن 

قانونگذار در قانون مجازات اسلامی مصوب 1361و1370در بخش موجبات ضمان به پیروی از روایات فقهای امامیه و با ذکر نمونه¬هایی چند از جمله کندن چاه یا قرار دادن چیز لغزنده طی مواد 43، 44، 46 (قانون مجازات اسلامی 1361) و مواد 339، 340، 342 و 344 قانون مجازات 1370 تا حدودی ضمان (مسئولیت) یا عدم ضمان عامل یا مسبب این اقدامات را پیش¬بینی کرده¬ بود. در قانون مجازات اسلامی مصوب 1392مواد 506-7-8 به مسئولیت یا عدم مسئولیت ناشی از این اقدامات اشاره کرده است (همان، 354).

آموزش کارکنان، آنها را می¬تواند به نوعی توانمند نماید و شرایطی را فراهم نماید که کارکنان با پیش¬بینی و شناسایی و ارزیابی، خطر وقوع جرم را کاهش دهد. «اقدامات وضعی پیش گیرنده ناظر به اوضاع، احوال و شرایطی است که مجرم را در آستانه ارتکاب جرم قرار می‌دهند این اوضاع و احوال که در جرم‌شناسی وضعیت‌های ماقبل بزهکاری یا وضعیت‌های پیش جنایی نام دارند، فرآیند گذار از اندیشه به عمل مجرمانه را تحریک یا تسهیل کرده و نقش تعیین کننده‌ای در آن ایفا می‌کنند. بزه‌دیده یا آماج (سیبل) جرم جزء این وضعیت‌ها قلمداد می‌شود». در لایحه پیشگیری: پیشگیری از جرم عبارتند از؛ پیش‌بینی، شناسایی و ارزیابی خطر وقوع جرم و اتخاذ تدابیر و اقدامات لازم برای از بین بردن یا کاهش آن (اسماعیلی،پیشین: 19-18).

برخی حقوقدانان استفاده از اقدامات و ابزارهای پیشگیرانه وضعی را نوعی دفاع مشروع تلقی کرده و شرایط و ضوابط دفاع مشروع را بر آن بار می¬کنند و می¬گویند دفاع می¬تواند به صورت مستقیم و یا غیرمستقیم باشد. دفاع از طریق استفاده از وسایل و ابزارهای پیشگیرانه مثل حفر کردن چاه، نگهداشتن سگ در منزل، استفاده از کابل‌های برق و تله¬های انفجاری به صورت غیرمستقیم انجام می¬شود. به عقیده این حقوقدانان حال بودن خطر مانعی برای نصب، آمادگی و زمانبندی این وسایل نمی¬باشد. چون حال بودن خطر به هنگام انجام عمل دفاعی معتبر است. پس چنانچه این وسایل و اقدامات برطبق شرایط و ضوابط مقرر در دفاع مشروع عمل کند، مشروع و در غیر این صورت نامشروع و ضمان¬آور خواهد بود (رحیمی¬نژاد،پیشین: 355).

2-7- پيشگيري وضعي

در مباحث جرم‌شناسی و پیشگیری نو، بیشتر از پیشگیری وضعی (موضعی) و پیشگیری اجتماعی سخن می‌رود. پیشگیری وضعی یا موضعی به مجموعه اقدام‌هایی گفته می‌شود که جهت تسلط بر محیط و اوضاع پیرامونی مشرف بر جرم و نیز مهار آن انجام می‌شود، تا از این طریق افراد یا آماج‌ها (ثروت افراد و ...) را از بزه‌دیده‌ای محافظت شود؛ در این روش وضعیت فرد یا شرایط بیرونی (مکان، زمان و ...) تغییر داده می‌شود، تا از ارتکاب جرم پیشگیری شود. در پیشگیری وضعی توجه به وضعیت پیش از وقوع جرم است و تلاش می‌شود فرآیند گذار از اندیشه مجرمانه به عمل مجرمانه قطع شود (گذر از فکر گناه به عمل گناه) (اسماعیلی، پیشین: 28). از نظر فنی و حقوقی پیشگیری وضعی را سلب «ابزار» و «فرصت» ارتکاب جرم می‌دانند. برای ارتکاب جرم، اجتماع سه عامل لازم است که به آنها مثلث جرم گفته می‌شود. برای از بین بردن انگیزه مجرمانه ضروری است، تدابیر پیشگیرانه اجتماعی اتخاذ گردد. آنچه در پیشگیری وضعی از جرائم اولویت دارد، حفظ آماج¬ها و بزه‌دیدگان از تعرض مجرمان است. پیشگیری وضعی یعنی اتخاذ و اعمال تدابیری درباره اوضاع و احوال ما قبل بزه‌کاری و برهم زدن معادله‌ جرم، پیشگیری وضعی یک پیشگیری بزه‌دیده مدار و پیشگیری اجتماعی بیشتر مجرم‌مدار (رضائیان،1382: 102). هنر اصلی در پیشگیری وضعی، توانایی اعمال مدیریت، طراحی و مداخله در تغییر محیط است و در آن تلاش می‌شود کاری صورت گیرد، که مجرم برای ارتکاب نیازمند تلاش بیش از گذشته باشد، فنونی بکار رود، که ارتکاب جرم را پرخطر سازد و جذابیت‌ها و لذت‌ها را  کاهش دهد (همان). این توانایی با آموزش¬هایی که انجام می¬شود در پیشگیری از جرائم نقش موثر و مفیدی دارد بطوریکه بعد از مدتی، یک نوع توانمندی در کارکنان و افراد در برابر ترک تخلفات و جرائم آنها شاهد خواهیم بود.

3-7- مفهوم اقدامات پیشگیرانه¬ وضعی

پیشگیری وضعی به مجموعه تدابیر و اقدامات مبتنی بر تقویت سیبل¬ها و آماج¬های جرم و یا مداخله در اوضاع و احوال پیش¬جنایی گفته می¬شود که دولت و یا ملت با هدف جلوگیری از ارتکاب جرم مورد استفاده قرار می¬دهد. رونالد کلارک، که مبتکر تئوری پیشگیری وضعی از جرم است، در تعاریف این نوع پیشگیری می¬گوید: «پیشگیری وضعی از جرم به یک رویکرد پیشگیرانه¬ای اشاره دارد که نه بر توسعه جامعه و نهادهای آن، بلکه صرفاً بر کاهش موقعیت¬ها و فرصت¬های ارتکابی جرم مبتنی است ...» (رحیمی-نژاد،1394: 115-114).

پیشگیری وضعی اقدامات پیشگیرانه مبتنی بر کاهش فرصتی را شامل می¬شود که: 1) مستقیماً متوجه اشکال خاصی  از جرم است؛ 2) متضمن مدیریت، طراحی یا تسلط بر محیط (و پیرامونی جرم) یعنی صحنه و محل وقوع جرم به شیوه¬ای پایدار و فنی¬تر تا حد امکان است؛ 3) به منظور افزایش زحمات و خطرات ارتکاب جرم  و کاهش منافع آنکه مدنظر بسیاری از بزهکاران است، مورد استفاده قرار می¬گیرد Hughes,1998: 60)).

در این نوع پیشگیری دو جهت¬گیری عمده وجود دارد: 1) مداخله در اوضاع و احوال پیش¬جنایی (پیشگیری وضعی بزهکارشناختی)؛ 2) تقویت سیبل¬ها و آماج¬های جرم، یعنی اقداماتی که از بزه¬دیدگی اشخاص جلو-گیری می¬کند (پیشگیری وضعی بزه¬دیده شناختی).

تکنیک¬ها و رهیافت¬های پیشگیری وضعی براساس تعریف کلارک، به چهار گروه عمده تقسیم می¬شود که عبارتند از: رهیافت¬های مبتنی بر افزایش زحمات ارتکاب جرم، تقلیل دستاوردها و منافع حاصل از بزه، حذف معاذیر و از بین بردن عوامل مشوق و محرک فرد (رحیمی¬نژاد،پیشین: 124). این نوع پیشگیری به لحاظ نظری مبتنی بر تئوری¬های بنیانگذاران جرم‌شناسی مدیریتی است که از مهمترین آنها  می¬توان به تئوری «فضای قابل دفاع» اسکار نیومن و تئوری «پیشگیری از جرم از طریق طراحی محیطی» جفری و تئوری «انتخاب عقلانی» کورنیک و کلارک و تئوری «فعالیت روزمره» کوهن و فلسون اشاره کرد (همان، 106-105). پیشگیری فردی از جرائم زمانی اعمال می‌شود که جرم صورت گیرد و به دنبال جلوگیری از تکرار جرم باشیم. بخش مهمی از نهی از منکر از جرم، با نهی گناهکار از ارتکاب آن جلوگیری می¬کند. پیشگیری وضعی به این معناست که قبل از جرم باید کاری کرد که مجرم از ارتکاب جرم منصرف شود. مثل نصب دزدگیر ماشین و خانه (همان). در توانمندسازی ما با آموزش¬هایی که کارکنان تحت امر خود را پوشش می¬دهیم در واقع به نوعی باعث پیشگیری از ارتکاب جرم توسط دیگران در رابطه با وظایف او خواهیم بود و از طرفی با آموزش، آنها را با شیوه¬های مختلفی که ممکن است او را در معرض جرم و انحراف قرار دهند، آشنا می¬کنیم (ریمون،1388: 84)؛ اکثر مواقع جرم و انحراف و تخلف در سایه جهل، ناآگاهی، سهل¬انگاری رخ می¬دهد که با توانمندسازی آموزشی تا حدود زیادی این آسیب مرتفع می¬گردد. نظريه‌پردازان پيشگيري وضعي، از جمله شيوه‌هاي پيشگيري وضعي را حذف يا كاهش جذابيت وسايل تحريك‌آميز و همچنين از بين بردن عواملي كه سبب تحريك‌ يا تشويق فرد بزهكار مي‌شود، مي‌دانند (صفاری،1380: 295).

درخصوص پیشگیری وضعی می‌توان گفت اگر به هر شکل بتوان خطرپذیری جرم را افزایش داد یا جاذبه و منفعت حاصل از آن را کاهش داده یا از بین برد، قاعدتا مجرمان بالقوه از ارتکاب جرم منصرف می‌شوند (نجفی ابرندآبادی،پیشین: 285). توانمند نمودن کارکنان آن هم با آموزش¬های حین خدمت چه تخصصی چه درخصوص آشنایی آنها با روش‌هایی که آنها را از خطرات احتمالی در مسئولیت و کار حفظ نماید از عمده مسائل مهمی است که می¬تواند مدیران و مسئولان دلسوز را در ارتقای کاری و نیروی انسانی کارآمد یاری دهد (بیک‌زاده مرزبانی و سوری،1385: 39).


نتیجه‌گیری

امروزه منشا اصلی مزیت رقابتی سازمان‌ها، برخورداری از نیروی انسانی کارآمد و توانا و مشارکتی است و فاصله میان جوامع و افراد آن، از حیث دانایی و نادانی است نه دارایی و ناداری؛ ما در این مقاله بعد از اینکه به تعاریف مفاهیم مهم اشاراتی نمودیم در هر مورد بطورخاص مطالبی را از قول دانشمندان و صاحب¬نظران آن بیان داشتیم، آموزش را از قول گارت- روانشناس آمریکایی- عملی که ما بوسیله آن پاسخ‌های خود را در رفتارهای تازه منظم و متشکل می‌سازیم، تعریف نمودیم. توانمندسازی، طراحی و ساخت و سازمان بنحویکه افراد ضمن کنترل خود، آمادگی پذیرش مسئولیت¬های بیشتری را نیز داشته باشند، تعریف شد و پنج بعد کلیدی آن «1- احساس خود اثربخشی یا شایستگی؛ 2- احساس خودسامانی؛ 3- پذیرفتن شخصی نتیجه؛ 4- معنی‌دار بودن؛ 5- اعتماد» بودند. در پیشگیری وضعی توجه به وضعیت پیش از وقوع جرم است و تلاش می‌شود فرآیند گذار از اندیشه مجرمانه به عمل مجرمانه قطع شود. پیشگیری وضعی اقدامات پیشگیرانه مبتنی بر کاهش فرصتی را شامل می¬شد که: 1- مستقیماً متوجه اشکال خاصی از جرم است؛ 2- متضمن مدیریت، طراحی یا تسلط بر محیط (و پیرامونی جرم)؛ 3- مورد استفاده به منظور افزایش زحمات و خطرات ارتکاب جرم و کاهش منافع آن.

عوامل موثر در توانمندی را چهار عامل مهم: 1- توان جسمی؛ 2- توان ذهنی و روانی؛ 3- دانش؛ 4- مهارت برشمردیم، در واقع آموزش بر ارتقا این عوامل موثر است یعنی می¬توان با آموزش‌های ورزشی و رزمی توان جسمی افراد و کارکنان را افزایش داد، وقتی جسم قوی شود در برابر جرائم جسمی که ممکن است به کارکنان و انسان¬ها آسیبی وارد شود به نوعی پیشگیری وضعی انجام دادیم. در مقوله توان ذهنی و روانی هم می¬توان با آموزش¬های حضوری، مکاتبه¬ای و مجازی به نوعی کارکنان و افراد را توانمند سازیم تا به راحتی و بر اثر سادگی دچار فریب و جرم نشوند. امروزه دانش آموختن آن هم در برخی حوزه¬های عمومی موردنیاز همه می¬باشد با  انجام کارگاه¬های دانش¬افزا می¬توانیم به نوعی دیگر کارکنان و افراد را در برابر پیشگیری از جرم توانمند سازیم؛ در نهایت مهارت¬آموزی کارکنان چه در حوزه تخصصی و چه عمومی (از قبیل تحمل همکاران، صبر در برابر شداید، آموزش رایانه، آشنایی مختصر در مورد فضای مجازی و شگردهای کلاهبرداری نوین در این عرصه) آنها را به نوعی در برابر اکثر جرائم توانمند و قوی می¬سازد. پیشنهادات را می¬توان بطور مختصر و خلاصه به موارد ذیل برشمرد: 1- آموزش‌های ورزشی و رزمی کارکنان و افراد و تشویق نمودن آنها؛ 2- مطالعه عمومی، تخصصی، ارتقا سطح علم و تحصیل (ارائه آموزش‌های حین خدمت، در راستای پیشگیری از جرم باتوجه به تهدید و جرائم نوین و توانمندسازی دائم کارکنان)؛ 3- سطح دانش کارکنان را همواره به روز نگه داریم؛ 4- مهارت¬آموزی و حرفه¬آموزی را در برنامه¬ها پیش¬بینی نمائیم از قبیل مهارت آشنایی با رایانه و فضای مجازی.

چکیده

توانمندسازی از طریق آموزش بعنوان یک برنامه، کارکنان را قادر می‌سازد تا با ارتقا سطح فکری و عقلی خود علاوه بر بکارگیری موثر دانش و علم خود بتوانند از ورود به سمت جرم پیشگیری نمایند. توانمندسازی به معنی اشتیاق فرد برای پذیرش مسئولیت، واژه‌ای بود که اولین بار بطور رسمی به معنی پاسخگویی تفسیر شد. پیشگیری وضعی یا موضعی به مجموعه اقدام‌هایی گفته می‌شود که جهت تسلط بر محیط و اوضاع پیرامونی مشرف بر جرم و نیز مهار آن انجام می‌شود، تا از این طریق افراد یا آماج‌ها (ثروت افراد و ...) را از بزه‌دیده‌ای محافظت شود؛ در این روش وضعیت فرد یا شرایط بیرونی (مکان، زمان و ...) تغییر داده می‌شود، تا از ارتکاب جرم پیشگیری شود. جرم‌شناسی پیشگیرانه ضمن بررسی عوامل وضعی و اجتماعی پدیده مجرمانه، با ارائه تدابیر و راهکارهای پیشگیرانه سعی در پیشگیری از وقوع جرم دارد. در این مقاله که به روش کتابخانه‌ای انجام شده به آموزش و نقش آن در توانمندسازی کارکنان با استراتژی پیشگیری وضعی از جرم می‌پردازد؛ و به دنبال ترسیم این است که با آموزش کارکنان بتوانیم آنان را در امور کاری توانمندساز نموده  و از جرائم احتمالی آنها، پیشگیری نمائیم. آنچه که می‌توان بعنوان یافته‌های تحقیق بدان اشاره نمود، نقش مهم آموزش کارکنان دانشگاه پدافند هوایی خاتم‌الانبیاء در توانمندی‌های مهارتی و در نهایت پیشگیری از جرائم ناخواسته آنها در آینده است.