منابع و ماخذ
متن کامل
مقدمه
شیطان پرستی یکی از اعتقاداتی است که برخی به آن پیشینه هزاران ساله میدهند و دلیل آن را نیز پرستش هر موجود دارای قدرت توسط مردمان هزاران سال پیش و یا در نظر گرفتن دو خدای ضد هم یعنی خدای خیر و شر میدانند. شیطان پرستی دنیایی را ترسیم میکند که هیچ روزنه امیدی برای آن متصور نیست. به همین جهت شیطان پرستی را جهان تاریک میگویند.
در دهههاي اخير، گسترش فرقههاي شيطان پرستي در دنيا با رشد خيره کنندهاي همراه بوده است به خصوص که اين فرقه از ابزارهاي نوين براي گسترش و فعاليت خود بهره برده است. وجود شيطان همواره در آيينها و اديان الهی، به عنوان موجودي شرور، که انسانها را به گناه سوق ميدهد، مطرح بوده است. البته نظرات اين اديان درباره ماهيت و وجود شيطان، نظري سمبليک و نمادين نيست؛ بلکه شيطان همواره موجودي واقعي و داراي قدرتهاي اهريمني است .گرايش به شيطان و تبعيت از او، با انجام يک سري از اعمال خاص، از قرون وسطي مطرح بوده است. اما بايد يادآور شد که خواستگاه فرقههاي شيطان پرستي، آن هم با وضعيت کنوني اين فرقه ها، ريشه در غرب دارد.در نهایت آنچه در این نگاشته به آن خواهیم پرداخت این میباشد که به بررسی تاریخچه شیطان پرستی و تعریف آن بپردازیم و راههایی را نیز برای مقابله با آن در نظر بگیریم.
تعریف شیطان پرستی
شیطان پرستی به معنای پرستش شیطان به عنوان قدرتی بسیار قویتر و مؤثرتر از قدرت واقعی یعنی خدا میباشد. در این عقیده باطل شیطان به عنوان نماد قدرت و حاکمیت بر روی زمین و قدرتی به عنوان برترین قدرت دو جهان مورد توجه و پرستش قرار دارد که دنیا را قانونمند میکند. شیطان پرستان، غیر از استفاده از شیطان به عنوان قدرت مطلق از اجنه و روحهای پلید و شیطانی نیز برای رسیدن به اهداف خود استفاده میکنند. شیطان از ماده «شطن» به معنای مخالفت میباشد، و به هر موجود طغیانگر و مخالفی گویند، خواه از انسانها باشد یا از جن و یا از حیوانات به عبارت دیگر؛ شیطان یک عنوان است که معمولاً به موجودی به نام ابلیس داده میشود. ابلیس، جنی بوده است که از خدا نافرمانی کرده است. شیطان پرستی به معنای عام؛ یعنی اطاعت از شیطان و پرستش آن به عنوان معبود است.
امروزه گروههای مختلفی به عنوان شیطان پرست مطرح هستند که باید گفت اینگونه انحرافات نه تنها تازگی ندارد بلکه بعضی به آن پیشینه هزار ساله میدهند و دلیل آن را پرستش هر موجود دارای قدرت از سوی مردمان هزاران سال پیش و یا وجود دو خدای ضد هم؛ یعنی خدای خیر و شر در اندیشههای پیشینیان میدانند که نمونه آن را در آیین زرتشت و قبل از آن در دنیای مصر باستان و بین النهرین میتوان یافت. در دین زرتشت اهریمن خدای شر در کنار اهورا مزدا خدای خیر پرستش میشود. برای نخستین بار شخصی به اسم "توماس هاردینگ"در 1565 میلادی در کتاب "تکذیب یک کتاب" واژه شیطان پرستی را علیه"مارتین لوتر" به کار برد و باعث ترویج و شیوع این لفظ شد تا جایی که شیطان پرستی در قرون 17 و 18 میلادی در برخی کشورهای غربی به صورت یک رسم ظهور یافت که به مخالفت با ادیان ابراهیمی میپرداخت. ترویج این پدیده مدیون حمایتهای بیدریغ سرمایه داران یهودی و فراماسونها بود. جادوگری و شیطانپرستی را در اوایل قرن 19 میلادی بعضی از سرمایهداران و اشراف زادگان انگلیسی که عضو گروههای فراماسونری بودند به رهبری شخصی به اسم "سر فرانسیس داشو " با نام باشگاه آتش جهنم در شهر لندن گسترش دادند. و با تلاش آنها این گروهها در آمریکا نیز رواج یافتند. اغلب این سرمایهداران که از شیطان پرستان حمایت میکردند از قاچاقچیان و تولید گنندگان مشروبات الکلی و مروجین قمار خانه ها و مرکز فساد در اروپا و آمریکا به شمار میرفتند.
آشنایی با شیطان پرستان
سالهای پس از رنسانس را میتوان به سالهای افسارگسیختگی جهان غرب در تمامی ابعاد فردی، اجتماعی و جنبههای متعدد روابط انسانی توصیف کرد. پس از برداشتهشدن یوغ تعالیم متعصب کلیسای کاتولیک از گردن انسان غربی، چند کنش مهم فکری و فلسفی شکل گرفت که از جمله آنها، رویکردهای متفاوت به مسأله انسان و رابطه او با خداست که زمینههای شکلگیری بسیاری از جریانهای فلسفی را فراهم آورد. قرنها بعد یعنی در سالهای آغازین قرن بیستم برخی عناصر فاسدالاخلاق با اتکا به گرایشها و نظریات توراتی و پروتستاتی به طور مخفیانه جریان شیطان پرستی را با ویژگیهای همچون گناه گرایی، قتل، مجازات جنسی، نابودکردن اصول اخلاقی، بیتوجهی به مسائل توحیدی و... پایه گذاری کردند.
اگر چه فطرت خداجوی انسانی عاملی بازدارنده در تمایل یافتن تعداد زیادی از افراد به این جریان شده، ولی استفاده از موسیقیهای جذاب و متنوع، انجام اعمال خارق العاده و دور از ذهن، تهیشدن انسان غربی و عصر جدید از معنویت و اتصال به منبع فیض، موجبات گرایش افراد اندکی را به این گروها فراهم آورد. نکته حائز اهمیت آن است که با وجود عدم استقبال عمومی از عضویت در گروهای شیطان پرستی، آموزهها و تعالیم گمراه کنندهای توسط ایشان و به وسیله ابزارهایی که از سوی قدرتهای بزرگ سیاسی در اختیارشان قرار گرفته، منتشر شده و میشود و این گروهها در سراسر جهان همواره به عنوان کانونهای فساد و فحشا شناخته میشوند. سال 1960را میتوان به طور جدی آغاز دور جدید حیات و فعالیت شیطان پرستان در امریکا دانست، یعنی زمانی که یک جریان خاص شیطان پرستی مسیحی به طور رسمی در کشور امریکا فعالیت خود را به عنوان یک فرقه و مکتب آغاز کرده است نکته قابل توجه، نقش جدی یک مامور شناخته شده سازمان مرکزی جاسوسی امریکا در شکلگیری جریان یاد شده است.
1. شیطان پرستی دینی
این که اساسا آیا میتوان شیطان پرستی را دینی خواند، محل سوال جدی است، اما با توجه به این که در بیشتر کشورها چنین دسته بندیای ارائه شده است، از عنوان «شیطان پرستی دینی» عینا استفاده میشود.
مبنای بنیادین این نوع گرایش به شیطانیسم، پرستش یک نیروی ماوراء الطبیعه اساطیری یا چند خدایی است و بیشتر پیروان آن به «خدایان» روم باستان، الهههای شرقی و ... گرایش دارند. اما رکن اصلی این نوع شیطان پرستی نیز مانند دیگر انواع آن، تأکید بر پرورش استعدادهای شخصی ا نسان و در حقیقت خود پرستی است. شيطان پرست اول بايد يک قانون ماوراء الطبيعي را که در آن يک يا چند خدا تعريف شده است را بپذيرد که همه شيطاني هستند يا بوسيله شيطان شناخته مي شوند. شيطاني که در گروه اخير تعريف شده است ميتواند تنها در ذهن يک شيطان پرست تعريف شود يا از يک دين (معمولا قبل از مسيح) اقتباس شوند. شيطانپرستي در شرق به نوعي شيطان پرستي ديني اطلاق ميشد که داراي آداب و مناسک خاصي است و عمدتاً در ايران و عراق و منطقه سوريه موجود است که دروزي ها و گنوسيها از آن جمله هستند.
2 .شیطان پرستی فلسفی
این نوع گرایش عبارت است از این که محور و مرکز عالم، انسان است. این شاخه از شیطان پرستی به پایهگذار این فرقه به نام آنتوان لاوی نسبت داده میشود موسس کليساي شيطانپرستي آنتوان لاوي است. که ادامه راه آن را فردی بنام مرلین منسون در حال حاضر رهبری میکند که در مورد آن بعدا توضیح داده میشود. این نوع شیطانگرایی نیز مانند 2 نوع دیگر یعنی دینی و گوتیک از مبنای اعتقادی یهودیت نشات گرفته است. نام کامل بنیانگذار این فرقه، آنتوان شزاندر لاوی است. وی در 11آوریل 1930 میلادی در شیکاگوی امریکا متولد شد و همراه خانوادهاش در آنجا ساکن بود. وی شخصیتی ناهنجار و ناسازگار داشت و در 17 سالگی ضمن فرار از تحصیل، به عنوان دلقک به یک سیرک پیوست. لاوی در سال 1950 میلادی در دایره جنایی پلیس امریکا به عنوان عکاس مشغول به کار شد که تاثیر زیادی از کارش گرفت. آنتوان در سال 1952 با کارول لنسیگ ازدواج کرد، اما بنا به دلایلی از جمله التزام نداشتن به اصول اولیه اخلاقی و پایبندی به روابط خانوادگی و شیفتگی به زن دیگری بنام داین هگارتی از همسر اولش جدا شد و در سال 1960 به بعد روابط نامشروعی را با وی آغاز کرد. لاوی، صاحب فرزندی نامشروع از هگارتی شد که هرگز با وی ازدواج نکرده بود. وی همچنین علاقه وافری به نوازندگی پیانو داشت و طبق اطلاعات موجود در همین سالها روابط جدی پر دامنهای را با برخی عناصر سازمان CIA همچون مایکل آکینو برقرار کرد.
این فرد مرتبط با سازمان جاسوسی امریکا در 30آوریل 1966در حالی که برای جمعی از اعضای حلقههای سری دایره اسرار آمیز با سری تراشیده سخن میگفت، مدعی بنیانگذاری شیطان شد و همانطوری که گفته شد موسس کليساي شيطان پرستي آنتوان لاوي شناخته شد. اين کليسا درسال 1966 در سانفرانسيكو تأسيس گرديد. وي خويش را در اين کليسا اسقف اعظم و پاپ سياه خواند و تا زمان مرگش (1997) اين سمت را بر عهده داشت. او به نقد بسياري از اديان بويژه مسيحيت وسنت هاي عرفاني شرق پرداخت و به دسترسي، به ديني تأکيد کرد که فرد را به عنوان حيواني داراي آمال و آرزوهايي ميداند که بايد به آن ها دست يابد. لاوی کتابی را به عنوان «انجیل شیطان» وکتاب دیگری با نام «آیین پرستش شیطانی» به چاپ رساند. روز مرگ لاوی به نام هالووین در امریکا شناخته میشود.
3 .شیطان پرستی گوتیک (شر پرستان)
این نوع شیطان گرایی نیز مانند 2 نوعی که در قبل اشاره شد، نوعی از شر پرستی با اشاره به تاریکی است و از کثیف ترین فرقه های انحرافی به شمار میآید در موسیقی متالیکا نیز سبکی به نامگوتیک وجود دارد. کثیفترین اعمال مانند خوردن نوزادان، تجاوزات جنسی و... به این گروه نسبت داده میشود؛ (گرچه برای تمام گروه های شیطانی این اعمال از واجبات به حساب میآید) میل و درخواست به «برگشت تاریکی» در این شاخه بارز است. همانند اعضای گروه «آکنکار» که با لباسهای تیره به غارها وتاریکیها برای فریاد کشیدن پناه میبرند.
4 - چگونگی نفوذ این فرهنگ بین جوانان ایرانی
بديهي است يكي از نكات مهم در تحليل چيستيـچگونگي و چرايي معضلات فرهنگي، بررسي نحوه ورود اين جريانات به جوامع هدف ميباشد كه ما به شرح ذيل به ارائه يافتههاي خود پرداختهايم. نوع جدید شیطان پرستی در یک بازه زمانی 10 ساله با چند وقفه به ایران وارد شده است.
4 – 1 نحوه ورود
چند اقدام نقش بسزایی در ورود جریان یاد شده ایفا کرده است. به طور کلی شاید بتوان راههای زیر را برای نفوذ خرده فرهنگها برشمرد:
1- مسافرتهای خارج از کشور که در آن تبادل فرهنگی اجتناب ناپذیر است.
2- نوار و فیلم و سیدیهای مختلف و مجلات گوناگون.
3- وجود تکنولوژی از جمله رایانه و اینترنت با تمام مزایا و محاسنشان با خود عوارضی چون نفوذ فرهنگهای بیهویت به همراه میآورد.
4- ماهواره هم بحثی تکراری شده است، آن قدر تکراری که دیگر کسی به دنبال راه حل آن نگشته و بهترین راه حل را پاک کردن صورت مسأله در نظر گرفتهاند.
5- کالاهایی که به عنوان اسباببازی، آدامس، شکلات، آلبوم عکس و ... بدون هیچ گونه نظارتی وارد کشور میشود، اگر نظارت به درستی انجام نگیرد، ورود اتومبیل از خارج از کشور جرم و قاچاق محسوب میشود اما ورود کامیونی سرشار از آدامس ها و اسباب بازی ها و ... که با خود هزاران پیام فرهنگی و ضدفرهنگی دارند، آزاد است، بعضی از پیامها که روی آدامسهای زاگرو، باربی، روزیت و ... (به صورت نوشته میباشد و بحث تصویر و عکس جداست) وجود دارد ملاحظه میشود تمام این پیامها بیشتر بار فرهنگی خشم و خشونت را همراه دارد، البته پیامهایی نیز وجود دارد که به ظاهر لطیف و زیباست، اما از ابتدا خط ویژهای را آغاز کرده که در نهایت به مقاصد آن چنانی خویش برسند ساخت لوازم التحریر باربی، سفارش دوخت لباسهای چسبان و نیمه عریان باربی و ... با قیمتهای بسیار مناسب و ارزان میتواند جامعه ما را تحت سیطره ی خویش درآورد. در دیدگاه امیل دورکیم وقتی فرهنگ وظیفهی خود را خوب انجام ندهد، بدعت زیاد شده، افراد طغیان میکنند، بدعت به معنای هنجارشکنی است و یا در تعبیری ازگفته های «مرتون» که اگر فرهنگ در کارکرد خود قوی عمل کند، انتقال ارزش ها درست صورت میگیرد و اگر اجتماع در کارکرد خود ضعیف عمل نماید، باید و نبایدها را در پیش افراد قرار میدهد.
4 – 2 شبیه گرایی یکی از عوامل انحراف
اصولا جامعه ما برون مدار است و نسبت به خروجیهای کشورهای دیگر کمتر مقاومت میکند. اگر رنسانس علمی در چهار عنصر اجتماع و اقتصاد، فرهنگ و سیاست برشمرده «پارسونز» دشوار است لااقل ما به یک نهضتی نیاز داریم که شبیه گرایی را از ما دور کند. شکل رفتار و گفتار، شناخت و تزیین داخلی خانه، پوشش و آرایش (در خوراک کمتر)، شبیه گرایی خطرناکی به غرب دارد. قوانین و فرهنگ، شبیه گرا شده است چون اصالت یافته، خطرناک است وگرنه صرفا شبیه گرایی ناپسند نیست. اولین عنصر برای مبارزه با شبیه گرایی «خودباوری» است.
قطعاً یکی از ریشههای وابستگی به غرب نقشه و توطئه خود آن ها نیز میتواند باشد، از جانب ما و آن ها شرایط مساعد شد، کارت دعوت از آن سو صادر شد و ما پذیرفتیم، زیرا خود و فرهنگ خود را بی خاصیت تلقی کردیم:
«از جمله نقشهها که مع الاسف تأثیر بزرگی در کشورها و کشور عزیزمان گذاشت و آثار آن تا حد زیادی به جا مانده بیگانه نمودن کشورهای استعمارزده از خویش و غرب زده و شرق زده نمودن آنان است به طوری که خود را و فرهنگ و قدرت خود را به هیچ گرفتند و غرب و شرق را دو قطب قدرتمند و نژاد برتر و فرهنگ آنان را والاتر و آن دو قطب را قبله گاه عالم دانستند».
در آخر با ارائه پیشنهادهایی به خانوادههای عزیز سعی میکنیم تا با فرهنگ غنی خودمان آشتی کنیم و هویت فرهنگی خود را به باد فراموشی نسپاریم:
1- به فرزندان مان بیاموزیم که بگویند «نه»، عصیان در حد متعارف و تسلیم در حد احترام هر دو لازم است.
2- ایجاد هم بستگی و دل بستگی برای فرزندان، محبت خویش را به آنان بازگوییم «والقیت علیک محبه منی و لتصنع علی عینی» (طه 39) و من محبت خویش را شامل حال تو کردم تا تحت نظر من باشی.
3- نظارت (سخت گیری نه) و پیگیری بر امور فرزندان.
4- شریک قرار دادن فرزندان در امور خانواده و ایجاد حس مسئولیت در آنان.
5- آسانگیری: «یریدالله بکم الیسر و لایرید بکم العسر» (بقره 186) خداوند حکم را برای شما آسان خواسته و تکلیف را مشکل نگرفتهاست.
الف - تلويزيونهاي ماهوارهاي
طي ساليان گذشته ورود پديدة آسيبزاي بهرهبرداري بدون قاعده و غيرمجاز از تجهيزات دريافت ماهوارهاي، اثرات غيرقابل جبراني را در سطح خانوادههاي ايراني به همراه داشته است. مديران خانوادههايي كه با هوشياري و آگاهي به مضرات "بمبهاي ساعتي" آگاهي يافتند بدون درنگ و حتي از دست دادن دقايقي اين محمولههاي انفجاري را به بيرون از منازلشان پرتاب كردند، تا ديگر اعضاي عزيز خانوادههايشان قرباني اين انفجارهاي اخلاقي و اجتماعي نشوند. گروهي نيز با كماطلاعي و بيتوجهي همچنان بر استفاده از امواج مسموم اصرار ورزيده و به همين سبب است كه منسون و تبعات فكري و گروهي وي به عنوان يك معضل از طريق اين شبكهها به خاك ايران اسلامي راه يافتند.
ب - اينترنت
حضور اينترنت در كشورهاي مختلف جهان در بسياري موارد توانست، امور دريافت فايلهاي متني، صوتي و تصويري را تسهيل نمايد. بديهي است جريانات مخرب نظير "شيطانگرايان" نيز از اين فرصت استفاده كرده و عقايد خود را به اين شبكه اطلاعرساني بدون مرز وارد ساختند.
ج - بازگشتگان از غرب
همرديف ورود بيماريهاي جسمي مهلك مانند ايدز و هپاتيت از برخي بازنشستگان غرب، بيماريهاي روحي و رواني عديدهاي نيز از جامعه مسموم غربي به سرزمينهاي اسلامي عليالخصوص ايران اسلامي راه يافت. طبيعي است انسانهايي كه در فضاي پاك و نسبتاً سالم داخل كشور رشد كردهاند نميتوانند به راحتي پذيراي اين چنين رهآوردهايي باشند. لكن شيفتگي تاريخي رايج در تعامل با بازگشتگان از غرب باعث برقراري پيوند و سرايت هواداري و يا بهرهبرداري از آثار اين ميلياردر هاليوودي در ايران شد.
د - تكثير محصولات در كلوپها
اصناف ارائهكننده خدمات فروش و تكثير محصولات رايانهاي و فيلم طي سالهاي گذشته عمدتاً به صورت غيرقانوني مبادرت به توزيع لوحهاي فشرده با مضاميني مختلف پرداختهاند. در اين ميان چنانچه يك محصول حاوي موارد غيراخلاقي و مخرب باشد نيز به سرعت در جامعه و با هزينه بسيار اندكي رواج پيدا ميكند. همين جا بايد متذكر شد اقدام به جاي نيروي انتظامي توانستهاست اثرات مثبتي را در جلوگيري از انتشار اين محصولات منحرفكننده به همراه داشتهباشد، اما اين مبارزه بايد ادامه داشته باشد تا سلامت جامعه حفظ شود.كليپها و فايلهاي صوتي مرلين كه از طرق مختلف ضبط و توزيع شده بود توسط برخي از ويدئو كلوپها (كه اغلب فاقد مجوز فعاليت نيز باشند) بدون آنكه مالكين آنها حداقل اطلاعي از محتواي آموزههايي كه انتشار ميدهند داشته باشند، به سرعت منتشر و در سطح هر منطقه صدها نسخه كه 99% آنها نيز كپي بود در دسترس جوانان قرار گرفت و بدينترتيب به شكلگيري جريان گروههاي شيطانپرستي كمك كرد.
5-استمرارحضور
علل و عواملي كه همچنان بر حضور اين عنصر شيطانپرستي و آموزههايش در ايران استمرار ميبخشد.
5–1همسوباجهان
اغلب كشورهاي جهان و عليالخصوص آن بخشهايي كه تحت سلطه فرهنگي غرب قرار گرفتهاند از انواع زجرآور خلاء فرهنگي در عذابند. نداشتن الگوي مناسب، كمبود اميد در آينده، افزايش ميل به پوچگرايي و ... در سطح كشورهاي جهان، همگي دست به دست هم داده و حضور عناصري همچون منسون را توجيه ميكند. عناصري كه دست آورد عمده تحرك آنها رواج رذايل اخلاقي در بدترين صور آنها ميباشد. منظر ديگري كه قابل تامل است، تحتتأثير قراردادن تصنعي جهان از مفهوم يكجانبهگرايانه جهانيسازي است. بديهي است كه اولين مرزهايي كه در جهانيسازي عملا برداشته ميشود و صد البته مورد هدف دنبالكنندگان نيز ميباشد، مسائل فرهنگي كشورها و حواشي آنان است. براساس اين قاعده مرزهاي فرهنگي كشورها به سرعت و با حضور عناصر دونشأني مانند منسون درنورديده ميشود و اينان با جاذبههاي حيواني درصدد فائق آمدن بر فرهنگهاي اصيل بومي و محلي هستند.
5 - 2 حركت مطبوعات
مطبوعات از ديرباز تاكنون نقشهاي ويژهاي را در چهرهسازيها ايفا نمودهاند و اين روند و روال همچنان ادامه دارد. موضوعي كه در اين قسمت بايد به آن اشاره شود، موضوع مهمي است كه به نحوة پرداختن و نقد غيراصولي يك چهرة مخرب ميتواند به رشد هرچه بيشتر آن كمك نمايد. همچنين گفتني است كه برخي از نشريات داخلي تحتتأثير فضاي بينالمللي و با استفاده از متون ترجمه شده مورد علاقه هواداران منسون با او آشنا شده و از وي تصاويري ارائه شده است كه ماحصل آن تبليغ چهره شيطاني منسون است. استفاده از عناوين "سلطانموسيقي" ، "نوآور" ، "بديع" و ... در معرفي آثار و شخصيت اين چهره هاليوودي از مظاهر بيروني اين عملكرد ناصواب و تاثير آن بر ماندگاري چهره مذكور در سطوح مختلف جامعه میباشد.
5 - 3 وبلاگنويسان
وجود بيش از دو ميليون وبلاگ فارسي زبان شناساييشده در كشور خود نمايانگر اين نكته مهم است كه اين وبلاگها از هر دري سخن ميگويند و بستر مناسب را در جامعه فراهم ميآورند. وبلاگهاي مرتبط با موضوع در چند محور عمده ذيل به تحرك ميپردازند: ترويج اشعار منسون، چهرهسازي و قهرمانپردازي از اين هنرپيشه ابتذالگراي غربي، انتشار داستانهاي محرك جنسي، انتشار تصاوير و كليپهاي خواننده مذكور در كيفيتها و تعداد مختلف، عرضه و فروش محصولات توليد شده توسط گروه منسون با شيوههاي مختلف، اعلام برنامه كنسرتهاي منسون به صورت منظم و ... .
5 - 4 شكلگيري هواداران
شكلگيري هواداران و به تعبير بهتر گروههاي كوچك و بدون سازمان هواداران مرلين منسون را ميتوان در فاصله زماني 10سال پيش تاكنون در ايران جستجو كرد. اين گروهها عموماً در مهمانيهاي شبانه و چترومهاي تازه وارد اينترنت سازماندهي و به صورت پراكنده و بسيار كم اثر ساماندهي شدند. بخش چهارم پژوهش حاضر به صورت كامل به بررسي جامعهشناسي هواداران اختصاص يافتهاست. هواداراني كه اغلب با پوشيدن انواع خاص از البسه مورد استفاده منسون و انجام آرايشهاي نامتعارف به روي صورت و موهايشان مورد شناسايي سايرين قرار ميگيرند. همچنين عمدهترين شيوه دعوت ايشان به محافل از طريق روابط اينترنتي و پستالكترونيك انجام ميپذيرد، زيرا از نظر اين گروه از افراد مطمئنترين روش ميباشد. همچنين بايد افزود رفتار گروهي اينگونه از شيطانپرستان تازه وارد انعكاس دقيقي است با "شيطان" الگو كه توسط ايشان براي پيروي برگزيده ميشود، اما پس از مدت كوتاهي امكان تغيير رويه و اعمال تغييراتي در رفتار آنان وجود دارد.
6- راهکارهای مقابله
6– 1 ایمن سازی
از جمله بهترین و مهمترین اقدام ها در برابر تهاجم همه جانبه دشمن ایمن سازی خودی هاست، تا بدین وسیله بر استقامت و پایداری آنها افزوده شود و توطئه های دشمن در آنان اثری نگذارد. در این راستا اقداماتی باید صورت بگیرد که به تعدادی از آنها اشاره میکنیم.
الف) ایجاد روحیه خودباوری در جامعه
تهاجم فرهنگی به CD و کتاب و عکس و ... نیست، بلکه اینها را میتوان ابراز آن قلمداد کرد. تهاجم فرهنگی وقتی صورت میگیرد که فرهنگ مهاجم در حال رشد و نشاط و فرهنگ مغلوب در حال افول باشد. ملت ایران 2با در طول تاریخ با غرب مواجه شدند.
یک بار زمانی که کتب فلسفه غرب (یونان) با سرعت و ولع فراوانی ترجمه میشد. (قرون اولیه اسلام) و فلسفه وارد سرزمینهای اسلامی شد. بار دیگر در قرون اخیر. در مواجه اول مسلمانان چون در حال نشاط و رشد بودند فلسفه غرب را پذیرفتند اما آن را بصورت اسلامی درآورده و فلسفه جدیدی خلق کردند. مسلمانان آن موقع غربی و غرب زده نشدند، چرا که خود را باور داشتند. در حال رشد و بالندگی بودند. لذا این مواجهه فرهنگ ها صورت تهاجم به خود نگرفت. اما در 200 ساله اخیر قضیه فرق میکند تمدن اسلامی رو به انحطاط بود و مسلمانان دچار ضعف، در این حال با تمدن غرب مدرن روبرو شدند این مواجهه به دلیل این ضعف و سستی صورت تهاجم به خود گرفته و از حالت تبادل فرهنگی خارج شد. در مواجه اول مسلمانان حاکم و انتخابگر محتوای فرهنگ غرب بودند ولی در مواجه دوم مسلمانان فقط تأثیر پذیر بودند از خود حق انتخابی نداشتند و هرچه از غرب آمد را عین رشد و پیشرفت یافتند. این حقیقت بستر تهاجم فرهنگی است تنها با اقدامات حکومتی مثل: مبارزه با عوامل توزیع CD و... نمی توان جلو تهاجم فرهنگی را گرفت بلکه باید حالت ضعف و خود باختگی ملت را نسبت به غرب تغییر داد و طرح درست تفکر مهدویت و انتظار راه رسیدن به این خود باوری است.
ب) تبیین صحیح و دقیق مبانی اعتقادی دینی و مهدویت:
تبیین معارف حقهی شیعه برای عموم مردم (البته با ملاحظه ظرفیتها) بهترین وسیله پیشگیری از رسوخ خرافات، تحریفات و شک وتردید در مبانی دینی جامعه است.
نکته ای که لازم بذکر است؛ تبیین معارف دینی باید معطوف به ایمان باشد یعنی این معارف باید مقدمه رسیدن مردم به مرحله ایمان گردد والا تأثیری ندارد متأسفانه امروز شاهد آن هستیم که مردم در حال تبدیل شدن به انبار اطلاعات بی اثر هستند. عالم مومن آسیب ناپذیر است اما علم بدون ایمان همان قرآن سر نیزه های عمروعاص است.
ج) کشف نقاط آسیب زا و رفع آن
در هر اندیشه بزرگی ممکن است نقاطی باشد که به دلایل مختلفی همچون اجمالی بودن، عدم طرح درست آن، شبهات به موارد غیر داشتن و...، دشمن بتواند براحتی از آن سوء استفاده کند مثلاً ولایت فقیه از این جهت که به طور مستقیم و دوره ای (چهارسال یکبار مثل ریاست جمهوری) انتخابات برای ولی فقیه صورت نمیگیرد؛ شباهتی به پادشاهی دارد همین امر موجب میشود که دشمن از آن سوء استفاده کرده و هزاران شبهه علیه این اصل دینی و عقلایی مطرح کند.
به نقاطی که احتمال سوء از آن زیاد است نقاط آسیب زا میگویند باید این نقاط را شناخت. و یا تبیین دقیق آن راه سوء استفاده را بست. در همین مسئله ولایت فقیه نیز باید با طرح درست ولایت «الله» و رابطه آن با «ولایت معصوم» و «ولایت فقیه» و نیز با مطرح کردن «شرط عدالت » و«اجتهاد» در ولایت راه ورود شبهات را بست مشرعیت ولایت فقیه به عدالت او است و این عدالت اگر زمانی بواسطه کاری از او سلب شد خود به خود از مقام ولایت خلع خواهد شد لذا ولایت فقیه مثل پادشاهی مادام العمر نیست بلکه تا زمانی است که شرایط از «ولی» سلب نشود.
د) ایجاد فضای امن اخلاقی در جامعه
همانطور که قبلاً نیز اشاره شد، رشد فساد اخلاقی در جامعه موجب تقویت بی ایمانی و تضعیف مبانی دینی میگردد. تضعیف ایمان و دین مردم بستر مناسب رشد شبهات و عامل موفقیت دشمن در اهداف خود است. از این روست که دستور کار دشمن ترویج فساد و لاابالیگری است. برای حفظ ایمان مردم باید با این مسئله با شیوههای صحیح و نه شتابزده و عوامانه، مقابله کرد، تا جامعه نسبت به بسیاری از توطئه ها ایمن گردد.
6 – 2 دفاع
در این قسمت باید به موارد ذیل دقت نمود:
الف) دشمن شناسی
اولین مرحله دفاع از مبانی اعتقادی مردم و اسلام و انقلاب دشمن شناسی است. باید بدانیم چه کسانی، چرا و چگونه قصد نابودی ما را دارند. آن چیزی که امروز بر سر زبان هاست طرح ناتوی فرهنگی علیه انقلاب اسلامی است. در مقابل این حمله همه جانبه، این جنگ سرد فرهنگی جدید با عوامل داخلی (شوالیه های ناتوی فرهنگی) را شناخت و مردم را در جریان گذاشت تا بدینوسیله جلو آن گرفته شود.
همچنین باید با شناسایی دقیق روشها و ابزارهای دشمن که هر روز شکل تازه ای به خود میگیرد و اطلاع رسانی آن به مردم حیله ها و ترفند های دشمن را رسوا و بی اثر نمود.
ب) اقدامات حکومتی و انتظامی به همراه برنامه ها ی فرهنگی
مقابله با مدعیان، عوامل ایجاد ناامنی فرهنگی، تخصیص بودجه برای تولید محصولات فرهنگی و... در کنار فعالیتهای دلسوزان نظام در عرصه فرهنگی بطور جدی باید مدنظر باشد.
6 – 3 طرح درست تفکر مهدویت و انتظار
فرهنگ مهدویت، فرهنگی پیش رو و متعلق به آینده است. این فرهنگ میتواند نقطه اتکایی برای بر ملا کردن باطن غرب باشد. غرب امروز رو به نابودی است و ماهیت آن مسخ شده است تفکر مهدویت حکایت از دنیای پس از غرب ویران شده میکند. با طرح تفکر مهدویت و ترویج آن عهد مردم از تمدن غرب را سست میکند و دنیا را آمده ورود به دنیایی دیگر میکند. اگر مردم آمده جدا شدن از تمدنی که در آن به سر میبرند شوند و طالب تمدن آیندهای که مهدویت از آن دم می زند گردند، یکی از مهمترین اسباب ظهور امام عصر(عج) فراهم میشود.
7 - عواقب شیطان پرستی در جامعه
از مجموع مطالعات و تحقیقات صورت گرفته چنین بر میآید که شیطان پرستی، آسیب های متعددی را در پی خواهد داشت، از جمله:
-رواج فرهنگ ضدیت با ارزش های انسانی و بشری
- رواج فرهنگ ضدیت با دین و ارکان آن
- جعل تاریخ قیام و حرکت پیامبران و نقش شیطان در انحرافات جامعه بشری
- ترویج فحشا و بی بند و باری و انواع اعتیاد به مواد مخدر شیمیایی والکل
- ترویج فرهنگ لاابالی گری و گریز از فعالیت های سازنده فردی و اجتماعی
- شیوع فرهنگ کلامی مبتذل و بدون عنصر اخلا ق
- انتشار آموزه های اساطیری ناقص و بدون استناد تاریخی و علمی از دیگر فرهنگ ها
- حساسیت زدایی از فحاشی و هتک حرمت نسبت به نظام اسلامی
- سیاه نمایی وترویج نیهیلیسم(پوچگرایی) به صورت گسترده
این آسیب ها می توانند تهدیدات گوناگونی را متوجه جامعه کنند مانند:
- افزایش جرائم سازمان یافته و باندی
- انجام امور خرابکارانه و جاسوسی از سوی شیطان پرستان ایران برای سازمانهای جاسوسی ایالات متحده امریکا و رژیم صهونیستی
- رواج یافتن بیماریهای حاد روحی و روانی در سطوح و اقشار مختلف
با توجه به آسیبها وتهدیدات مطرح شده، ضروری است در ابعاد مختلف به این موضوع توجه شود. در این مسیر ابتدا لازم است فعالیت گروه های موسیقی متالیکا و وابستگان به شیطان پرستی کنترل و ممنوع شود. دوم، سایتهای اینترنتی شیطان پرستان ایرانی و غیر ایرانی فیلتر و دسترسی به آنها نا ممکن یا دشوار شود.
سوم، به اصناف و تولید کنندگان اطلاع رسانی شود تا از نماد های شیطان پرستان در تولید لباس و اشیای تزئینی استفاده نکنند. چهارم، آموزش خانواده ها و جوانان در مدارس و دانشگاه ها در این زمینه صورت گیرد تا جوانان وخانواده ها با ماهیت این گروه ها آشنا شوند و از آنها بپرهیزند. سرانجام باید مسوولان امنیتی و نظارتی با یاری مسوولان قضایی بر فعالیت های تشکیلاتی این جریان ها احاطه پیدا کنند و راه گسترش آنها را مسدود سازند؛ البته در این مسیر باید از اقدامات شتابزده و غیرکارشناسانه پرهیز شود تا اثرات منفی به بار نیاورد و بر جذابیت فعالیتهای این چنینی افزوده نشود.
نتیجه گیری
از مطالب ذکر شده میتوان اینگونه نتیجه گرفت که شیطان جهت حمله به انسان از راهها و وسایلی استفاده میکند. پدیده شیطان پرستی جهت مغشوش کردن افکار جوانان و دور کردن آنان از پیشرفتهای علمی و در نهایت نابودی این کشور میباشد. جوانان با کمی تفکر و تامل در مورد این مسائل به راحتی میتوانند به این موضوع پی ببرند که اینگونه سرگرمیها فقط به نابودی آینده آنها و آینده کشور می انجامد. هدف از ارائه این مقاله شناساندن انواع شیطان پرستی و گروههها، نحوه ورود آن به ایران و راههای مقابله با این پدیده میباشد. امید است خوانندگان محترم با دیدی باز به مسائلی که روزانه با آن مواجه هستند نگاه کنند و کورکورانه به تقلید از گروهها و فرقههایی که برای جوان جامعۀ ما شمشیر را از رو بسته اند نپردازند. به طور کلی میتوان عواملی چون مسافرتهای خارج از کشور، فیلم و سیدیهای مختلف و مجلات گوناگون را از جمله موارد ورود پدیده شیطان پرستی به ایران دانست که در جهت مقابله با این امر باید روحیه خودباوری را در جامعه افزایش داد و به تبیین صحیح و دقیق مبانی اعتقادی دینی و مهدویت و ... پرداخت.
چکیده
در این نگاشته سعی بر این است تا به بررسی شیطان پرستی و آسیب شناسی گرایش برخی نوجوانان به این امر و راهکارهایی در جهت مقابله با این پدیده پرداخته شود. چرا که این امر فقط جهت مغشوش کردن افکار جوانان و دور کردن آنان از پیشرفتهای علمی و در نهایت نابودی این کشور میباشد. جوانان با کمی تفکر و تامل در مورد این مسائل به راحتی میتوانند به این موضوع پی ببرند که اینگونه سرگرمیها فقط به نابودی آینده آنها و آینده کشور میانجامد. در اين بررسي سعي شده است تا به روش توصیفی-تحلیلی راجع به فرقهای که دنیا با آن روبروست به نام شیطان پرستی بپردازد. به همین منظور به ارائه تاریخچهای از آغاز شیطانپرستی میپردازیم و میکوشیم با آگاهیبخشی و بیداری نسل جدید، جلوی توسعه این نحله خرافی را در جوامع اسلامی به ویژه ایران بگیریم. هدف از این تحقیق شناساندن انواع شیطان پرستی و گروهها، نحوه ورود آن به ایران و راههای مقابله با این پدیده میباشد. امید است خوانندگان آن به خصوص جوانان که بیشتر از سایر اقشار جامعه در معرض خطر ابتلا به این بیماری فکری و روحی هستند با دیدی باز به مسائلی که روزانه با آن مواجه هستند نگاه کنند و کورکورانه به تقلید از گروهها و فرقه هایی که برای جوان جامعۀ ما شمشیر را از رو بسته اند نپردازند. اما آنچه در پایان این گفتار ضروری به نظر میرسد، این است که برای نجات انسانی که در حال غرق شدن است آشنا بودن به فن شنا به تنهایی کافی نیست؛ زیرا بسیار اتفاق افتاده است که افرادی که شناگر خوبی بودهاند، ولی در هنگام کمک به دیگران خود نیز غرق شده اند؛ بنابراین لازم است که نجات غریق هم باشند. این مثال را از این جهت ذکر کردیم که برخی افراد در جایگاه هدایتگری دیگران باید آنچه لازمه این مسئله، از قبیل ازدیاد دانش و داشتن تقوا و عامل بودن به آنچه میگویند ... را به دست آورند تا بتوانند تأثیرگذار در دیگران باشند؛ و گرنه کارشان نتیجه بخش نخواهد بود.