جایگاه منطقه ای ایران پس از جنگ سرد

وابستگی سازمانی/سمت

  • 1- کارشناس‌ارشد روابط بین‌الملل
دریافت: ۲۵ آبان ۱۳۹۴ | انتشار: 1 بهمن 1394

منابع و ماخذ

 کتب

1- اسدی، ب (1368)، خلیج فارس از دیدگاه آمار و ارقام، تهران: دفتر مطالعات سیاسی و بین الملل.

2- بدیعی، ر (1362)، جغرافیای مفصل ایران، 2 جلدی، تهران: انتشارات اقبال.

3- بیک محمدی، ح (1378)، مقدمه ای بر جغرافیای تاریخی ایران، بی جا: دانشگاه اصفهان، چاپ دوم.

4 - حافظ نیا، م  (1371)، خلیج فارس و نقش استراتژیک تنگه هرمز، تهران: انتشارات سمت، چاپ اول.

5- حافظ نیا، م (1381)، جغرافیای سیاسی ایران، تهران: انتشارات سمت.

6- رحیم پور، ع (1385)، تحولات ژئو استراتژیک در سده بیست و یکم و جایگاه منطقه و ایران، تهران: کتابخانه دیجیتالی دید.

7- شیخ عطار، ع (1384)، دیپلماسی انرژی و امنیت ملی، تهران: انتشارات وزارت امور خارجه.

8- صفوی، ی (1377)، جغرافیای سیاسی و نظامی ایران، جلد اول، تهران: دانشگاه امام حسین.

9- طاهری موسوی، م (1378)، جغرافیا و استراتژی ملی ایران با تأکید بر استراتژی سیاسی، جلد اول، تهران: سازمان جغرافیایی نیروهای مسلح.

10- عزتی، ع (1384)، ژئواکونومی انرژی و پیامدهای امنیتی آن بر 3 کشور ایران، پاکستان و هند، تهران: دفتر مطالعات سیاسی و بین المللی.

11- فتاحی، م ا (1390)، جستارهایی درباره تئوری توطئه در ایران، تهران: نشر نی، چاپ ششم.

12- فلاح زاده، ه (1384)، آشنایی با کشورهای اسلامی: جمهوری اسلامی ایران، تهران: مؤسسه فرهنگی مطالعات و تحقیقات بین المللی ابرار معاصر.

13- فولر، گ (1373)،  قبله عالم (ژئوپولتیک ایران)، مترجم: عباس مخبر، تهران: انتشارات مرکز.

14- مینایی، م (1386)، مقدمه ای بر جغرافیای سیاسی ایران، تهران: دفتر مطالعات سیاسی و بین المللی، چاپ سوم.

15- هاشمی رفسنجانی، ع ا (بی تا)، اسرائیل و فلسطین، تهران: جهان آراء.    

مقالات

1- احمدی، ح «طالبان: ریشه ها، علل ظهور و عوامل رشد»، فصلنامه اطلاعات سیاسی – اقتصادی، شماره 132- 131.

2- بشریه، ح «ایدئولوژی و فرهنگ سیاسی گروه های حاکم در دوره پهلوی»،مجله نقد و نظر،شماره 7.

3 - بی نا، «موقعیت ژئو دکترین جمهوری اسلامی ایران» اندیشکده یقین، مرکز بررسی های دکتر ینال ، 30/9/1389

4 -  پاکزاد، ع «جایگاه ایران در اقتصاد خاورمیانه: پیش بینی صندوق بین المللی پول»، نشریه خبر،23/04/1388.

5- حافظ نیا م و دیگران «بررسی و تحلیل نقش جمعیت در وزن ژئوپلیتیکی ایران»، فصلنامه مدرس علوم انسانی، شماره 60، دوره 13، 1388.

6- رزاقی، س «مؤلفه های فرهنگ سیاسی ما»، مجله نقد و نظر، شماره 8 -7، بی تا.

7- زهیری، ع «تأثیر فرهنگ سیاسی ایرانیان بر سیاست خارجی»، نشریه علوم سیاسی، سال دوم، شماره 8، 1379.

8- شرف الدین،ح «قدرت نرم آمریکا و ایران»، فصلنامه علوم سیاسی، سال هشتم، شماره 31، 1384.

9- عزتی، ع ا «ژئوپلتیک ایران و تأثیر آن بر امنیت خلیج فارس»، مجله سیاست خارجی، سال 12، شماره 1، 1377.

10- قهرمان پور، رحمان «استراتژی بازدارندگی ایران»، نشریه روزان، 1389.

11- محمدی الموتی، م «جهانی شدن و مهاجرت نخبگان: بررسی تجربه ایران»، فصلنامه رفاه اجتماعی، سال چهارم شماره 15، 1383.

12- محمدی،غ «آینده ماراتن تولید و مصرف گاز طبیعی در جهان و جایگاه ایران»، نشریه پیام زمان، 05/11/1388.

13- مختاری هشی، ح و نصرتی، ح ر «امنیت انرژی و موقعیت ژئوانرژی ایران»، فصلنامه ژئوپلتیک، سال ششم، شماره دوم، 1389.

14- ملکوتیان، م «مقدمه ای بر جغرافیای سیاسی و اهمیت استراتژیک ایران»، مجله دانشکده حقوقی و علوم سیاسی، شماره 63، 1383.

15 - نامی، محمد حسن و عباسی، علیرضا «تحلیل جایگاه ژئو اکونومیک ایران در خاورمیانه»، فصلنامه ژئوپلتیک، سال پنجم، شماره دوم، 1388.

16- هرسیج، ح و توسیرکانی، م «مقایسه میزان قدرت نرم جمهوری اسلامی ایران و ایالات متحده آمریکا در خاورمیانه»، نشریه دانش سیاسی، سال پنجم، شماره اول، 1388.

17- وثوقی،س «تحلیل ژئوپلتیک مسأله انرژی هسته ای ایران»، مجله سیاست دفاعی، سال شانزدهم، شماره 62، 1387.

18- یوسف نژاد،ر «ژئوپلتیک نفت در ایران»، نشریه رسالت، 18/10/1382.

 منابع الکترونیکی

1 -  بی نا، «جمعیت ایران»، 24/09/1390     Www.Amar.Org

2 – بی نا، «مقایسه توان نظامی ایران و آمریکا»، 30/02/1389   Www.Military Science.ir

3- بی نا، «عمق استراتژیک جمهوری اسلامی ایران با نگاه به سند چشم انداز بیست ساله»، 17/06/1390    Www. Aftab.ir

4 – بی نا، «وضعیت اقتصاد ایران از دید دکتر نیلی»، 29 اوت 2010    Www.Irod Online Journal. ir

5 – میشل، ک «خطر تکرار چرنوبیل در ایران»، 18/08/1390         www.Roozon line.com

6– نصیری، ع ا «آشنایی با عربستان»، 04/03/1390     www.Hajj Special Library 

متن کامل

مقدمه

روندهای جهانی به گونه ای پیش می رود که هیچ کشوری از جمله ایران نمی تواند از تأثیرات رشد منطقه گرایی غافل بماند. به خصوص که جایگاه جغرافیایی ایران در مجادلات «هارتلند اوراسیا» و به عنوان حلقه اتصال دو منبع غنی انرژی یعنی خلیج فارس و دریای خزر از ارزش بالایی در روند تعامل بین قدرت های جهانی برخوردار است. از این رو موقعیت ژئوپلتیک، ژئواستراتژیک و ژئواکونومیک ازجمله متغیرهای مستقل جغرافیایی محسوب می شوند که تأثیر چشمگیر و معناداری بر سیاست و روابط خارجی ایران دارند و همین امر از ایران یک کشور بین‌المللی و یک بازیگر مهم در مناطق پیرامون خود ساخته است. به عبارت دیگر، جایگاه ایران به خاطر موقعیت ژئوپلتیک و ژئواستراتژیک آن، یک مرکزیت ژئواستراتژیک برای منطقه و جهان است و ایران هرگز نمی تواند در نظام بین المللی و منطقه‌ای که در آن قرار گرفته است، یک کشورحاشیه ای باشد. ژئوپلتیک، ژئواستراتژی و ژئواکونومی از جمله متغیرهای جغرافیایی است که می توان بر اساس آنها جایگاه ایران را مشخص کرد که در این مقاله مفصلاً به بررسی آنها پرداخته خواهد شد.


وضعیت جغرافیایی ایران

ایران سرزمینی است که با توجه به موقعیت جغرافیایی، شرایط طبیعی و ارزش های فرهنگی مهد تمدن آسیا و جهان می باشد و در طی تاریخ پرفراز و نشیب خود، رویدادهای عظیم و سترگی را پشت سر نهاده است. رنه گراسه، محقق فرانسوی در مورد موقعیت ایران معتقد است: «ایران چهارراه تاریخ است» گروهی دیگر از مستشرقین، ایران را پلی خوانده اند که شرق و غرب را به هم متصل می کند. 

کشور جمهوری اسلامی ایران به لحاظ موقعیت در جنوب غربی آسیا و بخش وسیعی از فلات ایران را در بر می گیرد. سرزمین کنونی ایران بخش عمده ای از فلات ایران را تشکیل می دهد با بیش از نود درصد از مساحت در غرب این فلات واقع شده است. موقعیت خاص ایران که در مرکز ثقل یکی از بزرگترین شبکه ارتباطی جهان قرار گرفته و همچون پلی اروپا را به خاور دور و کشورهای آسیای مرکزی و ماوراء قفقاز را به جنوب وصل می کند، که این امر پیوسته تأثیر مستقیم در طول تاریخ کهن این سرزمین داشته است. موقعیت جغرافیایی را می توان به لحاظ موقعیت ریاضی و نسبی مورد مطالعه قرار داد.

به لحاظ موقعیت ریاضی ایران در نیمکره شمالی کره زمین در فاصله مدارهای 25 درجه و 3دقیقه شمالی از جنوبی ترین نقطه ایران (در حدود 85 کیلومتری چاه بهار) و مدار 39 درجه و 47 دقیقه شمالی (حدود 80 کیلومتری ماکو)، از خط استوا (مدار مبدا) و بین نصف النهار 44 درجه و 5 دقیقه شرقی از غربی ترین نقطه ایران (حدود 50 کیلومتری غرب باکو) نصف النهار 63 درجه و 18 دقیقه شرقی از شرقی ترین نقطه ایران(حدود 150کیلومتری جنوب شرقی سراوان) نسبت به نصف النهار مبدا گرینویچ قرار دارد و فضای آن بر اساس آخرین مطالعات 779/623/1 کیلومتر مربع و در بعضی منابع 000/648/1 کیلومتر برآورد می شود. و حدود یک سیصد و نهم کره زمین، یک نودم، خشکی های زمین و یک بیست و هفتم قاره آسیاست و در دسته بندی پاندر، جزء کشورهای خیلی بزرگ محسوب می شود. وسعت زیاد احتمال تبدیل شدن به قدرت منطقه ای و جهانی را بالا می برد و به علاوه در امور دفاعی نقش دارد و معمولا هر مقدار کشور وسیع تر باشد منابع معدنی و طبیعی بیشتری دارد. 

موقعیت نسبی ایران را می توان از دو جهت دوری یا نزدیکی به دریا و دیگری از جهت موقعیت این کشور در منطقه مورد مطالعه قرار دارد. در مورد اول تجربه نشان داده است، کشورهایی که مجاور آبهای آزاد و دریاهای آزاد باشند، بهتر می توانند استقلال سیاسی و اقتصادی خود را حفظ کنند «اگرچه از نظر نظامی همین دریاها می توانند به عنوان مناطق تهدید و حضور نیروهای بیگانه باشند و آن کشور، ضرورت ایجاد نیروی دریایی برای دفاع از مرزهای آبی یا منافع ملی دریا را احساس می کند». جمهوری اسلامی ایران اگرچه از اقیانوس ها و دریاهای بزرگ فاصله دارد، ولی در دو سوی شمال و جنوب به دریا منتهی می شود. از طرف شمال ایران با دریاچه مازندران به عنوان بزرگ ترین دریاچه بسته جهان ارتباط دارد و از طریق این دریاچه، با روسیه و قزاقستان ارتباط دریایی و با جمهوری آذربایجان و ترکمنستان علاوه بر ارتباط زمینی، ارتباط دریایی پیدا کرده است. از طرف جنوب یعنی خلیج فارس و دریای عمان نیز ارتباط بین ایران و دنیای خارج امکان پذیر است و بیش ازهشتاد وپنج درصد واردات و نود و پنج درصد صادرات ایران از طریق خلیج فارس و دریای عمان صورت می گیرد. ایران با 7 کشور مرز خشکی و با کشورهای حاشیه جنوبی و کشورهای حاشیه دریای مازندران مرز دریایی دارد. کمتر کشوری در جهان با این تعداد از همسایگان مواجه است. تعداد زیاد همسایگان با توجه به سیاست خارجی متفاوت کشورها، احتمال تعارض بین آن ها را بالا می برد. ایران در دریای مازندران حدود 657 کیلومتر، در دریای عمان حدود 784 کیلومتر و در خلیج فارس حدود 1259 کیلومتر مرز دریایی دارد. بنابراین می توان نتیجه گرفت که کشور ایران از مزایای اقتصادی با توجه به اینکه بهره گیری از دریا ارزان ترین وسیله حمل ونقل و تجارت است و نیز دریا حاوی مقادیر قابل توجهی از منابع معدنی و غذایی ارزشمند است ودفاعی آن بهره مند است. علاوه بر آن خزر وخلیج فارس دو منبع اقتصادی و تأمین انرژی ممتاز در جهان محسوب می شوند.


جغرافیای انسانی

در حال حاضر، ایران دارای جمعیتی جوان وپویا است از آنجا که یکی از عوامل رشد و توسعه هر جامعه ای نیروی کار جوان می باشد، بنابراین جوان بودن جمعیت ایران یک امتیاز برای این کشور محسوب می شود که می تواند محرک اصلی توسعه و تولید  در آن باشد. ایران با جمعیتی حدود 517/002/76  میلیون نفر از جمله پرجمعیت ترین کشورهای دنیا بوده و رتبه 21 را در این خصوص به خود اختصاص داده که پیش بینی می شود در 30 سال آینده به مرتبه 10 ارتقا یابد. 


فرهنگ سیاسی ایرانیان

وحدت ملی هر جامعه ای قسمت اعظم نیروی خود را از تجربه های گذشته به دست می آوردکه همه جمعیت در آن سهیم اند. به طور ایده آل، مردم باید احساس کنند که کشورشان وجود دارد. در همین راستا با توجه به تجربیات گذشته، در بین مردم رویکردهای خاصی نسبت به امور سیاسی شکل می گیرد که به آن فرهنگ سیاسی گفته می شود. فرهنگ سیاسی ایرانیان در چند محور قابل بررسی است:

1- تا پیش از انقلاب اسلامی درایران، فرهنگ تابعیت عنصر قالب در فرهنگ سیاسی ایرانیان بود. بدین معنا که ساختار قدرت رابطه ای آمرانه از بالا به پایین میان مردم و حکام تصور می شده و قداست از ویژگی های اصلی قدرت سیاسی به شمار می رفته است. فرهنگ سیاسی آمریت - تابعیت موجب ارادت سالاری می شود و در نتیجه، تحرک سیاسی کاملاٌ کاهش می یابد. در این نگرش، مردم خود را اتباع حاکم تلقی می کنند و برای خود حقی در اظهار نظر نسبت به نظام سیاسی قائل نیستند. بعد از انقلاب اسلامی در ایران، الگوی فرهنگ سیاسی تابعیت، دستخوش دگرگونی شده و به صورت فرهنگ سیاسی تبعی- مشارکتی در آمده است. دراین نوع نگرش، افراد نسبت به کلیه اهداف سیاسی حساس اند و می توانند رفتار نخبگان را در مورد تصمیمات و سیاست ها تحت تاثیر قرار دهد. وجه مشارکتی در فرهنگ سیاسی ایرانیان، عمدتا به شکل بسیج اجتماعی ظاهر شده که براندازی حکومت سلطنتی و بعد از آن در جنگ ایران و عراق به طور موثری عمل نمود.

2- از دیگر عناصر می توان به توهم توطئه اشاره نمود. توهم توطئه در میان همه ملل کم و بیش دیده می شود، اما نوع و میزان گستره آن متفاوت است. توهم توطئه در خاورمیانه بیش از مناطق دیگر جهان رواج دارد و در ایران بیش از کشورهای دیگر خاورمیانه. عوامل مؤثر در جذابیت توهم توطئه در فکر ایرانی را می توان در عوامل سیاسی، فرهنگی و روانی- اجتماعی بررسی کرد و ریشه اساسی توهم توطئه را باید در عوامل سیاسی جست. مداخلات استعماری و تهاجمات قدرت های بیگانه در ایران نوعی سوءظن و بدبینی نسبت به  بیگانگان را در اذهان مردم ایران پدید آورده و بدین ترتیب، زمینه پیدایش تفکر توطئه در مردم این کشور شکل گرفته است. در این نوع نگرش، هیچ رویدادی در صحنه ی بین المللی غیرمترقبه و تصادفی نیست و اهرم اکثر وقایع عمده ی سیاسی و سیر حوادث تاریخی، در دستان پنهان و قدرتمند سیاست بیگانه است و اراده ی دشمنان، موتور محرک آن ها تلقی می شود. این ذهنیت به قدری در فرهنگ ایران ریشه دارد که در سال 1331 هنگامی که مسأله اختلا فات بین ایران و انگلیس در مورد نفت به دادگاه لاهه ارجاع داده شد و قاضی انگلیسی به نفع ایران رأی داد، گفتند«کارخودشان است، توطئه ای در کار است و همه این ها از همان ابتدای کار نقشه بوده است.» این تفکر، در کنار آسیب هایی که در تهاجمات بیگانگان به ایران و مردم آن وارد آمد، به همراه اندیشه های اسلامی که به شدت حاکمیت غیرمسلمین را بر مسلمین  نفی می کند، همچنین باعث تقویت روحیه بیگانه ستیزی مردم ایران گردید.

3- ایرانیان به عنوان حاملان سربلند فرهنگ باستانی، درخود احساس عمیقی از برتری نسبت به دیگران می کنند. متمایز بودن نژاد و فرهنگ ایرانی نه تنها برای بیگانگان، بلکه برای خود ایرانیان، یک واقعیت پذیرفته شده است. نگاه ایران به جهان عمیقا «ایران مدار» است و آن چنان تعصبی در این دیدگاه وجود دارد که برای بیگانگان قابل درک نیست. همین نوع نگاه را در ارتباط میان ایرانیان و اعراب قبل و بعد از انقلاب اسلامی در ایران می توان ملاحظه نمود.

4- با نگاهی به قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران می توان به تأثیر فرهنگ شیعی پی برد. می توان گفت قسمت اعظمی از رفتار سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران در یک بستر ایدئولوژیک قرار گرفته است. حتی زمانی که ایران دچار تناقض در رفتار خود با کشورهای دیگر گردید، دکترین های سیاست خارجی مانند: نظریه عاشورایی که معتقد به اولویت امنیت امت اسلامی بر امنیت ملی بود و نظریه ام القرایی که حفظ نظام اسلامی (امنیت ملی) و تأمین منافع ملی را واجب می دانست، شکل گرفت. این نظریات، دو قرائت متفاوت در سیاست خارجی است که هر دو بر مبنای اندیشه ها و ارزش های دینی استوار بوده و فرهنگ سیاسی ایرانیان را از خود متأثر ساخته اند. 


ساختار اقتصادی جمهوری اسلامی ایران

ایران با جمعیتی 517/002/76 میلیون نفر، اکنون در حال آماده سازی زیربنای فنی و علمی لازم و توسعه نیروی انسانی متخصص و کارآمد در جهت توسعه بیشتر و همچنین جذب در اقتصاد جهانی است. اقتصاد ایران که در حال گذر از اقتصاد نیمه سنتی به مدرن می باشد، وارث اقتصاد بیمار دوران پیش از انقلاب اسلامی ایران است که به رغم درآمد های سرشارنفت، به خصوص در دهه 60 میلادی، سرمایه گذاری های لازم در بخش های زیر بنائی ایران صورت نگرفت و بیشتر سرمایه های حاصل از درآمد نفت در قالب خرید تسلیحات نظامی از غرب صرف گردید. پس از انقلاب اسلامی در ایران، وضعیت اقتصادی در ایران در دو مقطع متحول شد. در ابتدای انقلاب، اقتصاد ایران بیشتر دولت محور و بر مبنای در آمد نفتی بود و به دلیل وقوع جنگ تحمیلی، در خدمت جنگ قرار داشت. پس از جنگ و با روی کار آمدن دولت آقای هاشمی رفسنجانی، سیاست های تعدیل اقتصادی در قالب برنامه های توسعه پنج ساله با هدف خصوصی سازی، تنوع تولید و افزایش صادرات غیر نفتی و خارج کردن انحصار دولت از صنایع و بخش های خدماتی به تدریج به اجرا گذاشته شد.

در حال حاضر جمهوری اسلامی ایران با اتخاذ برنامه ها و راهکارهای اصولی، با هدف استحکام بنیه اقتصادی دولت و همچنین ایجاد بسترهای لازم برای جذب سرمایه های خارجی، اقدامات مختلفی را به مرحله اجرا گذاشته که از جمله آن ها افزایش حمایت ها و تشویق های موجود در قالب جلب و حمایت از سرمایه گذاری خارجی می باشد که با هدف تثبیت امر سرمایه گذاری و حمایت از آن صورت گرفته است. همچنین با ایجاد صندوق ذخیره ارزی، تلاش برای کاهش اتکای اقتصاد ایران به صادرات تک محصولی نفت و به موازات آن، برنامه ریزی برای افزایش صدور کالاهای غیر نفتی، توانایی بیشتری به اقتصاد کشور بخشیده است. با این حال اقتصاد ایران با وجود تزریق میلیاردها ریال پول نفت در سال های اخیر، نه تنها رشد بالایی ندارد، بلکه نشانه های قوی رکورد را نشان می دهد. در حالی که یارانه های گسترده مشکلات متعددی را برای اقتصاد ایران ایجاد می نمود، هدفمند کردن یارانه ها یا حذف آن ها یکی از بزرگترین جراحی های اقتصاد ایران به حساب می آید.

بر اساس برآوردهای صندوق بین المللی پول، در چشم انداز 2014 اقتصاد ایران تولید ناخالص خود را به 477 میلیارد دلار خواهد رساند و این رقم در رتبه بندی بین 14 کشور محدوده خاورمیانه  بعد از عربستان نشان دهنده بزرگ ترین اقتصاد منطقه است ولی اگر به متوسط نرخ رشد این شاخص نگاهی داشته باشیم، متوجه می شویم ایران به رغم اینکه صاحب دومین اقتصاد بزرگ منطقه است ولی از نظر رشد اقتصاد پایین ترین رتبه را به خود اختصاص داده و در واقع چشم انداز اقتصاد ایران در این دوره نمایانگر کم تحرک ترین اقتصاد منطقه است. از نظر نرخ تورم نیز متوسط نرخ تورم ایران در سال 2009، 67/12 درصد برآورد شده است که نسبت به کشورهای منطقه از نرخ بالایی برخوردار بوده است.  

کشور ایران از نظر مواد کانی و معدنی، ذخایر غنی فراوان دارد، که در خصوص برخی مواد مانند زغال سنگ و مس، جزء مهمترین کشورهای جهان است. ایران مقادیر قابل ذکری سنگ آهن(در یزد،کرمان وخراسان)، مس(در سرچشمه وچهارگنبد)، طلا (در حومه محلات)، اورانیوم (در یزد)، سرب و روی (در حاشیه کویر لوت، البرز و محور اراک، اصفهان، یزد) و فلزات دیگری مانند منگنز، نیکل، کبالت، آلومینیوم و ... در بخش مرکزی دارد. منابع مس ایران آنقدر غنی است که گفته می شود در صورت برنامه ریزی و بهره برداری کامل حتی می تواند جایگزین صادرات نفت در کشور ایران گردد.این منابع در ردیف دو ذخیره بزرگ دیگر مس در دنیاست. که شامل بیش از 6 درصد ذخیره سنگ مس جهان است.  مهمترین معادن دیگر عبارتند ازسرب، کائولن وخاک نسوز،کرومیت، سیلیس، فسفات، نمک، منگنز، منیزیت، گل سفید، خاک سرخ و... .

برای تعیین جایگاه ایران به جاست به منابع فسیلی این کشور نیز اشاره شود چرا که با فروپاشی شوروی تغییرات عمده ای در مفهوم ژئوپلتیک روی داد به گونه ای که ژئوپلتیک از رهیافت نظامی و ژئواستراتژیک، رویکردی ژئواکونومیک یافت و به نظر می رسد سیاست که عامل مهمی در ژئوپلتیک بود،جای خود را به اقتصاد واگذار کرده است. بنابراین می توان گفت در قرن بیست و یکم مناطقی که دارای انرژی یا محل عبور آن هستند مورد توجه قرار می گیرند چرا که در حال حاضر«انرژی، متغیری تأثیرگذار در تدوین استراتژی ها به حساب می آید». در تعیین مناطق ژئواکونومی که انطباق کاملی هم با قلمروهای ژئواستراتژیکی قرن بیست و یک دارد، باز هم خاورمیانه همان نقش منطقه ژئواستراتژیک حساس جهان را به خود اختصاص داده و ایران نیز در مرکز این منطقه واقع است. در واقع می توان گفت که نظام جهانی در تجربه ای جدید به دوران جهانی شدن اقتصاد بازار آزاد یا اقتصادی شدن نظام جهانی وارد شده است که در این میان سوخت های فسیلی به ویژه نفت و گاز اهمیت فراوانی یافته اند.بنابراین میزان ذخیره تولید نفت و گاز می تواند کمک مهمی در تعیین جایگاه یک کشور باشد.

ایران به عنوان مهم ترین کشور خلیج فارس و به عنوان یکی از بازیگران اصلی و کلیدی در وقایع مهم انرژی منطقه ای شناخته می شود. بنابراین می توان چنین استدلال نمود که ایران علاوه بر اعتبار ژئوپلیتیکی دارای ارزش و قابلیت های منحصر به فردی در زمینه ژئواکونومی نیز می باشد. از جمله این قابلیت ها می توان به قرارگیری ایران در کنار خلیج فارس، که هارتلند انرژی جهان به شمار می رود اشاره نمود. همچنین نیاز روزافزون کشورهای در حال توسعه شرقی آسیا به ایران به عنوان تنها کشوری که با توجه به موقعیت خاص ژئوپلیتیکی و همچنین منابع انرژی فراوانش توانایی پاسخگویی به نیاز این کشورها را دارد، بر اهمیت ایران در زمینه انرژی افزوده است. 

با توجه به توضیحاتی که داده شد و تغییر استراتژی های نظامی قرن بیستم به استراتژی های اقتصادی، می توان گفت که در قرن بیست و یکم قدرت جهانی را کشوری خواهد داشت که بتواند بر خطوط انرژی به ویژه نفت و گاز تسلط داشته باشد. این تفکر استراتژیکی قبل از هر چیز کنترل بر منطقه نسبتاً محدودی را ایجاب می کند که تقریبا از کانال سوئز شروع شده و تا گذرگاه استراتژیک مالاگا ادامه پیدا می کند. این قلمرو استراتژیک جدید شامل سرزمین هایی است که سه منطقه جغرافیایی را در بر می گیرد که عبارتند از: جنوب غربی آسیا، جنوب آسیا، جنوب شرق و شرق آسیا. در این مثلث استراتژیک جدید ایران نقش حیاتی دارد، زیرا تنها کشوری است که امکانات ویژه ای در جهت انتقال انرژی از آسیای میانه به دریای عمان و خلیج فارس را دارد. ایران به لحاظ داشتن منابع انرژی نفت و گاز در شرایط بسیار مطلوبی به سر می برد. نفت اهمیت استراتژیک و حیاتی خود را در بخش نظامی و دوران جنگ سرد به دست آورد. خاورمیانه به واسطه دارا بودن عظیم ترین ذخایر نفتی در جهان به عنوان مرکز ثقل این مجموعه مطرح می باشد. از آن جایی که تمرکز اغلب انرژی خاورمیانه در منطقه خلیج فارس می باشد، جزایر موجود در آن را واجد شرایط ویژه ای ساخته است و ایران با در اختیار داشتن سه جزیره استراتژیک ابوموسی، تنب بزرگ، تنب کوچک جایگاه ممتازی را به دست آورده است.

از مشکلات ایران در صادرات نفتش، مسأله تحریم ها ی آمریکا علیه این کشور است. دولت کلینتون در سال 1995 یک سری تحریم هایی را علیه ایران وضع کرد. از جمله اینکه هیچ شرکتی حق ندارد بیش از 40 میلیون دلار در ایران سرمایه گذاری کند که تاکنون این قانون چندین بار تمدید شده است. یکی دیگر از مشکلات ایران در معادن نفتی اش افزایش چشمگیر تقاضای داخلی نفت در سال ها ی اخیر و افت قابل ملاحظه ی تولید به دلیل شروع نیمه ی دوم عمر مخازن نفتی اش است و همین مسئله باعث گردیده تا برخی از تحلیل گران و متخصصان به این جمع بندی برسند که صادرات نفت خام ایران و به تبع آن سهم ایران از صادرات کل کشور ها ی اوپک در سال های پیش رو به تدریج کاهش یابد. و این در حالی است که در بر آوردی اعلام شد است که در صورت اتخاذ سیاست های مناسب در مدیریت مخازن نفت از سوی ایران از سال 2020 به بعد ایران بالا ترین منابع نفت جهان را در اختیار خواهد داشت. 

همچنین ایران به عنوان یکی از اعضای مهم و بنیان گذار در سازمان همکاری اوپک و اکو به مثابه پلی میان دو حوزه نفتی مهم در جهان (دریای خزر و خلیج فارس) قرار دارد و نقش مهمی در ثبات قیمت نفت خام در بازارهای جهانی و در نتیجه افزایش درآمد ارزی کشور های تولید کننده و صادر کننده نفت و گاز خزر و اوپک ایفا می کند. دریای خزر از جمله مناطقی است که ظرفیت تولید نفت ایران را افزایش می دهد، اما مشکل اصلی که در مورد بهره برداری از منابع منطقه وجود دارد عدم توافق کشور های ساحلی این دریا درمورد رژیم حقوقی دریای خزر می باشد.

روند مصرف انرژی در سطح جهان نشان می دهد کشورها در حال جایگزین کردن بخشی از انرژی مورد نیاز خود از طریق گاز هستند. در این میان ایران با در اختیار داشتن دومین ذخایر بزرگ گاز جهان پس از روسیه  و همسایگی با دو حوزه مهم مصرف کننده گاز یعنی هند و چین در شرق و اروپا در غرب، آنچنان جایگاهی در اختیار دارد که با تلاش های بی وقفه ایالات متحده در جلوگیری از گسترش مبادلات انرژی ایران و کارشکنی های متعدد این کشور در فرآیند مذاکرات صادرات گاز ایران به کشورهای مختلف از جمله هند و اروپا نیز نتوانسته است از شدت علاقه مندی و نیاز خریداران گاز به عقد قراردادهای گازی با ایران بکاهد. ایران مستعدترین کشور منطقه برای صادرات گاز به اروپا قلمداد می شود زیرا فارغ از ذخایر عظیم به لحاظ موقعیت استراتژیکی نیز از فرصت مناسبی بدین سبب بهره مند است. بر اساس پیش بینی های صورت گرفته حجم صادرات گاز ایران به اروپا در سال 2000 صفر، در سال 2010حدود 10 میلیارد متر مکعب و این میزان برای سال 2020 به میزان 30 میلیارد متر مکعب برآورد شده است.

بنابراین می توان ادعا کرد که انرژی یکی از حلقه های پیوند ایران با جهان خارج است و بر همین اساس است که سند چشم انداز  بیست ساله ایران، جهت گیری این کشور را در دو دهه آینده در مسیر توسعه برون گرا و مبتنی بر تعامل سازنده با جهان معین کرده است که انرژی و امنیت آن می تواند یکی از مهم ترین محل های پیوند ایران با قدرت ها و کشورهای در حال توسعه به ویژه در آسیا و اروپا تبدیل شود.


ساختار سیاسی جمهوری اسلامی ایران

حکومت ایران از نوع جمهوری اسلامی است که ملت ایران در پی انقلاب اسلامی خود به رهبری امام خمینی، در همه پرسی دهم و یازدهم فروردین ماه 1358، با اکثریت 2/98 درصد کسانی که حق رأی داشتند، به آن رأی مثبت دادند.قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران که در آذر ماه همان سال تدوین و تصویب شد، ساختار سیاسی جمهوری اسلامی ایران مشخص گردید که در آن، مقام رهبری به عنوان ولی فقیه بالاترین مقام را به عهده دارد.طبق قانون اساسی مصوب سال 1358، ریاست جمهوری مقامی با قدرت اجرایی کمتر و نخست وزیر به عنوان رئیس دولت بالاترین مقام اجرایی را بر عهده داشت و در مقابل مجلس پاسخگو بود. اما ترکیب ساختار سیاسی ایران با اصلاحاتی که در قانون اساسی در سال 1368 صورت گرفت تا حدودی تغییر یافت و با حذف پست نخست وزیری عملا قدرت اجرایی کشور در اختیار رئیس جمهور قرار گرفت. گفتنی است طبق اصل ششم قانون اساسی مصوب سال 1358 ، که در سال 1368 مورد اصلاح قرار گرفت، در جمهوری اسلامی ایران امور کشور به اتکای آرای عمومی اداره می شود و تمامی ارکان و مقامات کشور، از رهبرکشور تا نمایندگان مجلس و شوراها، با آرای مستقیم و غیرمستقیم مردم انتخاب خواهند شد. 


توانمندی های نظامی ایران

مجموع نیروهای مسلح فعال ایران، در حدود 000/662 نفر می باشد. ارتش جمهوری اسلامی ایران شامل نیروهای زمینی، هوایی و دریایی است که مجموعا چهار مقر فرماندهی دارد. سپاه پاسداران انقلاب اسلامی نیز با 215 هزار نفر نیرو شامل 5 نیروی مقاومت بسیج، هوایی، دریایی، زمینی و قدس است. همچنین در خصوص استقرار پایگاه های نظامی خارجی در ایران باید گفت: طبق اصل 146 قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران، استقرار هرگونه پایگاه نظامی خارجی در ایران، هر چند به عنوان استفاده های صلح آمیز، ممنوع است.

در مورد توانایی های نظامی ایران منابع داخلی و خارجی بسیاری اظهار نظر کرده اند.«آنتونی کوردزمن، تحلیل گر مرکز مطالعات راهبردی و بین المللی واشنگتن، دریکی از تحقیقات خود با بررسی توانایی های ایران برای دفاع از خود، نتیجه می گیرد که ایران دارای قدرتمندترین نیروی نظامی در منطقه خلیج فارس است.» آنچه در مورد توان دفاعی ایران قابل توجه است، بومی بودن صنایع دفاعی ایران است.سلاح های پیشرفته ایران عمدتاً به دست متخصصان ایرانی ساخته می شود، زیرا ایران در سه دهه اخیر تحت تحریم تسلیحاتی شدید قرار داشته است.در حقیقت مسئولین ایران از تحریم غرب، برای بومی کردن صنایع نظامی و قطع وابستگی به اروپا و امریکا، به خوبی استفاده کرده اند.به عبارت دیگر می توان گفت ایران از گذشته درس آموخته که وابسته به کشورهای صادرکننده سلاح نباشد. به ویژه اینکه سلاح خارجی دائماً وابسته به چانه زنی ها و پرداخت پول بیشتر است. به همین دلیل ایران تصمیم گرفت در این زمینه به خود تکیه کند و صنعت نظامی خود را پیشرفته کند. یکی از نقاط قوت نیروی نظامی ایران توان موشکی آن است.صنایع موشکی ایران از اوایل جنگ تحمیلی صدام علیه ایران، شکل گرفت و حاصل آن، موشک های متنوع و پیشرفته ای است که جهانیان را به اعجاب وا داشته است.

در رابطه با نیروی هوایی نیز صاحب نظران معتقدندایران به جز هواپیماهای پیشرفته و خلبانان ماهر و با تجربه، سیستم پدافند هوایی مجهزی در اختیار دارد که علاوه بر موشک های دفاع هوایی میثاق 1و2 که قادر به سرنگون کردن جنگنده های مدرن و مقابله با بمب های هوشمند آنها هستند، دارای جنگنده های صاعقه و آذرخش که 2 نسل از جنگنده های ساخت ایران هستند، 286 هواپیمای جنگنده، 136 جنگنده ترابری، 6 هواپیمای شناسایی و 3 جنگ افزار الکترونیکی و هواپیمای جاسوسی و همچنین در حال حاضر شرکت «پنها»هم هلیکوپترهای«شباویز» و «2091» و هلیکوپترهای «شاهد» را تولید می کند و هم تعمیرات اساسی را انجام می دهد. در طراحی هواپیماهای بدون سرنشین پیشرفته، صنایع هوایی ایران موفق شده است هواپیماهای «ابابیل»،  «مهاجر 1و2و3و4»، «هدهد» و«صاعقه 1و2» را تولید کند. از دیگر تولیدات، ساخت شیشه و لاستیک هواپیما است که ایران را در زمره 8 کشور تولید کننده آن قرار می دهد. همچنین ایران تنها کشوری در خاورمیانه است که قابلیت تعمیر هواپیما و بالگردهای تجاری و نظامی را داراست.

در مورد نیروی دریایی ایران نیز، قدرت دفاعی ایران گسترده و قابل توجه است. موشک های پیشرفته ساحل به دریا و دریا به دریا که در مانورهای پیامبر اعظم از آن ها استفاده شد، تعجب محافل نظامی را برانگیخت.علاوه بر این ایران دارای ناوگانی مجهز در خلیج فارس و دریای عمان است. ایران حدود 140 گارد ساحلی و قایق گشت زنی، شامل 11 قایق گشت زنی موشکی کمان کلاس ساخت فرانسه با 2 تا 4 موشک ضد ناو را دارد. ایران در رزمایش پیامبر اعظم 2 موشک فاتح 110، تندر 69، کوثر و نور را که موشک هایی از نوع برد کوتاه و ضد کشتی هستند را آزمایش کرد. با توجه به باریکی آبراه خلیج فارس به خصوص در تنگه هرمز که 34 کیلومتر بیشتر نیست، موشک های نور و کوثر قادر به رسیدن به هر هدفی در هر نقطه از آب های خلیج فارس خواهند بود. ایران همچنین 20 هزار نیروی دریایی در سپاه پاسداران انقلاب اسلامی دارد که 5000 نفر از این نیروها تفنگدار دریایی هستند. سپاه همچنین 10 قایق کشتی مجهز به موشک هودونگ با قابلیت حمل کلاهک 165 کیلوگرمی و سیستم هدایت با برد 120 کیلومتر دارد. ایران همچنین موشک های ضد موشک زمین پایه متحرک دارد که می توانند به سرعت در سواحل ایران یا جزایر نزدیک به دهانه تنگه هرمز مستقر شود. سپاه تعداد زیادی قایق های گشت زنی بوقامر مجهز به پرتاب گرهای موشک، موشک های زمین به هوا و موشک های هدایت شونده ضد زره دارد ایران در این بخش استراتژی قایق های تندرو را دنبال کرده است. شناورهای موشک انداز طراحی شده، موجب تحولی چشمگیر در این بخش شده است.از دیگر توانایی های ایران در خلیج فارس، توانایی بستن تنگه هرمز که روزانه 15 میلیون بشکه نفت از آن عبور می کند است. چنانچه ایران این تنگه را ببندد، اقتصاد کشورهای عربی فلج می شود و اقتصاد جهان نیز از این اقدام به شدت آسیب خواهد دید. شایان ذکر است که بودجه دفاعی ایران 69 تریلیون ریال اعلام شده است.

استراتژی نظامی ایران مبتنی بر بازدارندگی دفاعی همه جانبه است. منظور از بازدارندگی همه جانبه هم بازدارندگی متقارن است هم بازدارندگی غیر متقارن. دلیل اینکه جمهوری اسلامی ایران این نوع استراتژی را انتخاب کرده است این است که نوع تهدیداتی که جمهوری اسلامی ایران در محیط پیرامون خودش و در سطح بین المللی با آن ها مواجه است از هر دو جنس است. یعنی بخشی از این تهدیدات، تهدیدات سنتی متقارن است نظیر تهدیداتی که از جانب اسرائیل یا امریکا وجود دارد و بخشی دیگر از این تهدیدات، تهدیدات نامتقارن است نظیر نفوذ گروه های تروریستی به مرزهای ایران و حمایت بعضی کشورها از این گروه ها یا انجام برخی اقدامات دیگر که می تواند شکل یک نوع جنگ نامتقارن به خود بگیرد. بر این اساس استراتژی نظامی ایران بر مبنای بازدارندگی دفاعی همه جانبه شکل گرفته است. منظور از دفاعی در این استراتژی این است که همان طور که ایران بارها اعلام کرده است جمهوری اسلامی قصد تهاجم به هیچ کشوری را ندارد و عمده تسلیحاتی که ایران توانسته آن ها را طراحی و آزمایش کند و بسازد خصلت تدافعی دارد و نه تهاجمی.


قدرت نرم  جمهوری اسلامی ایران در خاورمیانه

ایران به دلیل برخورداری از یک رشته ویژگی های طبیعی ژئوپلیتیک از یک سو و ساخت فرهنگی، مذهبی و تاریخی قدرت و سیاست از سوی دیگر، به عنوان مهم ترین کشور تأثیرگذار بر مسائل خاورمیانه حائز اهمیت است. جمهوری اسلامی ایران گرچه از حیث قدرت سخت افزاری در جایگاه پایین تری نسبت به ابرقدرت ها قرار دارد، اما شواهد عینی نشان می دهد که موقعیت فرهنگی و معنوی و به اصطلاح قدرت نرم ایران در منطقه رو به فزونی نهاده و در حال تبدیل شدن به یک قدرت فرهنگی مؤثر در منطقه است. ایران زمینه ها و شرایط لازم برای کسب قدرت معنوی و ارتقای نصاب محبوبیت خود در میان کشورهای منطقه را فراهم ساخته است. دیپلماسی فعال ایران در چند سال اخیر به اتخاذ، احیا و تثبیت سیاست های خاصی دامن زده است که در مجموع، می تواند تصویرسازی مثبت از آن در افکار عمومی بین المللی و منطقه ای و زدودن برخی ابهامات، و در یک کلام هژمونی فرهنگی، کمک شایانی کند.

نمونه ای از قدرت نفوذ نرم ایران را می توان در عراق پس از اشغال این کشور دید. در سال های پس از اشغال عراق سیاست جمهوری اسلامی ایران بر پایه مؤلفه های نرم افزاری قدرت قرار گرفت. جمهوری اسلامی ایران در چند سال گذشته تلاش کرده است با استفاده از منابع و مؤلفه های قدرت نرم بر تحولات کشور همسایه اش اثرگذارباشد. این سیاست سعی دارد با کم رنگ کردن واقعیت های ژئوپلیتیکی وبا برجسته ساختن اشتراکات تاریخی، دوکشور را به مثابه یک حوزه تمدنی تلقی کند. در واقع، ایران از این طریق درصدد برآمده تا از مؤلفه های قدرت نرم برای اثرگذاری بر تحولات عراق به طور اخص و معادلات منطقه به طور اعم استفاده کند. به عنوان نمونه می توان اشاره نمود که اکثر شیعیان عراق پیوندهای عمیق با ایران دارند به گونه ای که ایجاد فضای باز سیاسی و برگزاری انتخابات برای تشکیل دولت عراق موجب شد که با وجود تبلیغات و تلاش های آمریکا، شیعیان طرفدار ایران در این کشور به قدرت برسند. یکی از مهم ترین دلایل نفوذ ایران، قرابت های قومی و فرقه ای میان شیعیان عراق و ایران و ارتباط قومی کردهای دو کشور است. در این رابطه باید توجه داشت که در دوران رژیم بعث، ایران میزبان مخالفان و تبعیدیان عراق بود که اکنون حاکمان این کشور هستند. 

از مؤلفه های راهبرد قدرت نرم ایران در خاورمیانه می توان به اسلام، فرهنگ ،تاریخ، تمدن، زبان فارسی، ارزش های مردم سالارانه، مشارکت سیاسی و اجتماعی مردم و مواردی از این دست، اشاره نمود. جمهوری اسلامی ایران با داشتن بیش از هفتاد و پنج میلیون نفر مسلمان(98 درصد) که از این میزان، 89 درصد شیعه و 9 درصد سنی می باشند، یکی از کشورهای بزرگ، پرجمعیت و تأثیرگذار اسلامی است. در این میان، منطقه ژئوپلیتیکی خاورمیانه با حضور پانزده کشور، بیشترین قرابت مذهبی را با جمهوری اسلامی ایران داراست.96/92 درصد از جمعیت خاورمیانه مسلمان و 94/18 درصد آن ها نیز دارای مذهب تشیع می باشند. علاوه بر اسلام و مذهب تشیع، زبان فارسی نیز با اینکه یکی از ارکان اصلی هویت ایرانی است و بعد از انقلاب مشروطه به عنوان زبان ملی ایران تبلیغ و شناخته شده است، ولی هویتی بسیار فراتر از فلات ایران دارد.

در جمهوری اسلامی ایران پنج روزنامه به زبان های انگلیسی(تهران تایمز،کیهان انگلیسی، ایران دیلی، ایران نیوز، ایرنا) و عربی(الوفاق) به منظور انعکاس اخبار و آشنایی دیگر کشورها و یا افراد مقیم در ایران با فرهنگ و سیاست های داخلی و بین المللی ایران انتشار می یابد. در این میان، روزنامه های الوفاق و کیهان عربی، مخاطبان خود را در کشورهای عرب زبان خاورمیانه و آفریقا جستجو می کند. همچنین صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران در زمینه برون مرزی دارای پنج شبکه جهانی جام جم 1،2،3، العالم، سحر، الکوثر و پرس تی وی است. جمهوری اسلامی ایران تاکنون همکاری های دوجانبه دانشگاهی با برخی کشورهای جهان، از جمله لبنان و سوریه در خاورمیانه برقرار کرده است. از دیگر منابع بالفعل قدرت نرم ایران در منطقه می توان به حضور بیش از یک ملیون و دویست هزار مهاجر ایرانی در کشورهای خاورمیانه اشاره کرد. همچنین به طور میانگین هر ساله در حدود 250 هزار گردشگر از چهار کشور خاورمیانه، ایران را به عنوان مقصد گردشگری خود انتخاب می کنند. بنابراین می توان گفت خاورمیانه گستره نفوذ فرهنگ و تمدن ایران بوده و است که می تواند با توجه به ریشه های تاریخی، ملی و فرهنگی ایران در منطقه در کنار تشابهات مذهبی به عنوان معیار ایجاد روابط حسنه با کشورهای خاورمیانه و گسترش حوزه نفوذ و قدرت نرم خود را افزایش دهد.


 موقعیت ژئوپلتیک و ژئواستراتژیک ایران پس از جنگ سرد

ایران در جنوب غربی آسیا واقع است. آسیای جنوب غربی و در حقیقت منطقه واسط بین سه قاره آسیا، اروپا وآفریقا است که ایران در این منطقه شدیداً از حوادث این سه قاره متأثر است. زیرا هر نوع واقعه ای که در این قاره ها به وقوع بپیوندد و یا روابط سیاسی، نظامی، اقتصادی و فرهنگی بین این سه قاره به صورتی بر ایران تأثیر خواهد گذاشت. به عنوان مثال در جنگ های اول و دوم جهانی با اینکه ایران اعلان بی طرفی در جنگ کرده بود، ولی در هر دو جنگ ایران مورد اشغال نظامی قرار گرفت و با فروپاشی اتحاد شوروی، ضمن اینکه خطر یک قدرت بزرگ در شمال ایران را کاهش داد، اما مسائل جدیدی در وضعیت سیاسی این سه قاره به وجود آورد که ایران می تواند از آن بهره خاصی ببرد. 

فروپاشی شوروی به گشوده شدن راه های مواصلاتی جدیدی از ناحیه مرزهای شمالی ایران به اروپا و خاور دور منجر گردید و امکان همکاری های اقتصادی ،تجاری و فرهنگی با کشورهای تازه استقلال یافته شمالی را موجب شد. همچنین حمله عراق به کویت واکنشی بین المللی را در پی داشت، که در نهایت به حضور نظامی آمریکا در منطقه و تسلط بر منافع نفتی کشورهای عرب حوزه خلیج فارس منتهی شد. فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی و متعاقب آن تشکیل پانزده کشور مستقل در منطقه آسیای مرکزی و قفقاز، عملا گستره محیط امنیتی ایران را با مؤلفه های جدیدی مواجه ساخت، مؤلفه هایی که ارتباط تنگاتنگی با تغییرات ژئوپلتیک و ژئواستراتژیک در مرزهای شمالی ایران دارد. فروپاشی شوروی نقش و سرنوشت جدیدی برای ایران در عرصه مناسبات منطقه ای و بین المللی رقم زد.

بعد از پیروزی انقلاب اسلامی در سال 1979 و تعمیق اختلاف میان ایران و ایالات متحده، روابط جمهوری های آسیای مرکزی و خصوصا قفقاز با ایران چه از لحاظ اقتصادی و چه از نظر سیاسی خطرات جدیدی را برای منافع این کشور در پی داشت، از این رو ایالات متحده نگران رشد و نفوذ ایران در این منطقه و همچنین گسترش روابط سیاسی، اقتصادی و فرهنگی این کشورها با ایران است به همین دلیل ایالات متحده در چند دهه گذشته تلاش فراوانی را در جهت منزوی کردن ایران انجام داده است.در حقیقت یکی از پایه های اساسی سیاست ایالات متحده در منطقه قفقاز و آسیای میانه را سیاست همه چیز بدون ایران تشکیل می دهد که سعی دارد تا از تبدیل شدن ایران به عنوان یک راه مواصلاتی و ترانزیتی شمال به جنوب جلوگیری نماید.

وقوع حملات تروریستی 11 سپتامبر 2001، و تأکید امریکا به مبارزه همه جانبه با تروریسم که به ادعای آن ها منشاء و ریشه آن در منطقه خاورمیانه قرار دارد، باعث گردید حضور امریکا که تا قبل از این حوادث در منطقه قفقاز توجیه منطقی نداشت، جنبه عینی و عملی به خود گیرد.و این در حالی است که مختصات جغرافیایی ایران به گونه ای ترسیم شده است که هرگونه سیستم و طرح امنیتی را بدون در نظر گرفتن جایگاه ممتاز ایران با شکست مواجه کرد. موقعیت ژئوپلیتیکی ایران شرایط مناسبی را برای توسعه فعالیت های اقتصادی در چارچوب همکاری های منطقه ای ایجاد می کند. به طور کلی اهمیت ژئوپلتیک ایران به علت قرار داشتن و یا قرارگیری ایران در معبر ارتباطی قاره اروپا، آسیا، افریقا و از آن مهم تر وجود منابع عظیم نفتی در منطقه خلیج فارس است. 

اهمیت مرزهای جنوبی ایران نیز قابل توجه است.سرزمین ایران و به ویژه تنگه هرمز و خلیج فارس به دلیل دارا بودن ارزش های خاص اقتصادی و سیاسی از دیرباز صحنه ی حضور بیگانگان و مورد توجه و علاقه ی جهانیان بوده است.که بعد از فروپاشی شوروی و پایان جنگ سرد نیز از اهمیت ژئوپلیتیک ایران کاسته نشده است. وهمچنین اهمیت روزافزون ایران سبب گردیده است تا ایالات متحده سعی در محاصره ایران داشته باشد. ایران با داشتن بیش از یکصد میلیارد بشکه ذخایر نفتی، جزء چهارکشور اول جهان است و با 800 تریلیون فوت مکعب ذخیره گاز طبیعی شناخته شده، پس از روسیه مقام دوم را دارد.سهم ایران از ذخایر شناخته شده گاز طبیعی در خاورمیانه 58 درصد است و 15 درصد منابع گاز طبیعی جهان را در اختیار دارد. ارزش ایران از دید ژئوپلتیک برابر با همه کشورهای حاشیه جنوبی خلیج فارس است و این واقعیتی ژئواستراتژیک تلقی می شود. 

ایران در منطقه خلیج فارس و دریای عمان بیش از 2000 کیلومتر ساحل مناسب عملیاتی و شمار زیادی جزایر راهبردی در اختیار دارد. هر نگاه کنجکاوانه ای به نقشه منطقه به وضوح مرکزیت ژئوپلیتیکی ایران را در جهت کنترل منابع نفت و گاز یعنی، مهم ترین و راهبردی ترین ماده خام مورد نیاز غرب صنعتی، در منطقه آسیای غربی را تشخیص خواهد داد. ایران بین دو حوزه دارنده انرژی در شمال و جنوب خود واقع شده که اهمیت ایران را بیشتر می نماید. 

فروریختن نظام جهانی دو قطبی و از میان رفتن موازنه ژئوپلتیک جهانی، ایالات متحده آمریکا را تشویق کرد تا در راه چیره شدن بر جهان سیاسی تلاش کند.تلاشی که این قدرت را در منطقه استرتژیک خاورمیانه با ایران به لحاظ اهمیت و موقعیت خاص ژئوپلتیک و ژئواکونومیک این کشور رو دررو ساخته است که حاصل این رودررویی تصمیماتی بوده در زمینه محاصره اقتصادی-استراتژیک و چالش های گستره سیاسی و تبلیغاتی علیه جمهوری اسلامی ایران، چنان که علاوه بر تحریم اقتصادی، از طرف شمال با ایجاد بحران در دریای خزر، قفقاز و آسیای مرکزی، مانع عبور لوله های نفتی و گازی منطقه از ایران شد که این امر خسارت های فراوانی بر منافع ملی ایران وارد کرده است. از سوی جنوب، روابط ایران با همسایگانش فاقد اعتماد لازم شد، عراق به ایران حمله کرد وامارات متحده عربی مالکیت بر جزایر ایرانی تنب و ابوموسی را ادعا کرد. از سوی خاور نیز در پاکستان شیعه کشی رونق گرفت. در ادامه به طور جداگانه به اهمیت و موقعیت استراتژیک خلیج فارس و دریای خزر پرداخته خواهد شد.

دریای خزر بزرگ ترین دریاچه جهان در مرز بین آسیا و اروپا در محل تلاقی آسیای مرکزی، قفقاز و ایران واقع شده است. اهمیت اقتصادی دریای خزر از نظر تولید ماهیان خاویاری و ذخایر نفت جهان بعد از سیبری و خلیج فارس می باشد. فروپاشی شوروی و تضعیف قدرت مرکزی و تشکیل کشورهای مستقل اگرچه به جنگ سرد پایان داد لکن رقابت شدیدی را بین کشورهای منطقه و کمپانی های نفتی غربی به وجود آورد.در حال حاضر بیش از دو سوم از شرکت های غربی که در منطقه دریای خزر هستند امریکایی می باشند و یا شرکت هایی هستند که انتظارحمایت از سوی ایالت متحده را دارند (از آن جمله شرکت های اسرائیلی). جمهوری اسلامی ایران نیز به دلیل ذینفع بودن در منطقه و تضاد سیاسی با ایالات متحده امریکا در تلاش است تا به هر ترتیب خود را به نحوی در عملیات بهره برداری و منافع نفتی منطقه دخالت دهد. ذخایر ثابت شده نفت ایران شامل 15 میلیارد بشکه نفت و 300 میلیارد متر مکعب گاز طبیعی است. همچنین ایران به لحاظ انتقال نفت دریای خزر به بازارهای جهان نیز دارای اهمیت است.چرا که نسبت به انتقال از طریق دریای مدیترانه که بسیار پرهزینه است و مسیر ناامن قفقاز، امن ترین و کوتاه ترین ودر عین حال ارزان ترین راه است.

ایران به سبب دارا بودن سواحل طولانی در خلیج فارس و دریای عمان و از سوی دیگر به واسطه در اختیار داشتن تنگه هرمز به ترتیب دارای موقعیت بحری و استرتژیک می باشد. به دلیل داشتن این موقعیت مناسب است که در قرون گذشته کشور ایران همواره مورد تعرض همسایه شمالی خود و یا انگلستان (با توجه مستعمره خود هندوستان) بخش های جنوبی ایران را مورد تهاجم قرار می دادند. در خصوص خلیج فارس باید گفت که موقعیت خلیج فارس آن را به صورت محور ارتباط بین اروپا و آفریقا از یک طرف و آسیای جنوبی و جنوب شرقی از سوی دیگر درآورده است و در مقام بخشی از سیستم حمل و نقل دریایی بین اقیانوس های هند،کبیر و اطلس عمل می کند.از سوی دیگر ایران در خلیج فارس با توجه به در اختیار داشتن 2000 کیلومتر مرز آبی می تواند رزمایش ها و طرح های نظامی را برنامه ریزی نماید.

مسئله دیگر وجود عمق زیاد در سواحل ایران است که قابلیت کشتیرانی بالایی دارد. جزایر خلیج فارس نیز اهمیت استراتژیکی دارند. بیشترین و مهم ترین جزایر منطقه متعلق به ایران است. هفده جزیره تحت حاکمیت ایران از شمال خلیج فارس تا دهانه تنگه هرمز گسترش یافته اند. جزیره ی فارسی در عمق آب های ایران وروبروی عربستان، اهمیت نظامی فوق العاده ای دارد.همچنین جزایر لارک، هنگام، قشم، تنب بزرگ و کوچک، ابوموسی و سیری از نظر کنترل تنگه هرمز و شرق خلیج فارس اهمیت نظامی مهمی دارند. جزیره تنب بزرگ در هفده مایلی جنوب شرقی قشم در شمال خط منصف خلیج فارس قرار دارد و از دروازه ورودی خلیج فارس دور می باشد و ارزش استراتژیک آن به این دلیل است که بخشی از خط دفاعی ایران در مقابل تنگه هرمز می باشد. تنب کوچک هم جزیره ای غیرقابل سکونت است که در فاصله هشت  مایلی از جنوب غربی تنب بزرگ واقع شده است و به عنوان یک خط ارتباطی بعد از تنب بزرگ در درجه دوم قرار دارد. جزیره ابوموسی در غربی ترین نقطه جزایر شش گانه (هرمز، قشم، لارک، هنگام، تنب بزرگ، ابوموسی) قراردارد و آخرین نقطه از خط منحنی استراتژیک مفروض ایران مقابل دروازه ورودی تنگه هرمز را تشکیل می دهد. جزیره ابوموسی به دلیل ذخایر اکسید آهن قرمز معروفیت دارد و نفت ابوموسی از حوزه ای به نام میدان مبارک تولید می شود که دارای بهترین کیفیت تولیدی در خلیج فارس است. تنگه هرمز نیز با توجه به موقعیت استراتژیکی خود می تواند در معادلات امنیتی مورد توجه بسیار قرار گیرد.

همچنین باید این واقعیت را در نظر گرفت که در حال حاضر بیش از 60 درصد نفت منطقه از خلیج فارس و تنگه هرمز صادر می شود، این واقعیتی است که بیش از نیمی از خلیج فارس به ایران تعلق دارد و اکثر نقاط حساس و استراتژیک منطقه در حال حاضر تقریبا در کنترل ایران می باشد. به همین دلیل مستثنی کردن ایران از سیستم امنیتی منطقه گامی در جهت بی ثباتی در خلیج فارس خواهد بود و توافقی که با حضور ایران به عنوان یک شریک اصلی انجام نگیرد تنها یه کار کمتر از نیمی از خلیج فارس  می آید.

همچنین کشور ایران با قرارگرفتن در جنوب غربی آسیا، دارای یک موقعیت ممتاز ژئواستراتژیک برای تأمین انرژی دیگر کشورها، به طور شاخصی در کانون توجه جهانی قرار گرفته و نقش ویژه ای به ظرفیت موجود ایران جهت تأمین انرژی کشورهای مختلف بخشیده است. ایران به دلیل برخورداری از پتانسیل هایی از قبیل موقعیت ممتاز ژئوپلیتیک، منابع فراوان گاز و نزدیکی جغرافیایی به دریاهای آزاد و تنگه استراتژیک هرمز، دارای یک جایگاه انحصاری  در تأمین نفت و گاز کشورهای آسیایی در مقایسه با دیگر کشورهای رقیب یعنی ترکمنستان ، قطر و روسیه است. که با استفاده از این متغیرها می تواند تبدیل به قدرت برتر منطقه ای شود. از سویی دیگر ایران با توجه به موقعیت ترانزیتی خود که ناشی از برتری های ژئوپلیتیکی، یعنی قرارگیری در چهارراه بین المللی ، حائز اهمیت است. این چهارراه، آسیا را به آفریقا و آسیا را به اروپا متصل می کند. افزون بر این ایران با آب های آزاد مرتبط است و دارای موقعیتی است که دسترسی کشورهای آسیای مرکزی و قفقاز را به آب های آزاد میسر می کند و قادر است در مقولاتی مانند سوآپ با انتقال نفت و گاز، سوخت تولیدکنندگان آسیای مرکزی برای کشورهایی نظیر افغانستان و پاکستان نقش مهمی را بر عهده گیرد.


جایگاه ایران از منظر ژئو دکترین ها

ایران از نظر هیدرودکترین به «هارت سی » یا قلب حیاتی دریای جهانی تبدیل شده است. هارت سی جهان از بدو جنگ جهانی دوم در منطقه عمومی غرب اقیانوس اطلس شمالی شکل گرفت. دلیل آن هم تردد گسترده ناوگان تجاری آمریکا و اروپا در این منطقه، میان اروپای غربی و سواحل شرقی آمریکا و کانادا بود. اروپای سال 1945 که شاهد تسلیم آلمان هیتلری بود، با ویرانی عظیم حاصل از جنگ جهانی دوم و مشکلات آن درگیر شد، لذا به مدت ربع قرن نیازمند کمک های آمریکا از طریق اقیانوس اطلس بود. در یک منطقه ی مثلثی شکل در غرب اقیانوس اطلس شمالی، یعنی از دریای ساراگاسو تا جزیره ی برمودا، و در نهایت دریای کارائیب، منطقه ای تحت عنوان « هارت سی » جهان شکل گرفت.پس از پایان جنگ سرد در سال 1990 از اهمیت و حساسیت دریای ساراگاسو به عنوان « هارت سی » جهان کاسته شد و به مرور نقش خلیج فارس، تنگه هرمز، دریای مکران ( که عمان خوانده می شود)، دریای کوروش ( که دریای عربی خوانده می شود ) و دریای قزوین ( که خزر نامیده می شود )، در جهان برجسته شد. از آن جا که  این آب ها در جوار ایران و بخش های عمده ی آن، متعلق به ایران هستند و تحت نفوذ جمهوری اسلامی می باشند، لذا « هارت سی » از اقیانوس اطلس شمالی به سواحل جنوبی و شمالی ایران منتقل شد. پنجاه سال قبل، فاصله ی میان قلب حیاتی سرزمین  جهانی با قلب حیاتی دریای جهانی بیش از 10 هزار کیلومتر بود، اما اکنون این دو در یک نقطه بر هم منطبق شده اند، در ایران، بدین معنا که امروز جمهوری اسلامی ایران هم زمان هم قلب حیاتی سرزمین جهانی، است و هم قلب حیاتی دریای جهانی، و حداقل تا پنجاه سال آینده این موقعیت برای ایران باقی خواهد ماند.  

همچنین در حال حاضر ایران از نظر ژئودکترین، به « هارتلند»یا قلب حیاتی سرزمین جهانی تبدیل شده است.در سطح کره زمین، بخش محدودی به خشکی ها اختصاص دارد. در میان خشکی های کره زمین ،قطعه ی بزرگ و یکپارچه ی آسیا - اروپا، به عنوان جزیره اصلی کره زمین مطرح است که به جزیره جهانی معروف است. یک صد سال قبل، هلفورد مکیندر قلب جزیره ی جهانی را منطقه آسیای مرکزی معرفی کرد که شامل قزاقستان، ترکمنستان، ازبکستان، قرقیزستان، تاجیکستان، بخش هایی از شمال افغانستان و شمال خراسان ایران، و بخش هایی از روسیه می شود. فرض مکیندر این بود که هرکس بر این هارتلند یا قلب حیاتی سرزمین جهانی حکومت کند، بر جهان حکومت خواهد کرد. 

ایران در کانون منطقه ای قرارگرفته است که در تولید و انتقال نفت و گاز جهانی نقشی حیاتی ایفا می کند. به طوری که از نظر کارکرد بسان قلب جهان عمل می کند. ایران در کانون ذخایر انرژی هیدروکربنی و فسیلی جهان قرار دارد. و در بهترین منطقه جهان از لحاظ ژئوانرژی قرارگرفته است. به طوری که 67 درصد ذخایر نفتی و 60 درصد ذخایر گازی جهان در منطقه ای معروف به بیضی انرژی هیدروکربنی نهفته است و ایران در کانون این منطقه قرار دارد. جفری کمپ متأثر از نظریه هارتلند مکیندر، از بیضی انرژی جهان یا هارتلند ژئوپلتیک یاد می کند. مضافاً اینکه این سرزمین قلب، محل اتصال قاره های آسیا، اروپا و آفریقا می باشد. به عبارتی از نظر جغرافیایی نیز می توان آن را منطقه ای مرکزی و کانونی برای خشکی های جهان به حساب آورد. سه حوزه بزرگ ذخایر گازی جهان یعنی خلیج فارس، سیبری غربی و آسیای مرکزی، در یک محدوده بیضی شکل، 2/70 درصد گاز دنیا را در خود جای داده اند.که از آن تحت عنوان«بیضی استراتژیک ذخایر جهانی»، یاد می شود. این ذخایر عظیم گازی در میان دو بازار بزرگ مصرف اتحادیه اروپا و جنوب شرقی آسیا قرار گرفته است. ایران با توجه به این قابلیت های ژئواکونومیکی خود و با توجه به موقعیت خاص ژئوپلیتیکی و همچنین منابع انرژی فراوانش و قرار گرفتن در مرکز این بیضی می توان پاسخگوی نیاز کشورها باشد. آنچه مسلم است اینکه در دهه های آتی در ژئوپلیتیک گاز، ایران نقش تعیین کننده و کلیدی را بر عهده خواهد داشت و منابع گاز ایران می تواند نقش راهبردی داشته باشد.

همچنین در آخرین تئوری که در سال 1995 توسط ادوارد جرجیان مطرح شد، ایران در منطقه ای که آن را «هلال بحران» می نامد، قرار گرفته است. جرجیان، ایران را در زمره کشورهایی قرار می دهد که ادعای جهانی شدن اعتقاداتش را داشته و جهان را تشنه اجرای عدالت که با برقراری حکومت اسلامی و نظام ولایت فقیه تحقق می یابد، می داند. علاوه بر این هم اکنون ژئوپلیتیسین های غربی با عنوان کردن «هلال شیعی» ایران را قدرتمندترین کشور در این هلال می دانند که رهبری و هدایت کشورهایی که در این هلال قرار گرفته اند را عهده دار است.

با بررسی روند تحول و نگرش ژئوپلتیسین ها و بررسی افکار ژئوپلتیکی آنها می توان دریافت که ایران از یک جایگاه حاشیه ای در زمان اولین ژئوپلتیسین (مکیندر)، به جایگاه محوری در نظریات ادوارد جرجیان در آخرین نظریات ژئوپلتیکی جهان نقل مکان کرده و این چرخش ژئوپلیتیکی بیانگر آن است که ایران از دید دانشمندان علم ژئوپلتیک از موقعیت مهم تری برخوردار شده است.


 جایگاه ایران در جهان اسلام

از نظر فرهنگی و اعتقادی ، ایران در مرکزیت جهان اسلام قرارگرفته است. به طوری که در روند تحولات آینده جهان، می تواند با بعضی از کشورهای منطقه نقش ارزنده ای را ایفا نماید.گستردگی تمدن ایرانی- اسلامی و فرهنگ پارسی و میراث گران بهای آن و گذشته تاریخی درخشان این سرزمین، پیوند عمیق فرهنگی، فکری و جغرافیایی با کشورهای جنوبی خلیج فارس، پاکستان و کشورهای همسایه غربی یعنی عراق و ترکیه تا شاخ آفریقا ، منطقه ای استراتژیک را به وجود آورده که نشان دهنده امکانات بالقوه و بالفعل ایران برای گسترش همکاری های دوجانبه و چندجانبه منطقه ای و جهانی می باشد. برخورداری از تاریخ و تمدن کهن، با غنای فرهنگ اسلامی و دینی و وجود آثار تاریخی مناسب در کشور ایران و قابلیت صدور کالاهای فرهنگی و دینی به فراسوی مرزها در جهان اسلام، به جمهوری اسلامی ایران جایگاه ویژه ای جهت نفوذ فرهنگی- تمدنی در جهان اسلام می بخشد. 

ایران به عنوان کشوری قدرتمند در مرکز جهان اسلام با داشتن بار ایدئولوژیکی اسلامی می تواند انسجام معنوی و مذهبی را در بین امت مسلمان به وجود آورد و به صورت الگویی خاص در منطقه خاورمیانه درآید. با توجه به اینکه ایران در مرکز فضایی جهان اسلام واقع است می توان برای آن دورنمایی از روند تاریخی مهم و حساس را ترسیم کرد و به آن دید پراگماتیسمی-عملگرایی داشت. چرا که بعد از انقلاب اسلامی ایران و تحول در ساختار حاکمیت این کشور در چشم انداز خاصی از جهان اسلام قرار گرفت به طوری که برخی از پژوهشگران مسلمان مفهوم ام القری را برای جمهوری اسلامی ایران به کار می برند. همچنین ایران به عنوان نماد کشوری مسلمان، توانسته پس از پیروزی انقلاب اسلامی خود را به عنوان یکی از کشورهای قدرتمند جهان اسلامی معرفی کند و خود را به ام القرایی سیاسی جهان اسلام نزدیک کند.


مواضع ایران در سازمان های بین المللی 

جمهوری اسلامی ایران طی سال های پس از پیروزی انقلاب اسلامی در سال های مختلف موضع گیری های متفاوتی در قبال سازمان های بین المللی مربوط داشته است. این ارتباطات در ادوار مختلف رویه های متفاوتی پیش گرفته اند. سازمان های بین المللی همانند سازمان ملل اوپک، اکو،کنفرانس اسلامی، جنبش عدم تعهد، سازمان بین المللی انرژی اتمی و سازمان بین المللی کار و دیگر سازمان ها ارگان های  بین المللی هستند که در این سه دهه و اندی ایران با آن ها تعامل داشته است.


نتیجه گیری

از آنچه گفته شد چنین بر می آید که  عصر جدید سامانه اقتصاد محور، بر مبنای ترتیبات سیاسی و با هدف کسب برتری های اقتصادی شریان های حیاتی اقتصادی و تمرکز ویژه ای، حداقل در حوزه جغرافیایی خاورمیانه، بر روی انرژی است.از این رو اهمیت و نقش کشورها وابسته به برتری های اقتصادی آن ها است که موقعیت جغرافیایی آن ها نیز در این میان بسیار حائز اهمیت است. نکته مهم این است که علی رغم نظر صاحب نظران که اعتقاد داشتند با از بین رفتن نظام دو قطبی، اهمیت ژئوپلتیکی ایران کاهش خواهد یافت و امتیاز همسایگی با اتحاد جماهیر شوروی به عنوان کانون قدرت بلوک شرق را از دست خواهد داد اما به لحاظ داشتن موقعیت استراتژیک و قرارگیری بین دو کانون انرژی (بعد از فروپاشی شوروی و اعلام دریای خزر به عنوان منبع انرژی جدید) بار دیگر اهمیت ژئوپلتیکی ایران البته در رقابتی دیگر نمایان گردید. درمقایسه با دیگر بازیگران منطقه ای ایران از نظر قدرت جامع ملی (جمعیت، تکنولوژی، نفت، توانمندی نظامی مستقل، زیرساخت های اقتصادی و نفوذ سیاسی- فرهنگی منطقه ای) از موقعیت بهتری برخوردار است. این توانمندی ها بر بازیگری بار می شود که سابقه تاریخی ایفای نقش برتر در منطقه در دوره قبل و بعد از اسلام را نیز با خود به همراه دارد. به همین دلیل دیگر بازیگران منطقه ای و بین المللی طی سه دهه گذشته تلاش کرده اند تا با ایجاد اتحاد و ائتلاف میان بازیگران منطقه ای و بین المللی وزنه تعادلی در برابر آن ایجاد نمایند. به هر تقدیر ظهور ایران به عنوان یک قدرت منطقه ای بیش از پیش امکان پذیر شده است. ایران نسبت به کشورهای عربی و اسلامی قاره آسیا به دلیل برخورداری از موقعیت ژئوپلتیکی و سوق الجیشی مهم، از جایگاه مهم و بی همتایی در میان کشورهای جهان برخوردار است.

چکیده

پژوهش حاضر تحت عنوان «جایگاه منطقه ای ایران پس از جنگ سرد» می باشد که به بررسی جایگاه ایران در زمان بعد از جنگ سرد می پردازد. چرا که روندهای جهانی به گونه ای پیش می رود که هیچ کشوری از جمله ایران نمی‌تواند از تأثیرات رشد منطقه گرایی غافل بماند. از اینرو موقعیت ژئوپلیتیک، ژئواستراتژیک و ژئواکونومیک از جمله متغیرهای مستقل جغرافیایی محسوب می شود که تأثیر چشمگیری بر روابط خارجی ایران دارد. بر همین اساس از جمله متغیرهایی که می‌توان بر اساس آن جایگاه ایران را مشخص کرد که در پژوهش پیش‌رو به بررسی آن خواهیم پرداخت شامل مواردی چون: وضعیت جغرافیایی ایران، جغرافیای انسانی، فرهنگ سیاسی ایرانیان، موقعیت نظامی و بررسی موقعیت ژئوپلیتیک و ژئواستراتژیک ایران پس از جنگ سرد می‌باشد. یافته ها حاکی از آن است که عصر جدید سامانه اقتصاد محور، بر مبنای ترتیبات سیاسی و با هدف کسب برتری‌های اقتصادی شریان های حیاتی اقتصادی و تمرکز ویژه ای، حداقل در حوزه جغرافیایی خاورمیانه، بر روی انرژی است. از اینرو اهمیت و نقش کشورها وابسته به برتری های اقتصادی آنها است که موقعیت جغرافیایی آنها نیز در این میان بسیار حائز اهمیت است.