نقش عوامل داخلی درکودتای 28 مرداد1332

وابستگی سازمانی/سمت

  • 1- کارشناسی‌ارشد علوم سیاسی، دانشگاه رازی کرمانشاه
دریافت: ۱۹ آذر ۱۳۹۸ | انتشار: 30 فروردین 1399

منابع و ماخذ

1- آباديان، حسين (1377)، زندگينامه سياسي مظفر بقايي، تهران: موسسه مطالعات و پژوهش¬هاي سياسي.
2- آبراهاميان، يرواند (1377)، ايران بين دو انقلاب، مترجمان: احمد گل محمدي و محمد ابراهيم فتاحي، تهران: نشر ني.
3- بهنود، مسعود (1390)، از سيد ضياء تا بختيار، تهران: انتشارات دنياي دانش و انتشارات جاويدان.
4- بهنود، مسعود (1379)، گلوله بد است، تهران: انتشارات نشر علم.
5 – پيتر، آوري (1951)، تاريخ معاصر ايران، تهران: نشر نی.
6- توکلی، یعقوب (1385)، بازخوانی کودتای امریکایی انگلیسی 28 مرداد 1332، تهران: مرکز اسناد انقلاب اسلامی.  
7- جهرمي، كارگر (1392)، «تحليل روابط كاشاني و نواب صفوي»، فصلنامه گنجينه.
8- سایت انتخاب (1395)، «کودتای 28 مرداد 1332»، کد خبر 286972
9- شهبازي، عبداله (1387)، كودتاي 28 مرداد، تهران: موسسه روايت فتح.
10- فوران، جان (1377)، مقاومت شكننده، مترجم: احمد تدين، تهران: موسسه رسا.
11- فرد، هالیدی (1974)، عربستان بدون سلاطین؛ بریتانیا.
12- كامران، رامين (1393)، ميراث مصدق (مقالاتي درباره مصدق و راه مصدق)، تهران: انتشارات ايران ليبرال.  
13- گاز يوزوسكي، مارك (1368)، كودتاي 28 مرداد1332، مترجم: غلامرضا نجاتي، تهران: نشر شركت انتشار.
14- گازويوزوسكي، مارک (1371)، سياست خارجي آمريكا و شاه، مترجم: علی کاظمی، تهران: نشر مرکز.
15- مقصودی، مجتبی (1386)، تحولات سیاسی و  اجتماعی ایران 57-1320، تهران: نشر روزنه.
16- مرکز اسناد اسلامی (1384)، پایگاه اطلاع¬رسانی.
17- نجاتي، غلامرضا (1376)، مصدق و سال¬هاي مبارزه و مقاومت، تهران: موسسه رسا.
18- نجاتی، غلامرضا (1366)، جنبش ملی شدن صنعت نفت و روز شمار، نشر انتشار.
19- نجاتی، غلامرضا (1364)، کودتای 28 مرداد، تهران: نشر سهامی انتشار.
20- نوازني، بهرام (1379)، اسناد امنيت ملي آمريكا، كتاب الكترونيكي، ش28.
21- ويلبر، دونالدنيوتن (1380)، عمليات آژاكس، مترجم: ابوالقاسم راه¬چمني، تهران: موسسه ابرار معاصر.

متن کامل

مقدمه
كودتادي 28 مرداد 32 يكي از مهمترين وقايع تلخ سياسي تاريخ معاصر ايران است كه به سبب آن دولت منتخب مردم ايران با طراحي اجانب بدون هيچگونه مقاومت جدي عزل و دولت دست نشانده و استبدادي پهلوي با تلاش عوامل داخلي و خارجي به مسند قدرت بازگشت. جنبش ملي كردن نفت بيش از آنكه به مبارزه با شاه در داخل بپردازد مبازره با وابستگي به بيگانه را وجهه همت خود قرار داده بود. مصدق اصل استفاده از ثروت ملي را به ميان توده‌ها برد و مردمي كرد او مي‌خواست ملت ايران همه نفت خويش را خود مالك باشند و بتوانند بدون مداخله انگلستان صنعت نفت خود را بچرخانند. اما مداخله قدرت‌هاي بيگانه با توسل به عوامل داخلي وطن¬فروش، مشكلات اقتصادي، اختلاف در رهبري جنبش و بسياري دلايل ديگر در برابر اتئلاف مردمي، نقشه¬هاي مصدق را نقش بر آب کرد. بعد از کودتای 28 مرداد هیچکدم از قوای کشور دیگر از استقلال برخودار نبود و شاه با توسل به احداث ساواک و همچنین افزایش قدرت نظامی خود به قدرت مطلق تبدیل شد.
در این مدتی که سال¬ها از وقوع کودتای 28 مرداد می¬گذرد مقالات و پژوهش¬های زیادی به چاپ رسیده و در اكثر آنها آنچنان اختلاف دیدگاه و گرایش وجود دارد که ماهيت نهضت را نيز به زير سوال برده است. پرسش اصلی مقاله اين است: عوامل داخلی کشور چه نقشی در شکست مصدق و به ثمر رسیدن کودتای 28 مرداد 1332 داشتند؟ در پاسخ به این پرسش، با استفاده از روش توصیفی - تحلیلی برپایه استفاده از منابع کتابخانه‌ای این فرضیه بیان شد؛ که به نظر طراحان اصلی کودتا (آمریکا و انگلیس) توانستند از اصل غافلگیری، نفوذ داخلی در ارگان ارتش و رهبران جنبش و ایجاد شورش خیابانی در روزهای منتهی به کودتا، با استفاده از مزدوران و عوامل داخلی خود در کشور اسباب تخلیه خیابان¬ها از مردم و طرفداران مصدق را فراهم آورده و با حمله به مراکز حساس حکومتی، منزل مصدق و در نهایت  شکست جنبش و پیروزی کودتا را به ثمر رسانند. و سوال¬های فرعی مقاله مطرح شده که عوامل داخلی در کودتای 28 مرداد 1332 چه کسانی بودند؟ علت عدم حضور اقشار مختلف مردم که پشتیبان و حامی اصلی مصدق بودند در روز کودتا 28 مرداد چه بود؟ فرضیه سوال فرعی اول مقاله حاکی از آن است: عوامل داخلی کودتا به پنج ركن اصلی تقسیم می¬شدند که عبارت بودند از شاه و دربار؛ یاران، احزاب و جریان¬های سیاسی مخالف با شاه و مصدق؛ روحانیت؛ برادران رشیدیان، پشت كردن ياران مصدق و جنبش كه در صفوف دشمن فعاليت داشتند و از همه مهمتر اشتباهات خود مصدق در حکومتداری را مي¬توان عامل داخلي كودتا گفت. اما فرضيه دوم مقاله اطمينان و اعتماد مصدق و سران جنبش پس از پيروزي 25 مرداد در شكست كودتا، خارج شدن ابتكار عمل از دست مصدق در روزهای منتهی كودتا، وجود عوامل نفوذي از جمله در ارتش و نظاميان تحت امر در دولت مصدق، اجراي دقيق و حساب شده طرح سران كشورهاي آمريكا و انگليس با همكاري عوامل وطن¬فروش داخلي از دلايل مهم وجود اختلاف اقتدار در 30 تير و ضعف قدرت در 28 مرداد دارد كه در طول مقاله بطور کامل شرح داده شده است.
باتوجه به اهميت اين دوره تاريخي كه سرآغاز همدلي فعالانه ميان همه گروه¬ها و شخصيت¬هاي سياسي و مذهبي بود. متأسفانه همچون دوره مشروطيت پس از كسب قدرت گروه¬ها و شخصيت¬هاي سياسي به قلع و قمع و حذف يكديگر پرداختند كه با كودتاي 28 مرداد پايان غم¬انگيز نهضت رقم خورد.
مصدق در جبهه داخلی، با دشمنان کارکشته و فراوانی روبرو بود. وی در مبازره با بریتانیا و عیادی او، دربار، مجلس و ارتش با مخالفانی سروکار داشت که در خدمت دشمن بودند و دانسته به میهن خود خیانت می¬کردند. مصدق در این پیکار بی¬امان، تنها به پشتوانه حمایت مردم متکی بود، ولی در کشوری که مسیر حرکت مردمی را به آسانی می¬توان تغییر داد و افراد به سهولت در جهت خیانت به کشور کشانده می¬شوند تنها به امید حمایت و یاری مردم، نمی¬توان پایگاه استواری فراهم ساخت. در اینجا باید درباره خیانت توضیحی داد. خیانت دریافت اخلاقی یک جامعه می¬تواند مطرح شود. باید پاره¬ای از باورها و ارزش-های اخلاقی در یک جامعه قبول عام داشته باشد، تا مفاهیم مانند خیانت معنی پیدا کند. در جامعه¬ای که وزیر آن به نفع دشمن جاسوسی می¬کند، نماینده مجلس به خدمت اینتلیجنس سرویس  در می¬آید و افسر فرمانده مامور دفاع از خاک کشور به دشمن وعده یاری می¬دهد از خیانت سخن گفتن مشکل است.
 
1- مروری بر زندگینامه دکتر مصدق
 محمد مصدق در ۲۹ اردیبهشت سال ۱۲۶۱ در تهران به دنیا آمد. پدر وی، میرزا هدایت‌اله آشتیانی معروف به «وزیر دفتر» از بزرگ مردان دوره‌ ناصری و مادرش ملك تاج خانم، فرزند عبدالمجید میرزا فرمانفرما و نوه عباس میرزا ولیعهد قاجار و نایب‌السلطنه ایران بود. مصدق‌ پس از تحصیلات مقدماتی در تبریز به تهران آمد و به مستوفی‌گری خراسان گمارده شد. وی در اولین انتخابات مجلس در دوره مشروطیت انتخاب شد ولی اعتبارنامه او به ‌دلیل سن او كه به 30 سال تمام نرسیده بود، رد شد. مصدق‌ در سال ۱۲۸۷ برای ادامه تحصیل به فرانسه رفت و پس از خاتمه به سوئیس رفت و به اخذ درجه دکترای حقوق در دانشگاه نوشاتل نائل آمد (مرکز اسناد اسلامی، 1384). بعد از پیروزی کودتای سوم اسفند 1299 از همکاری با سران کودتا خودداری کرد. او در این هنگام والی حکومت فارس را داشت. در سال 1304 بعنوان نماينده تهران وارد مجلس شوراي ملي گرديد. و در جلسه نهم آبان ماه 1304 بود که با شجاعت و درایت تمام با تفویض پادشاهی به سردار سپه مخالفت کرد. در مجلس ششم (6-1304) باز مصدق به نمایندگی انتخاب شد و تنها کسی بود که سوگند وفاداری نسبت به شاه یاد نکرد (آبراهامیان،1377: 327)، و پس از استعفا از استانداری (والی¬گری) فارس عازم تهران شد ولی به دعوت سران بختیاری به آن دیار رفت. با پایان مجلس ششم و آغاز دیكتاتوری رضاشاه، مصدق خانه¬نشین شد و تا اواخر سلطنت رضاشاه پهلوی به زندان افتاد. سالي كه رضاشاه از سلطنت بركنار شد و مصدق به تهران برگشت. وی پس از شهریور ۲۰ و سقوط رضاشاه در انتخابات دوره ۱۴ مجلس بار دیگر در مقام وكیل اول تهران به نمایندگی مجلس انتخاب شد. در این مجلس برای مقابله با فشار روسیه برای گرفتن امتیاز نفت شمال ایران، او طرحی قانونی را به تصویب رساند كه دولت از مذاكره در مورد امتیاز نفت تا زمانی كه نیروهای خارجی در ایران هستند منع می‌شد. در سال ۱۳۲۸ مصدق اقدام به پایه¬گذاری جبهه ملی ایران كرد.
 انتخابات مجلس شانزدهم با همه تقلبات و مداخلات شاه و دربار و صندوق‌های ساختگی، آراء تهران باطل شد و در نوبت دوم انتخابات مصدق به مجلس راه یافت. پس از ترور نخست‌وزیر وقت، طرح ملی شدن صنایع نفت به رهبری مصدق در مجلس تصویب شد. پس از استعفای حسین علاء، مصدق به نخست‌وزیری رسید و برنامه خود را اصلاح قانون انتخابات و اجرای قانون ملی شدن صنعت نفت اعلام كرد. مصدق در سال 1342 همسر خود را از دست داد و خود در سال 1345 به دلیل بیماری سرطان به سن 84 سالگی درگذشت. از او دو پسر و سه دختر باقی مانده است. او وصیت کرده بود که در کنار شهدای سی تیر در ابن¬بابویه دفن کنند ولی با مخالفت شاه روبرو شد و وی را در یکی از اتاق¬های خانه¬اش در احمدآباد به خاک سپردند (مرکز اسناد اسلامی، پیشین).

2- مروری بر دوران نخست وزیری دکتر مصدق
یک روز بعد از ترور نخست وزیر رزم¬آرا توسط فدائيان اسلام، کمیسیون نفت مجلس پیشنهاد ملی کردن نفت را به مجلس داد. مجلس شورای ملی در روز 24 اسفند و مجلس سنا روز 29 اسفند 1329 پیشنهاد کمیسیون را به تصویب رساندند. در روز 8 اردیبهشت 1330 مصدق با 79 رای موافق در برابر 12 رای مخالف نخست وزیر ایران شد. و در روز 11 اردیبهشت 1330 شاه رسماً قانون ملی شدن صنعت نفت و خلع ید از شرکت سابق نفت انگلیس و ایجاد شرکت ملی نفت ایران را اعلام نمود (فوران، 1377: 427). بدنبال اقداماتی که دولت انگلیس در جهت کنار زدن مصدق و برگرداندن قوام برای پست نخست وزیری به انجام می¬رسانید و تلاش¬های مخفی آن دولت برای ایجاد نفاق¬افکنی بین  سران جبهه ملی از طریق رشیدیان، مصدق ظاهراً از این فعالیت¬های آگاه شد، او در تاریخ 24 تیر 1331 با واکنش ناگهانی و به دنبال مشاجره با شاه بر سر نظارت در امور ارتش از مقام خود کناره¬گیری کرد و شاه قوام را به نخست وزیری منصوب نمود (مرکز اسناد اسلامی، پیشین). برای نخستین بار بود كه یک نخست وزیر آشکارا از شاه به دلیل نقض قانون اساسی انتقاد می¬کرد جبهه ملی که از این تصمیم شاه بشدت خشمگین شده بود خواهان برپایی تظاهرات و اعتصابات سراسری شد. آیت¬اله کاشانی نیز با حالت شدیداللحنی قوام را دشمن دین و آزادی و استقلال ملی خواند و از مردم خواست تا در تظاهرات خياباني شركت كنند. در آن روز توده-ای¬ها، مذهبی¬ها، ملی¬گراها همه با هم در خیابان¬ها با پلیس و ارتش درگیر شدند بیش از 250 نفر در شهرهای مهم ایران از جمله تهران، همدان، اهواز، اصفهان و کرمانشاه کشته و یا بشدت زخمی شدند. عاقبت شاه مجبور شد كه به خواسته مصدق و مردم احترام بگذارد. با این پیروزی قيام سی تیر در تاریخ ایران ثبت گردید (آبراهمیان، پیشین: 333). مصدق پیروزی خود را با حمله¬های شدیدی علیه شاه، ارتش، اشراف زمین¬دار و مجالس سنا و ملی دنبال کرد، او سلطنت¬طلبان را از کابینه اخراج کرد و خودش کفیل وزرات جنگ شد زمین¬های رضاشاه را به دولت بازگردانید، بخشی از بودجه دربار را قطع و به مداواي محرومان به وزارت بهداری داد.  بنیادهای خیریه سلطنتی را در نظارت دولت در آورد و شاهزاده اشرف خواهر دو قلوی شاه را که فعالیت سیاسی و ضد جنبش ملی انجام می¬داد وادار به ترک کشور ساخت (تبعید کرد).
بدین ترتیب شاه در اردیبهشت 1332 همه قدرت و اختیارات¬اش را از دست داد. مصدق نام وزارت جنگ را به وزارت دفاع تغییر داد و 15 در صد بودجه نظامی را کاهش داد و 15 هزار نفر از ارتش را به ژاندارمری منتقل کرد ضمن اينكه  136 نفر از افسران ارتش از جمله 15 ژنرال نافرمان و افسراني كه در روز سي تير به مردم تيراندازي كرده بودند را از ارتش بیرون کرد و تنی چند از افسران مورد اعتماد خود را به پست¬های مهم ارتش و نيروهاي انتظامي گمارد (همان، 337-334). بروز این حوادث دگرگون¬هایی به دنبال داشت، روحیه ارتش بخصوص پس از آنکه مصدق گروهی از افسران را پاکسازی کرد بنحو بارزی تضعیف گردید و انگلیس¬ها و هواخواهان¬شان سخت به وحشت افتادند (مرکز اسناد اسلامی، پیشین). تمرکز همه قدرت¬ها در دست نخست وزیر موجب ترس و نارضایتی بعضی از اعضای اتئلاف مردمی از جمله آیت¬اله کاشانی رئیس مجلس و مظفر بقایی رهبر حزب زحمتکشان شد. آنان از اتئلاف مردمی بریدن و بطور غیرمستقیم به اتئلاف ضد مصدقی امثال دربار، کانون افسران بازنشسته، زمین¬داران انگلیس، بازرگانان و مخالفان مصدق در مجلس پيوستند (فوران، پیشین: 345). از آنجائيكه مصدق مجلس را پايگاهي بر عليه خود مي¬ديد تنها راه مقابله با آن را انحلال دانست. همچنان که انتظار می¬رفت مصدق با کسب 300/043/2 رای مثبت از مجموع 600/044/2 رای در سراسرکشور پیروزی چشمگیری بدست آورد (1300 رای منفی) دربار از نفوذ نظامی و مالی و سیاسی محروم و شاه را به یک رئیس تشریفاتی تبدیل نمود، با انحلال مجلس وضع قانون اصلاحات ارضی و توسل مستقیم به انتخابات کنندگان مخالفت اشرف را هم از میان برداشته بود. افزون بر این شرکت نفت ایران و انگلیس را ملی کرده بود، تأسیسات شیلات دریای خزر را از دست شوروی¬ها باز گرفته بود و بدین ترتیب سیاست موازنه منفی را عملی ساخته بود (همان، 436-440).
 اما قدرت مصدق ناپایدار و غیرواقعی بود زیرا مصدق با کسب پیروزی¬های جدید متحدان پیشین خود را از دست داد، وی که اصلاحات اجتماعی گسترده¬ای را وعده می¬داد به مشکل درآمد در حال کاهش نفت، بیکاری روزافزون و قیمت¬های به شدت فزاینده کالاهای مصرفی گرفتار شد. او شادمان از نتیجه همه¬پرسی نمی¬دانست که گروهی از افسران ارتش دست¬اندر کار طراحی کودتا هستند. کودتایی که یک هفته بعد به سرنگونی او منجر می¬شود (آبراهمیان، پیشین:  338-337). اختیارات فوق¬العاده¬ای که مصدق از مجلس درخواست می¬کرد باعث آن شد که کاشانی این اختیارات فوق¬العاده را نوعی دیکتاتوری بداند و به روزنامه-نگاران خارجی اعلام کند که برقراری دموکراسی حقیقی در ایران مستلزم اجرای درست و کامل شریعت است بقایی نیز مصدق را با هیتلر برابر دانست و ارتش را بعنوان سدی در برابر کمونیست ستود، خلیل مکی حزب جدیدی تشکیل داد و روزنامه¬ای به نام نیروی سوم تأسیس نمود و تا آخر از مصدق دفاع کرد. حزب ایران نیز پشتیان مصدق باقي ماند. بدین ترتیب در مرداد 1332 تضادهای اساسی و پنهان بین طبقه متوسط سنتی و جدید علنی شد، در نتیجه مصدق اتحاد با سرکردگان نماینده بازار، مجاهدین اسلام، حزب زحمتکشان و فدائیان اسلام را از دست داده اما سه نماینده طبقه روشنفکر حزب ایران، حزب ملی و نیروی سوم برای او باقی ماند و افرادی همچون فاطمی، شایگان و رضوی هنوز به او وفادار ماندن (همان، 342-340). هنگامی که مصدق از مجلس خواست تا اختیارات فوق¬العاده او را برای دوازده ماه دیگر تمدید کنند کشمکش میان جناح¬های سنتی و جدید جبهه ملی و به اوج خود رسید، بیشتر نمایندگان روحانی در مخالفت با این درخواست جبهه ملی را ترک کردند و فراکسیون اسلام را تشکیل دادند (جهرمی، 1392). عدم تشکیل کمیته محلی و منطقه¬ای و گارد مخصوص به منظور دفاع از آرمان ملی و دولت منتخب که در صورت ضرورت بعنوان پشتیبان وارد عمل شود از عوامل بسترساز کودتای 28 مرداد 32 می‌باشد (مقصودی، 1386، 185).

نمودار 1) چگونگی نقش عوامل داخلی در کودتای 28 مرداد 1332
...........................................................................

3- شاه و طراحان اصلی کودتا (داخلی)
در رأس هرم قدرت ایران شاه جوان پهلوی قرار داشت که با اولین راهپیمایی و تظاهرات خیابانی مردم زمام امور اجرای را به مصدق بعنوان نخست وزیر کهنه¬کار داد و همین امر باعث به قدرت رسیدن نخست وزیر محبوب مردم و فرار پادشاه جوان از کشور و در ادامه خلعیت از امور اجرایی کشور گردید. اما طولی نکشید تا با به خطر افتادن منافع استعمار کهنه¬کار انگلیس و ملی شدن صنعت نفت توسط مصدق، انواع فشارهای دپیلماسی و غیردپیلماسی از قبیل طرح دعوایی علیه ایران در مجامع بین¬المللی و سازمان ملل متحد، تحریم¬های اقتصادی و نظامی، حضور ناوگان¬های جنگی به آب¬های ایران و ... به حکومت ملی و مذهبی ایران وارد شد. اما جنبش ملی ایران به رهبری مصدق همچنان پیش می¬رفت.
همین امر سبب گردید استعمار پیر انگلیس با فشار بر شاه جوان ایران نقشه براندازی حکومت مردمی مصدق را پایه¬ریزی نمود و با کمک ایالات متحده آمریکا که جدیدا بعنوان کشوری پرقدرت در صحنه بین¬المللی ظاهر شده بود، توانست با استفاده از عوامل داخلی خود در کشور کودتای ننگین 28 مرداد را پایه¬ریزی و به ثمر رساند. لذا در این تحقیق بر آن شده¬ایم برخلاف اکثر پژوهشگران که کودتا را فقط توسط کودتاچیان انگلیس و آمریکا می¬دانند، به نقش مزدوران وطنی و عوامل داخلی کودتای ننگین 28 مرداد می¬پردازیم.
1-3- شاه، دربار و خانواده سلطنتی
محمدرضا پهلوي با وجود مخالفت شديداش با دولت مصدق از بيم عواقب سوء شكست كودتا در ابتدا با بركناري وي موافق نبود زيرا درباره موفقيت كودتا ترديد بسياري داشت او به خوبي آگاه بود كه شكست كودتا، وي و خاندان سلطنتي و نظام پادشاهي را دچار عواقب وخيمي خواهد كرد. انگليس براي تضمين موفقيت كودتا مجبور بود كه موافقت آمريكايي¬ها و همراهي آنها را طلب كند. توجه انگليس به كسب موافقت شاه از سويي بدليل شهرت نمادين وي در بين مردم بود و از سوي ديگر به خاطر اختيارات مهمي مثل عزل و نصب نخست وزير و ... بود كه قانون اساسي به او مي¬داد. همچنين گروهي از افسراني كه به دستور مصدق اجباراً بازنشسته شده بودند با جانبداري وفادارانه از شاه در صف مخالفان مصدق قرار داشتند. روزولت ضمن برشماري مزاياي حمايت شاه از كودتا مي¬گويد، آخرين تضمين براي رفع شبه و ترديد شاه در براندازي مصدق و حمايت انگليس و آمريكا از كودتا اين بود كه آيزنهاور رئيس جمهور آمريكا اين مطلب را با بيان جمله¬اي خاص و رمزي در يك سخنراني كه در سانفرانسيكو ايراد خواهد كرد تائيد نمايد و چرچيل نيز ترتيبي دهد تا در ساعت اعلام برنامه راديو بي بي سي در شب بعد بصورت رمز بگويند  اكنون درست نيمه شب است. كه متقابلاً شاه در اوسط مرداد ماه اين رمز را از راديو بي بي سي دريافت نمود.
شيوه ديگر طراحان كودتا در برخورد با شاه بدان معني بود كه حمايت شاه از كودتا و حمايت انگليس و آمريكا از تداوم سلطنت شاه براي هر دو طرف سودمند است و عدم همكاري شاه، تغيير حكومت شاه و تحكيم دولت مصدق را درپي دارد (ویلبر، 1380: 160-156). اسناد منتشر شده از سازمان سيا اشاره دارد كه نقش شاه را بعنوان نقطه كانوني مخالفان معرفي كند: اين طرح براساس اين فرض نهفته است كه همكاري شاه جلب شود. چنين همكاري به كودتاي نظامي بهترين فرصت موفقيت را مي¬دهد. ما به شاهدخت اشرف، خواهر همزاد پرقدرت و دسيسه باز شاه هم توجه داريم. وي مناسب¬ترين فردي است كه بنظر مي¬رسد مي¬تواند شاه را به ايفاي نقش¬اش وادار كند. ما مطمئنيم كه اشرف مشتاقانه براي زمينه¬سازي سقوط مصدق همكاري خواهد كرد. بنابراين بايد در اقامتگاه كنوني اشرف به ديدارش رفت و ماموريت را به وي تفهيم كرد و وي را به ايران بازگرداند (نوازني، 1379). گزارش دونالدويلبر در تاييد اطلاعات سابق گازويوزوسكي، نور بيشتري بر مسئله تشنجات در مجلس و كارشكني فراكسيون مخالف مي¬تابد. در بيست ماه مي 1953 به شعبه سيا در تهران اجازه داده مي¬شود تا به منظور پرداخت رشوه و خريدن بعضي از نمايندگان مجلس، هفته¬اي يازده هزار دلار كنار بگذارد (ويلبر، پیشین: 18).
2-3- ارتشیان اخراجی و گارد جاویدان
افسران سلطنت¬طلب با گسترش شبكه¬هاي مخفي دولت را بي¬ثبات ساختند. عده¬اي چاقوكش و اوباش استخدام كردند تا با حمل پرچم¬هاي توده به مساجد حمله و بي¬حرمتي كنند. سرتيپ افشار طوس افسر برجسته طرفدار مصدق را كشتند و جسد مثله شده¬اش را در اطراف تهران انداختند تا هشداري به ديگر افسران پشتيبان مصدق باشد (بهنود، 1390: 377). یکی از کانون¬های مهم مخالفت و توطئه علیه دولت مصدق و بازوی اجرایی کودتا گروهی از نظامیان بودند که در رأس آنان سر لشگر فضل¬اله زاهدی در کانون افسران بازنشسته برعهده داشت. آنان همواره به شیوه¬های مختلف علیه دولت مصدق فعالیت می¬کردند، پس از غائله نهم اسفند ماه 31 کمیته¬ای تشکیل شد که برای اصلاح ساختار ارتش گروهی دیگر از افسران را بازنشسته اعلام نمودند. از این پس افسران مذکور به کانون مخالفت با دولت مصدق تبدیل شدند.
اقدام دیگر افسران مخالف دولت شرکت در توطئه قتل سرلشگر محمود افشار طوس رئیس شهربانی دولت مصدق بود. طراحان توطئه هدف¬شان آن بود که عده¬ای از وزیران و دیگر مقامات ارشد دولت مصدق از جمله فاطمی، ریاحی، شایگان، معظمی و تیمسار مهنا را به بهانه¬های گوناگون غافلگیر کرده و با  ناکارآمد کردن دولت و استیضاح و رأی اعتماد آن دولت را ساقط کنند (ویلبر، پیشین: 205-197). در کودتای 28 مرداد که کودتا لو رفت زاهدی و افسران ارشد ارتش که در طرح کودتا نقش داشتند به تکاپو افتاده و سعی نمودند نقشه و طرح کودتا را بطور دیگری به اجراء درآورند. سرلشگر هدایت گیلانشاه در اینباره می¬گوید هدف ما این بود که با موافقت فرمانده لشگر اصفهان و فرمانده تیپ کرمانشاه دولت قانونی خود را در یکی از شهرستان¬های مزبور تشکیل داده و با اعلام استقلال واحدهای ارتشی و انتظامی کرمانشاه و اصفهان سایر واحدهای اهواز، خرم¬آباد و کرمان را هم که شاه¬دوستی و میهن¬پرستی فرماندهان آن تردید نداشتیم با خود همدست و جنوب ایران را از مرکز مجزا کنیم و به تدریج به پایتخت حمله و حکومت مصدق را ساقط کنیم پس از کودتا بعضی از فرمانده¬هان با یک درجه ترفیع و نشان‌رستاخیز هدیه خود را از شاه دریافت کردند و حتی بعضی از آنان نشان ویژه¬ای از دولت آمریکا اعطاء شد ازجمله نادر باتمانقلیچ یکی از آن افراد بود (همان، 207-206).
3-3- برادران رشیدیان (بوسکویه)
نخستین چهره سرشناس این خانواده حبیت¬اله رشیدیان پدر خانواده است، وی در سال¬های پیش از کودتای 1299 در سفارت انگلیس درشکه¬چی این سفارت بود، مقامات سیاسی انگلیس نیز به این مستخدم ایرانی اعتماد داشته و برای عملیات جاسوسی و ارتباط با عوامل بومی خود از او بهره می¬گرفتند در نتیجه همین موقعیت¬ها بود که حبیب¬اله رشیدیان پس از آشنایی با سید ضیاء¬الدین طباطبایی خود را به سفارت انگلیس معرفی کرد و این حرکت او پس از کودتای سید ضیاء¬الدین و رضاخان اهمیت تاریخی یافت. پس از سقوط رضاشاه حبیب¬اله مشاور مخصوص سید ضیاءالدین طباطبایی گردید. اسداله که نقش بسیار پررنگی در کودتا از بقیه برادران داشت یک شخصیت متظاهر و شیاد شناخته شده بود به همین خاطر نیز شاه او را در قواره¬ای نمی¬دانست که در چنان موقعیت حساسی به او اعتماد کند و وی را بعنوان نماینده بریتانیا بشناسد (شهبازی، 1387: 94).
کرمیت روزولت ضمن همکاری خود در عملیات کودتا از دو برادر ایرانی که نام رمز و مستعار برادران بوسکویه یاد می¬کرد گفته بود که بسیار لایق و فعال می¬باشند و می¬توانیم در جلب حمایت بازار از آنها کمک بگیریم (نجاتی، پیشین: 21). در وهله اول اسداله رشیدیان بعنوان نماینده دولت انگلیس ملاقات و او موافقت کرد که هر آنچه از وی خواسته شود انجام دهد. دومین پیک شخص اسداله رشیدیان در نقش عامل اصلی اینتلیجنس سرویس بود مطابق نقشه ماموریت  نخستین وی درباره شاه این بود که او را متقاعد سازد سخنگوی رسمی دولت انگلستان است به دنبال آن طرح دیگری مبنی بر وا داشتن شاه به انتخاب یک عبارت کلیدی که در تاریخ¬های مشخص از برنامه فارسی بی بی سی پخش شود پیگیری شد، که در لندن ترتیبات لازم داده شد در اول ماه اوت مصادف با یازدهم مرداد شاه پیام پخش شده از بی بی سی را شنید و مطمئن گردید که اسداله رشیدیان بعنوان سخنگوی رسمی دولت انگلیس می¬باشد.
در روز 28 مرداد ساعت 10 صبح با پایگاه سیا در تهران تماس گرفته شد و به برادران رشیدیان شروع کودتا را اعلام نمودند و برای جذب نیروهای انتظامی به جانب تظاهر کنندگان رفته و تلاش کند که با تشویق و ترغیب آنها اقدام به تصرف رادیو تهران نماید، رشیدیان که سراپا غرق در شادی و شعف بود به تظاهر کنندگان پیوست (ویلبر، پیشین: 90). ووهاوس در مورد هزینه عملیات کودتا و دستمزدی که به براداران بوسکویه داده شده بود فاش ساخت البته این چنین عملیاتی خرج زیادی داشت و شاید نیم میلیون پوند برای این کار لازم می¬شد، علاوه بر آن هم باید ماهی ده هزار پوند به برادران رشیدیان می-پرداختیم که تمام این مراحل به حمایت ممتد آمریکا نیاز داشتیم (نجاتی، پیشین: 20).
4-3- مطبوعات، روزنامه‌های وابسته  
مطبوعات یکی از ابزارهای بسیار مهم برای زمینه¬سازی اجرای کودتا و آماده کردن افکار عمومی برای پذیرش آن بود. وجود فضای باز سیاسی، آزادی بیان و قلم در دوره زمامداری مصدق گستردگی و میزان تأثیرگذاری تبلیعات مطبوعاتی را افزون¬تر می¬کرد. بدامن یک برنامه تبلیغاتی و سیاسی بود که آن را شبکه¬ای به سرپرستی دو ایرانی به نام¬های رمزی نرن و سیلی اداره می¬کرد در این زمینه بودجه¬ای سالانه-ای معادل یک میلیون دلار هزینه می¬شد. در دوره حکومت مصدق نیز هنگامی که دولت¬های انگلیس و آمریکا در مورد کودتا بر علیه دولت حاکم در ایران به توافق رسیدند ابتدا شبکه بدامن گسترش دادند. در اسناد منتشر شده توسط سازمان سیا در بخشی از طرح کوتا از مطبوعات با عنوان عناصر خاص یا عوامل ویژه یاد شده و وظایف آن چنین بیان شده است: در مدت زمان پشتیبانی مقدماتی، گروه بریتانیایی به استفاده از روزنامه¬های بیشمار کوچکتر برای پیشبرد یک شیوه ضد مصدق ادامه خواهد داد در مرکز فرماندهی و پایگاه عملیاتی کارکنان ایالات متحده متن¬هایی را برای مقالات و اعلامیه¬های و جزوات آماده می¬کنند و این متون را که پاره¬ای در هواداری از شاه و برخی در ضدیت با مصدق است به فارسی انتشار خواهند داد.
همگام با این مطالب یک گزارش مستمر ارائه خواهد شد دال بر اینکه مصدق ناآگاهانه قربانی خیانت و جاه¬طلبی مشاوران خود شده است. از مسائل اساسی آن است که زاهدی باید بیدرنگ فردی را برای مقام مدیر مطبوعات و تبلیغات برگزیند که همچنین ممکن است معاون نخست وزیر هم بشود. در حالیکه در روز 27 مرداد تنها شاهد روزنامه بقایی فرمان شاهانه را مبنی بر انتصاب زاهدی در مقام نخست وزیر به چاپ رسانیده بود، سپیده دم روز 28 مرداد فراد می¬توانستند رونوشت و نسخه حروف¬چینی شده این فرمان را در روزنامه¬های ستاره اسلام، آسیای جوان، ارم، مرد آسیا، ملت ما و ژورنال دو تهران ببینند. افزون بر چهار روزنامه نخست روزنامه شاهد و داد گویا مصاحبه¬ای با زاهدی ترتیب داده بودند که او در آن اظهار داشته بود که دولت¬اش تنها دولت قانونی است. این مصاحبه را (جلیلی جاسوس آمریکایی) جعل کرده بود. نیز اندکی پس از آن در صبحگاه همان روز نخستین شماره از هزاران نسخه اعلامیه¬هایی که رونوشت فرمان شاه و متن بیانیه زاهدی را در بر می¬گرفت در خیابان¬ها دیده می¬شدند (همان، 136).
5-3- نمایندگان درباری (مجلس ملی و سنا)
براي نهادينه كردن انتخابات سالم، دولت مصدق اصلاح قانون انتخابات مجلس را در دستوركار خود قرار داده بود. ولي فراكسيون اقليت به رهبري جمال امامي و مير اشرافي در دوره هفدهم با يك هماهنگي سياسي با اغتشاشات و مانورهاي كارشكني، موانع ايجاد كرده و از پيشرفت كار دولت جلوگيري مي¬كردند. همانطور كه از مدارك محرمانه سازمان سيا هويداست، انگليس و آمريكا بودجه مخصوصي براي تقويت نمايندگان مخالف در نظر گرفته بودند. مخالفين با ربودن و ترور سرتيپ افشار طوس رئيس كل شهرباني كشور درصدد سقوط دولت برآمدند. با آنكه مظفر بقايي كه با مصدق تا تير ماه 31 همكاري داشت در اين حادثه دست داشت. ولي نمايندگان مخالف از تعقيب و دستگيري مشاراليه به عناوين مختلف جلوگيري كردند (آباديان، 1377: 25). در رابطه با آشفته كردن برنامه دولت و مجلس معاون وزير امور خارجه انگليس در ملاقات با شاه متذكر مي¬شود كه براي كنار گذاشتن مصدق برنامه¬هاي غيرمستقيم و پشت پرده لازم است و در مجلس پيشرفت¬هايي حاصل شده است (گازويوزوسكي، 1368: 280). طی ماه¬های خرداد و تیر 1332 موقعیت مصدق، بیش از پیش متزلزل شده بود میان هواداران و مخالفان مصدق و توده¬ای¬ها تقریبا همه روزه تظاهرات و برخودرهایی روی می¬داد. مجلس شورای ملی، صحنه بحث¬ها و گفتگوهای بی¬نتیجه میان موافقین و مخالفین مصدق بر سر مسائلی چون آشوب اسفند ماه؛ نقش بقایی در قتل افشارطوس؛ کنترل ارتش و انتخاب رئیس جدید مجلس شده بود. در دهم تیر 1332 انتخاب رئیس مجلس با پیروزی عبداله معظمی، یکی از طرفداران مصدق با احراز 41 رأی بد برابر 31 رآی بجای کاشانی به پایان رسید. و مصدق پیروزی بزرگی را کسب کرد. اما مخالفین تهدید کردند که مانع از تشکیل حد نصاب در مجلس خواهند شد و مصدق را مجبور به متوسل شدن به رفراندوم نمودند (همان، 33).
6-3- ارازل  و اوباش
در طول دوره نخست وزیری مصدق اوباش و چاقداران در چندین رویداد سیاسی ایفای نقش نمودند که با هزینه¬های سازمان اطلاعاتی انگلیس و آمریکا هدایت عمال آنها در داخل کشور صورت گرفت، آنان در غائله نهم اسفند 1330 كه توطئه¬ای حساب شده بر ضد مصدق و به احتمال زیاد به منظور کشتن او بود آشکارا بدون هراس از نیروهای نظامی و انتظامی حضور فعال داشتند دومین حضور عمده اوباش و چماقداران بگونه¬ای سازمان یافته و از پیش طراحی شده در طی کودتای 28 مرداد 1332 بود بعد از ظهر 27 مرداد هنگامی که فرمانداری نظامی تهران پایان تظاهرات مردم را اعلام می¬کرد محمود مسگر یکی از گردانندگان شهر نوی (محله فاحشه¬های تهران) و رمضان یخی با گروهی دیگر به خیابان¬های لاله¬زار و نادری یورش بردند آنان با همراهی تعدادی از گروهبان¬های ارتش که لباس شخصی به تن داشتند تظاهراتی به طرفداری از شاه برپا کردند.
ووهاوس خاطر نشان می¬کند که کرمیت روزولت در مدت کوتاهی توانست که امواج مخالف با شاه را تغییر جهت دهد و با همدستی برادران رشیدیان و ارتشیان، اوباش همیشه آماده خیابانی را به طرفداری از شاه سازمان دهد به نقل از شاهدان عینی تظاهرات اوباش را بدینگونه توصیف می¬کند؛ شبان بی¬مخ که روز کودتا در زندان بود ساعاتی پیش از شروع کودتا با همکاری ماموران شهربانی و فرمانداری نظامی از زندان شهربانی آزاد شد و به تظاهر کنندگان پیوست او پیشاپیش اتومبیل¬های هوادارانش به راه افتاد تا به همدستی گروه¬های دیگر یکی پس از دیگری خیابان¬های تهران را تصرف کرد. چهار دسته نیز از جنوب شهر برای تظاهرات شاه دوستانه و قیام علیه مصدق به طرف شمال شهر و تسخیر خانه مصدق راه افتادند که از همه سرکردگان آنها پس از کودتا تقدیر بعمل آمد. شعبان بی¬مغ با پولی که گرفته بود زورخانه¬ای ساخت که بدست شاه (شخص اول مملکت) افتتاح شد، به طیب حاج رضایی یک قطعه مدال درجه 2 رستاخیز اعطاء گردید و تمامی سرکردگان ارازل و اوباش پس از کودتا مورد تقدیر شاه قرار گرفتند (ویلبر، پیشین: 195).

4- احزاب و گروه‌های سیاسی (مخالف نظام شاه و حکومت مصدق)
1-4- نواب صفوي و فدائيان اسلام

بدون شك همكاري و اتحاد مصدق، كاشاني و فدائيان اسلام در به ثمر رسيدن نهضت حل نفت تأثير بسزايي داشت اما متأسفانه طي مدت كوتاه اختلاف زيادي در صفوف آنها بوجود آمد. بنابر گفته خود مصدق او اولين تهديد را از جانب فدائيان اسلام دريافت كرده بود. فدائيان اسلام كه در آغاز نخست وزيري مصدق با انتشار اعلاميه¬اي خواستار تصويب و اجراي چهار اصل در كشور شدند كه عبارتند از: 1) اجباري شدن حجاب؛ 2) ممنوعيت فروش و مصرف مشروبات؛ 3) اخراج كاركنان زن از دواير دولتي؛ 4) اجباري شدن شركت كاركنان دولت در نماز جماعت. فدائيان اين طرح را به كاشاني دادند و از وي خواستند اين اصول چهارگانه را در مجلس طرح و تصويب گردد. كه پس از نظر منفي مصدق و كاشاني خود را رو در روي نهضت قرار دادند. رفتارهاي اشتباه فدائيان بنام اسلام باعث آن شد كه از طرف آيت¬اله العظمي بروجردي مرجع تقليد شيعيان به شدت با فعاليت¬هاي آنها مخالفت شود و بر لزوم برچيدن مراكز آنها از مدرسه فيضيه قم پافشاري گرديد. اختلافات به جايي رسيد كه به كاشاني توهين كرده و مصدق را تهديد به كشتن نمودند. توهين¬هاي آنان به كاشاني باعث اعتراض جمعي از روحانيون از جمله آيت¬اله خوانساري شد و از طرفي موجبات تفرقه و شكاف بين اعضاي فدائيان اسلام گرديد و تهديدهاي آنان به مصدق باعث شد كه مصدق از ترس جان به مجلس پناه بده و در آنجا متحصن شود.
2-4- حزب توده
حزب توده که داعیه پیشگامی مبارزه ضد استعماری توده¬های ایران را یدک می¬کشید از اینکه می¬دید مصدق و ائتلاف جبهه ملی رهبری جنبش را برعهده گرفته¬اند و از پشتیبانی اکثریت مردم نیز برخودارند سخت خشمگین بود و به همین سبب مخالفت و کارشکنی سرسختانه¬ای را با دولت مصدق رهبری می-کردند. حزب توده که در بیشتر دوران مصدق سیاست ابراز دشمنی آشکار، تضعيف مصدق و ایجاد تفرقه در صفوف نهضت را پیش گرفته بود، خطر دشمن اصلی و واقعی را نادیده گرفت و در زمان 28 مرداد به کلی از حرکت باز ایستاد و منتظر آن شد تا هم نهضت و هم خودش را بطورکلی قلع و قمع کنند (مقصودی، پیشین: 134). در روزهای نزدیک به کودتای 25 مرداد 32 اخبار و شایعات بسیاری درباره کودتای قریب¬الوقوع علیه دولت مصدق وجود داشت مسلما حزب توده نیز از طریق سازمان افسران خود که در رده و واحدهای مختلف ارتش جای داشتند از انجام کودتا با خبر شده بودند. روز 23 مرداد روزنامه شجاعت که به جای روزنامه بسوی آینده نظرات حزب توده را منعکس می¬کرد با اعلام خبر کودتای قریب-الوقوع دستور آماده¬باش حزب را می¬دهد و اعلام می¬کند که دشمنان ملت قصد دارند که با یک کودتای نظامی زمام امور را به دست گیرند و نهضت ضد استعماری ملت ما را به نفع اربابان خود تغییر دهند (ویلبر، پیشین: 220-213). سازمان جاسوسي انگلستان با هدايت شاپورجي در داخل و كريستوفر ودهاوس در انگلستان، با كارگرداني اسداله علم به جذب تعدادي از كمونيست¬هاي سابق پرداخت و با به خدمت گرفتن آنها فعاليت¬هاي مختلفي را در پوشش حزب توده انجام داد. اين گروه انگليس نفوذي در حزب توده كه در بين مردم به توده نفتي مشهور بودند با تبليغات عليه مذهب و روحانيت و معتقدات ديني اين باور را در ميان مردم ايجاد مي¬كردند كه دولت مصدق دولتي ضد مذهبي و زمينه¬ساز نفوذ كمونيست¬ها است. اسدله علم با جذب چهره¬هاي روشنفكر، مطبوعاتي و سياسي يكي از موثرترين اجزاي اين عمليات بوده است. در آن ايام شبكه بدامن تا سطوح عالي تشكيلات حزب توده رخنه كرده بود و از متن تمام دستورات رهبري حزب به كاردها اطلاع داشت (گازويوزوسكي، 1371: 27).
پيتر آوري مورخ انگليسي در اين خصوص مي¬نويسد: اورل هريمن در 23 تير 1332 وارد تهران شد هنگام ورود او به تهران تظاهرات شديدي صورت گرفت كه در نوع خود بي¬سابقه بود. در زد و خوردي كه ميان اعضاي جبهه ملي در ميدان بهارستان صوت گرفت بيست نفر كشته و نزديك به سيصد نفر مجروح شدند. مصدق رئيس شهرباني كل كشور سر لشكربقايي را به جرم شدت عمل نسبت به تظاهر كنندگان بركنار كرد (پيتر، 1951: 371). اما بعد جميز بيل، محقق آمريكايي كه اطلاعات دست اولي نيز در اينباره داشته است مي¬نويسد: اين تظاهرات ظاهرا از سوي حزب توده ولي در باطن از سوي عوامل انگليس ترتيب يافته بود. اکثریت مردم ایران نسبت به حزب توده بسیار بدبین بودند. از طرفی عملیاتی موسوم به عملیات (سیاه) که توسط بدامن سرپرستی می¬شد شامل حمله مستقیم به هواخواهان و وابستگان شوروی سابق در ایران از جمله حزب توده بود. عملیات سیاه نفوذ عوامل تحریک در تظاهرات حزب توده با اعمال روش¬های خشن و خلاف اصول و اخلاق، پرداخت پول به چهره¬های سرشناس مذهبی برای متهم ساختن حزب توده به ملحد بودن و ترتیب دادن حمله به مساجد و شخصیت¬های مملکت، به نام حزب توده را نیز شامل می¬شد (گازیوروسکی، پیشین: 42).

5- ياران و مسئولين حكومتي مصدق
1-5- عده‌اي از رهبران جنبش، وزرا و نمايندگان مجلس

آيت¬اله سيد ابوالقاسم كاشاني يكي از چهره¬هاي سرشناس روحانيت بود كه از همان آغاز از جنبش ملي حمايت كرد و نقش موثري در مبازره براي ملي شدن نفت ايفا كرد ولي همكاري او با جبهه ملي و دولت مصدق ديري نپاييد. جدايي كاشاني از نهضت و جانبداري از دربار همچنين مخالفت چند تن ديگر از روحانيون با دولت در شكست نهضت ملي تاثير زيادي داشت و تبريك مرجع تقليد شيعيان به مناسبت پيروزي كودتاي 28 مرداد و بازگشت شاه، عامل موثري در تثبيت رژيم كودتا بود (نجاتي، پیشین: 8). زاهدي كه قبلا وزير كشور دولت مصدق بود و رشيديان¬ها كمي بعد از سي تير و بازگشت مصدق به قدرت، توطئه عليه او را آغاز كردند. يكي از فرستادگان كاشاني و چند تن از رهبران جبهه ملي از جمله مكي، بقايي و ابوالحسن حائري¬زاده، نزد زاهدي رفتند و نارضايي خود را نسبت به مصدق اعلام داشتند. ظاهرا كاشاني حاضر شد از زاهدي حمايت كند و در عوض اختياراتي در تعيين وزيران كابينه بعد از كودتا داشته باشد. از اين پس كاشاني، مكي، بقايي و حائري¬زاده با قبول همكاري بي¬پايه¬اي با زاهدي عليه مصدق برخاستند و در زمره مخالفان سرسخت وي در آمدند. بيشتر چهره¬هاي سياسي ايران در اين دوره بي¬نهايت جاه¬طلب و فرصت¬طلب شده بودند و هركدام مي¬توانستند دلايل در توجيه روي گرداندن خود از مصدق عنوان كنند (گاز يوروسكي، پیشین: 28).
شبکه بدامن و اعضای ایرانی آن، با حفظ استتار خود با سازمان سیا آمریکا رهبران گروه¬های مختلف را با پول می¬خریدند. در یک موارد شایان توجه، یکی از ماموران سیا در سپتامبر یا اکتبر 1952 با بقایی تماس گرفت و او را به جدایی از مصدق تشویق کرد. بقایی بعدها پول هم دریافت کرد. با بررسی عملیات بدامن چنین بنظر می¬رسید که سیا به رغم آنکه نقش عمده¬ای در این عملیات ایفا کرده است. بدامن برای جدایی کاشانی و هوادارانش از جبهه ملی کوشش¬هایی به عمل آورد. تبلیغاتی که در این زمینه صورت گرفت گاه بصورت بسیار ابتدایی و مبتذل بود، مصدق را چهره¬ای فاسد و پلید ترسیم می¬کرد که از نفوذ کاشانی سوء استفاده و بهره¬برداری می¬کند. به ملایی موسوم به محمد تقی فلسفی نیز پول داده شد تا یک سازمان مذهبی در رقابت با کاشانی ایجاد کند. روحانیون دیگری نیز به ایجاد موضع بنیادگرانه¬تر به منظور فاصله گرفتن از مصدق و نیز تفرقه میان احزاب مزبور بعمل آمد مقامات سیا خود رهبری بدامن را بعهده داشتند (همان، 28).
2-5- تعدادی از ارتشيان و نيروهاي انتظامي
اواخر آوريل 1953 م، ارديبهشت 1332 حادثه ديگري روي داد. سرتيپ افشار طوس رئيس شهرباني كل كشور ربوده شد و به قتل رسيد. زاهدي، بقايي و تعدادي از همدستان وي از جمله پسر! متهم به همدستي در اين جنايت شدند و قرار بازداشت آنها صادر شد. چهار گروه عمده در ماجرای کودتا دست داشتند نخست نقش آشکاری است که زاهدی و همدستان نزدیک وی چون پسرش اردشیر، ابوالقاسم بختیار و افسرانی مانند حجازی، نصیری، گیلانشاه و سرهنگ تیمور بختیاری ایفا می¬کردند. دیگر همدستان وی یا فرماندهی واحدهای نظامی را عهده¬دار بودند و یا در امر کودتا بطور موثری نقش پشتیبانی داشتند. گروه دوم یاران سابق مصدق چون کاشانی و بقایی بودند که در سال آخر حکومت مصدق، باری تضیعف پایگاه-های مردمی او تلاش می¬کردند. گروه سوم رشیدیان، نرن و سیلی بودند که نقش عمده¬ای در کودتا و همچنین نظارت بر فعالیت¬های ضد مصدقی در دوران پیش از کودتا ایفا کردند و بالاخره شخص شاه که به رغم تردید و تزلزش با قبول و تایید کودتا نقش موثری داشت، گذشته از افراد شناخته شده و مشخص تعداد نسبتا معدود ولی نامشخصی از ایرانیان چه بطور داوطلب و یا اجیر در تظاهرات ضد مصدق و یا عملیات دیگر مشارکت داشتند (همان، 40).
در روز 28 مرداد واحدهای نظامی طرفدار مصدق هیچ دخالتی بر ضد کودتا نکردند جمعیت به خانه مصدق رفت سرهنگی به نام رحیمی وارد یکی از تانک¬ها شد و خانه مصدق را به توپ بست ولی مصدق موفق شد از بام خانه به خانه همسایه فرار کند و ماجرا به سادگی خاتمه یافت آنان توانستند بدون کمک نیروهای نظامی اصفهان و کرمانشاه با بسیج گروهی از اوباش و نظامیان طرفدار شاه روز 28 مرداد به هدف¬شان که سرنگونی مصدق بود برسند (ویلبر، پیشین: 206). بیشتر عناصر نظامی و انتظامی که در دستگاه مصدق بودند از طرفی هم پیمان با عوامل کودتا بودند و بسترساز کودتای 28 مرداد بشمار می-آمدند. از همه مهمتر سرتیپ تیمور بختیار فرمانده منطقه کرمانشاه بود که از مخالفان سرسخت دولت مصدق شمرده می¬شد. در کمیته مخفی نجات ملی چهره¬های برجسته نظامی حضور داشتند این کمیته همچنین با سرویس مخفی انگلیس از جمله سرهنگی نصیری فرمانده گارد شاهنشاهی، سرلشگر گیلانشاه فرمانده نیروهی هوایی، سرلشکر تیمور بختیار عموی ملکه ثریا و فرمانده لشکر زرهی کرمانشاه و بسیاری دیگر. پس از کودتا بعضی از فرماندهان با یک درجه ترفیع و نشان رستاخیز هدیه خود را از شاه دریافت کردند و حتی به بعضی از آنان نشان ویژه¬ای از دولت آمریکا اعطاء شد از جمله نادر باتمانقلیچ که یکی از آن افراد بود (همان، 205-197).
6- روحانيت
در ساختار اجتماعي ايران، روحانيت تشيع جايگاه ويژه¬اي دارد. در اين ساختار مناسبات روحانيت با توده-هاي مردم در ارتباط با مصالح جامعه از اهميت خاصي برخوردار است اين مناسبات طي قرن گذشته از جهت مثبت و منفي يكي از عوامل اساسی در مبارزات ملي و مقاومت¬هاي مردمي بوده است (توکلی، 1385: 124). در جريان مبازره ملت ايران براي ملي كردن نفت و طرد استعمار بريتانيا، مراجع و علماي ديني و روحانيون به سه گروه تقسيم شده بودند. گروهي كه اكثريت بزرگي را تشكيل مي¬داد، نسبت به مسائل سياسي بي¬تفاوت بودند. گروه دوم كه از لحاظ تعداد كمتر از گروه اول بود، ولي قدرت چشمگيري داشت، علما درباري بودند كه اركان استبداد و حاكميت محسوب مي¬شدند و برخي با بيگانگان ارتباط داشتند. گروه سوم آنهايي بودند كه تقوي و تعهد ديني داشتند. اينان يا به جبهه ملي پيوستند و يا از آن حمايت كردند و تعداد قابل توجهي از روحانيون تهران و شهرستان¬ها، به جنبش پيوستند و حتي چند تن از آنان، پس از كودتاي 28 مرداد بطور جدي در كنار مردم به مقاومت و مبازره عليه رژيم كودتا ادامه دادند از جمله اين روحانيون بايد به حاج ضياءالدين صدر، سيد جوادي، سيد رضا زنجاني، جلال موسوي، سيد محمود طالقاني، اغانگجي، ميلاني، شبستري، سيد علي قمي و فرزندان وي نام برد (نجاتي، 1376: 8).
گروه اجتماعي مهم ديگري كه رابطه سيال¬تري با جنبش داشت روحانيت بود كه در پشت سر آن مجموعه بازار قرار مي¬گرفت روحانيت در اين دوره به گروه¬هاي گوناگوني تقسيم مي¬شد. روحانيت تراز اول بيطرف و منفعل باقي ماند و سعي نمود خود را وارد بازي سياسي نكند. همچون آيت¬اله بروجردي مجتهد بزرگ شيعه او روحانيت را از پيوستن به حزب¬هاي سياسي بازداشت و به آنها توصيه كرد به جاي پرداختن به سياست وقت خود را صرف بازسازي نهادهاي مذهبي كنند اما بسياري از روحانيون از جنبش حمايت كردند كاري كه بسياري از روحانيان متوسط و بلند پايه آن زمان نظير آيت¬اله زنجاني، آيت¬اله سيد محمود طالقاني، آيت¬اله خوانساري و آيت¬اله برقعي و ديگران انجام دادند. دسته سوم از روحانيان نيز نه تنها حمايتي از مصدق بعمل نمي¬آوردند بلكه به حمايت از شاه برخاسته بودند مثل آيت¬اله بهبهاني و يا بعدا به آنها پيوستند مثل آيت¬اله كاشاني (آبراهمیان، پیشین: 428). آيت¬اله كاشاني بطور فعال در مبارزه براي اجراي قانون ملي كردن نفت. حفظ مصدق در قدرت شركت داشت و بي¬دريغ از وي حمايت مي¬كرد ولي همزمان با جدايي بقايي و مكي از مصدق مخالفين نهضت در مجلس به تدريج در موضعي قرار گرفتند كه توانستند ميان اين دو رهبر نهضت اختلاف بيندازند. مخالفان درست مي¬انديشيدند كه با پاشيدن بذر اختلاف مي¬توانند حكومت ملي را نابود سازند.

7- اشتباهات مصدق و رهبری جنبش
1-7- انحلال مجلس و انتخابات جديد

اقدام به تعطيلي بي¬موقع مجلس هفدهم و انتخابات مجدد مجلس در آن برهه از زمان كه تمامي مخالفان هم قسم به نابودي او و جنبش شده بودند زمان مناسبي نبود كه به مخالفان داخلي و خارجي اعلام جنگ داد و همزمان شروع به تغييرات و اصلاحات بزرگ در كشور زد (ویلبر، پیشین: 224-221). تصمیم مصدق مبنی بر دست زدن به یک رفراندوم بحث برانگیز جهت تعطیل کردن مجلس هدف آسانی را در اختیار کودتاگران قرار داد و احتمالا شاه را در حمایت از کودتا بیشتر متقاعد کرد و حتی مردم را به مصدق بدبین نمود. چراکه این شائبه را تقویت می¬کرد که مصدق برای مستحکم کردن پایه¬های قدرت خود حاضر است حقوق ملت را نادیده بگیرد و به سمت دیکتاتوری حرکت می¬کند. این درست موضعی بود که مردم و حتی برخی از طرفداران نهضت را نگران می¬کرد. از طرف دیگر مصدق با این اقدامات خود، زمینه را برای شاه فراهم کرد تا در فقدان مجلس، به راحتی مصدق را عزل و زاهدی را به جای او منصوب کند چراکه اگر مجلس برقرار بود شاه مجبور می¬شد نظر مجلس را بخواهد. این امر باعث شده بود که حتی بسیاری از مشاوران و وزرای مصدق با طرح او در انحلال مجلس مخالفت کنند. در اواخر ژوئیه چند تن از نمایندگان طرفدار حائری¬زاده و بقایی در مجلس متحصن شدند. با فلج شدن مجلس مصدق تصمیم گرفت که به ادامه کار آن پایان دهد و انتخابات جدیدی برگزار کند؛ چون مخالفین تهدید کردند که منانع از تشکیل حد نصاب در مجلس خواهند شد، مصدق مجبور گردید که در مرداد به رفراندوم متوسل گردد (گازیوروسکی، پیشین: 33).
2-7- اختلاف در کادر رهبری جنبش ملی
مواردی که سب  اختلاف بين دو رهبر جنبش یعنی آیت¬اله كاشاني و مصدق گردید عبارت بودند از: 1- اختلاف در شخصيت؛ 2- اختلاف¬نظر در مورد عزل و نصب¬ها و سياست¬ها؛ 3- عدم تعقيب و مجازات مسبب بين كشتار سي تير سال 31 از جانب حكومت مصدق به¬رغم پيگيري موضوع از جانب مجلس و كاشاني؛ 4- پاسخ منفي مصدق به درخواست آيت¬اله كاشاني براي تشكيل يك كنفرانس اسلامي بين-المللي در تهران؛  5- ترس آيت¬اله كاشاني و ساير علماي حوزه قم از چپ روي مصدق و الغاي احتمالي رژيم سلطنت توسط مصدق؛ 7- نهايتا آنچه كه باعث جدايي بازگشت¬ناپذير دو رهبر نهضت و مخالفت علني كاشاني با مصدق گرديد تصميم مصدق به انحلال مجلس هفدهم از طريق رفراندوم و مراجعه مستقيم به آراي مردم بود (مقصودی، پیشین: 138-137). در گزارش¬های هندرسن سفیرآمریکا در ایران آمده است که حسین اعلاء در فروردین 32 با آیت¬اله بروجردی دیدار کرده و خواستار مشخص شدن موضع او درباره زاهدی شده است. اما او از اعلام موضع خودداری کرده است. این موارد دقت و حساسیت عقلانی آیت¬اله العظمی بروجردی را در برهه¬ای حساس از حیات سیاسی ایران نشان می¬دهد (ویلبر، پیشین: 166).
3-7- مدارا با مخالفان و توطئه‌گران       
مصدق خود درباره موضع دولت¬اش نسبت به حوادث 28 مرداد و دلايل عدم برخورد و تعقيب مخالفان مي¬گويد. من قوه¬اي در اختيار نداشتم كه ظرف دو روز بتوانم اخلالگران را تعقيب كنم. اگر قواي انتظامي در اختيار من بود چرا روز نهم اسفند رئيس ستاد ارتش دست از كار كشيد. چرا ساعت يك بعد از نصف شب 25 مرداد كه عده¬اي از سعدآباد با تانك و افراد مسلح براي دستگيري من و همكارانم حركت نمودند و از همه جا گذشتن فرمانداراي نظامي تهران ممانعت نكرد و حتي يك گزارش هم از اين بابت به من نداده بود. من با دستگاهي كار مي¬كردم كه زير نفوذ استعمار بود. پس از چند تغيير و تبديل سرتيپ افشار طوس را در رأس اداره كل شهرباني گذاردم شايد اصلاحاتي بكند او را از بين بردند و با آن همه بيانات و اقاريري كه متهمين به قتل او در نوار ضبط صوت نمودند همگي بدون استثناء در دادگاه نظامي تبرئه شدند و پرونده قتل او با آن طرز فجيع از بين رفته بود مختوم گرديد. دولت اينجانب با چنين مشكلاتي در ظرف آن دو روز چه مي¬توانست بكند چون كه ابتكار در دست عمال بيگانه بود. اما متاسفانه مهمترين كاستي دولت مصدق تحمل قانون¬شكني¬هاي آشكار و پنهان شاه، محافظه¬كاران و حزب توده بود. دستكم مي¬بايست از آمادگي حزب نيروي سوم براي سازماندهي كميته¬هاي محلي نهضت ملي و گارد نهضت ملي پشتيباني مي¬كرد (همان، 225-224).
از جمله اقدامات شگفت¬انگیز مصدق عدم برخورد جدی با عوامل سرکوب قیام سی تیر بود. مصدق با وجود اقدامات قوام در سرکوبی ملت از محاکمه او خودداری کرد و حتی برخی از عوامل حاضر در سرکوب را در کابینه خود بکار گرفت. از جمله سرلشگر وثوق را به کفالت جنگ منصوب کرد. بعد از نافرجام ماندن کودتای 28 مرداد سرتیپ دفتری را که در کودتا دست داشت با وجود مخالفت¬های ریاحی رئیس ستاد ارتش به ریاست شهربانی تهران انتخاب کرد در حقیقت مصدق سیستم امنیتی خود را در اختیار کسانی قرار داد که کودتاچی از آب در آمدند (گازیوروسکی، پیشین: 148).
4-7- تخليه خيابان‌ها و اجرای منع عبور و مرور
يكي ديگر از موضوعات مورد بحث و مناقشه در مورد واكنش مصدق در برابر كودتاي 28 مرداد و خوداري او از فراخواندن مردم عليه كودتاگران بود عده¬اي عقيده دارند كه مصدق مي¬توانست با فراخوان همگاني مردم را از راديو به خيابان¬ها بكشاند و مانند سي تير باعث شكست مخالفان¬اش شود و عده¬اي مي¬گويند چرا در فاصله 25 تا 28 مرداد اقدام مؤثري براي تثبيت اوضاع و تعقيب مخالفان دولت انجام نداد. احمد زيرك¬زاده در خاطرات خود مي¬گويد: «در آن روز همه از مصدق بارها و بارها، تك تك و دسته جمعي خواستيم و خواهش كرديم كه اجازه بدهند مردم را به كمك بطلبيم. اما مصدق نمی¬خواست درگيري شود و اگر مصدق مقاومت مي¬كرد احتمال جنگ داخلي و تلفات زياد بود و خون¬هاي زيادي ريخته مي¬شد كه نه مصدق و نه ما با آن موافق نبوديم» (ویلبر، پیشین: 224-221). به اين ترتيب كودتاچيان مهمترين نيرويي را كه طرفدار مصدق بود و از روز اول تا آن زمان و بخصوص در سي تير حرف آخر را زده بود از ميدان بيرون فرستادند، يعني با ايجاد ناآرامي مصدق را به راه عمل كردن در جهت عكس منافع خود كشاندند (نجاتی، 1364: 65). در اين كودتا خبري به جايي درز نكرد و نيروهاي طرفدار مصدق نتوانستند پرده از توطئه بردارند. احتمالا اين پيروزي را بايد حاصل كوتاهي فاصله زماني، ابتكار بودن كاري، عدم تكيه¬اش بر نقشه درازمدت و نيز وجود اغتشاش اطلاعاتي دانست كه زاييده شلوغي همه¬جانبه و رواج اقسام شايعات درباره انواع كودتا بود و كودتاچيان كاملا از امتياز غافلگيري استفاده كردند (كامران، 1393: 110). مردم تهران که چند بار توطئه¬هایی علیه نهضت ملی را با قیام خود و پشتیبانی از دولت مصدق خنثی کرده بودند، صبح روز 28 مرداد بدون رهبر و فرمانده شاهد تردید و تزلزل رهبران نهضت ملی و خیانت و سهل¬انگاری چند تن از فرماندهان نظامی و روسای سازمان¬های انتظامی بودند. پیروزی سریع کودتاچیان در روز 28 مرداد نه تنها برای ملت ایران بلکه برای روزولت و سردمداران کودتا و انگلیس باورکردنی نبود (نجاتی، 1366: 439).
جبهه ملی کمیته¬هایی برای تعیین سرنوشت سلطنت تشکیل داد صبح روز بعد مصدق پس از گفتگویی سرنوشت¬ساز با هندرسون سفیر آمریکا در ایران که وعده داده بود در صورت برقراری نظم و قانون آمریکا به دولت مصدق کمک خواهد کرد به ارتش فرمان داد تا خیابان¬ها را از همه تظاهر کنندگان پاک سازند جالب اینجاست که مصدق تلاش می¬کرد تا برای پراکنده کردن مردم که پشتیبان اصلی او بودند از ارتش دشمن پیشین خود استفاده کند (آبراهامیان، پیشین: 344).
مصدق به درخواست هندسون به شهربانی دستور داد سفارت، کنسولگری و مرکز متعلق به آن آمریکائی¬ها را محافظت کند، تا حوادث آن دو سه روز که در چند جا به آمریکائی¬ها حمله شده بود تکرار نشود حاصل این دستور آزادی عمل بیشتر روزولت و یارانش در نقل و انتقالات شبان¬هایی بود که برای عملیات فردا لازم می¬نمود (بهنود، 1379: 384). وقتی که مصدق به ارتش دستور داد که پشتیبان واقعی خود یعنی مردم را از صحنه دور کنند و شهر را آرام کنند ارتش از این فرصت برای سرکوبی خود مصدق استفاده کرد. مردم در صحنه نبودند، توده¬ای¬ها در نتیجه پشت کردن مصدق به آنها صحنه را ترک کرده بودند. زاهدی با فرماندهی 35 تانک شرمن اقامتگاه نخست وزیر را محاصره و پس از 9 ساعت درگیری مصدق را بازداشت کرد (آبراهامیان، پیشین: 345).
اگر مصدق با ساده¬لوحی فریب شیطان بزرگ را نمی¬خورد و اجازه می¬داد مردم همانند ترکیه در کودتای2016 در صحنه باشند و با جان و دل همانند قیام سی تیر 1331 از مملکت دفاع کنند، اجنبی نمی¬توانست برای ملت و کشور ما نقشه پیاده و عملی کند.

نتيجه‌گیری
طراحان كودتا كه عاملان اصلی آن سازمان¬هاي جاسوسي انگليس و آمريكا بودند با بهره¬گيري از عامل غافلگير و با استفاده دقيق و موضعي از نيروي نظامي با حركتي دقيق به كمك ديگر عوامل داخلي توانستند به راحتي بر اوضاع مسلط و پيروز شوند ضمن اينكه مصدق و رهبران جنبش به خيال خود در روز 25 مرداد بر اوضاع مسلط شده و كودتاچيان را شكست داده¬اند. دوم اينكه هدف كودتاگران بسيار روشن بود همان بود كه از ابتدا در پي¬اش بودند حذف مصدق، تسلط دوباره بر منافع نفتي و كلا بر ايران به حساب مي¬آمد. مردمي كه مثل گروه¬هاي مختلف و ايجاد دسته¬هايي بنام توده¬اي و غيره از خيابان¬ها به دور كردند و بعد با ارازل و اوباش با همكاري ارتشيان پر كردند و سپس از دوطرف وارد عمل شدند يك طرف پول و از طرف ديگر خشنونت و منتظر بودن در صورت آمدن مردم به خيابان که آنها را شديدا سركوب كنند. و مصدق اين را فهميده بود و حاضر نبود اين بار مردم را به جلوي تير و تانك وطن¬فروشان و بيگانگان قرار دهد. سوم اينكه پايه پيروزي 28 مرداد در سه روز فاصله¬اي ريخته شد كه در پي كودتاي اول آمد از اينجا مصدق ابتكار عمل را از دست داد و حتي چندان توجهي هم به اين امر نكرد احتمالا به اين دليل كه خود را در موضع قدرت كامل مي¬ديد و تصوري هم از امكان خوردن ضربه دوم نداشت. گرچه تصميمات اشتباه مصدق در نهايت نداشتن كنترل كامل بر ارتش و آزاد گذاشتن مخالفان از دلايل ديگر است كه در طول مقاله به آن اشاره گردید (كامران، پیشین: 100-89).
نكته مهم ديگر كه بايد ذكر كرد پيوستن رئيس شهرباني تهران سرتيپ مدبر به كودتاچيان بود كه مي-توانست همان صبح كودتا را در نطفه خفه كند كه باعث شد مصدق بسيار سريع تصميم به تعويض رئيس شهرباني بگيرد و سرتيپ شاهنده از نيروهاي وفادار را بجاي او بگمارد اما اشتباه بزرگ مصدق اين بود كه تصميم خود را عوض كرد و در ساعت 11 صبح سرتيپ دفتري از اقوام نزديك خود را به جاي او گذاشت بي¬خبر از اينكه سرتيپ دفتري از عوامل خودفروش كودتاچيان بود همين باعث شد كه در نهايت به باخت قطعي و كامل مصدق انجاميد در ساعت شانزده چهل و پنج دقيقه سرتيپ فولادوند از طرف كودتاچيان براي مصدق پيام آورد كه ترك مقاومت كند و او خانه خود بلا دفاع اعلام كرد ولي اين از شدت حمله نكاست نزديكان مصدق مي¬گفتند كه مصدق مي¬خواست بماند و در محل بميرد چون اين امر را براي ادامه نهضت مفيد مي¬دانست اما وادار به خروج از خانه كردند. باقي داستان دستگيري است و محاكمه و زندان و تبعيد در احمدآباد (همان، 120). تلاش مصدق براي تصفيه ارتش از عوامل فاسد و كاهش بودجه نظامي در واقع مبارزه مستقيم با قدرت شاه بود و طبعا بحران جديدي را در روابط آن دو پديد مي¬آورد هدف مصدق اين بود كه وظايف ارتش را به امور غيرسياسي محدود سازد. از سوي ديگر ملاكين و ثروتمندان با بعضي از اصلاحات وي مانند افزايش سهم دهقانان از محصول و تجديدنظر در نظام مالياتي مخالفت كردند بعلاوه انجام اصلاحات در دادگستري سبب تشكيل يك گروه مخالف نيرومند از قضاوت عالي رتبه شد (ویلبر، پیشین: 224). پژوهشگرانی معتقدند که شرایط درونی ویژه و ساختارهای اجتماعی آن زمان اجازه نمی¬داد آنکه جنبش مدنی به سر مقصد منظور رسد (بهنود، پیشین: 143). گردان ارتشی حافظ منزل مصدق در خیابان کاخ زیر فرمان سرهنگ ممتاز و سروان داور پناه مقاومت شدید و طولانی از خود نشان می¬دهند ولی کودتا موفق می¬شود. سرگرد سخایی رئیس شهربانی کرمان به خاطر مقاومت و نه پیوستن به صف کودتاچیان به وسیله آنها کشته می¬شود. در آن سال¬ها افراد زیاد و گمنامی به خاطر مبارزه برای آزادی جان خود را از دست می¬دهند. افرادی چون غلامحسین زیرک¬زاده، مهدی شرف¬الدین، قاسم عینکچی، عباس لولو و ...
مفسر آمریکایی اندرو توالی Andrew Tully درباره ماهیت کوتادی 28 مرداد گفت: احمقانه است که بعضی¬ها نوشته¬اند مصدق را ایرانی¬ها برانداختند؛ نه این عملیات از اول تا آخر یک یورش آمریکایی بود (فرد هالیدی، 1974: 437). اگرچه در پژوهش مشخص گردید بدون عوامل داخلی مزدور و یا نادان که وسیله اجرای فرامین را در دستورکار داشته آمریکا و انگلیس نمی¬توانستند از دروازه¬های وطن وارد شوند.

چکیده

با گذشت بیش از 66 سال از کودتای 28 مرداد 1332 و پخش مقالات و کتاب‌های بیشمار، هنوز بحث پیرامون این واقعه تاریخی و پیامدهای آن از سوی پژوهشگران داخلی و خارجی همچنان ادامه دارد. هریک از این منابع و پژوهشگران ماجرا را از زاویه و دیدگاه خاص خود به رشته تحریر در آورده و بررسی نموده‌اند. حال هدف از این نوشتار روشنگری هرچه بیشتر و بهتر نکات مبهم کودتای 28 مرداد، شناخت علل آسیب‌پذیری دولت مصدق در برابر مخالفان داخلی و بررسی علل عدم حضور مردم در روز کودتا بصورت بیطرفانه و شفاف می‌باشد. بر این اساس، به طرح این پرسش پرداختیم که عوامل داخلی کشور چه نقشی در شکست مصدق و به ثمر رسیدن کودتای 28 مرداد 1332 داشتند؟ در پاسخ به این پرسش، با استفاده از روش توصیفی - تحلیلی برپایه استفاده از منابع کتابخانه‌ای این فرضیه بیان می‌شود؛ به نظر، طراحان اصلی کودتا (آمریکا و انگلیس) توانستند از اصل غافلگیری، نفوذ داخلی در ارگان ارتش و رهبران جنبش و ایجاد شورش خیابانی در روزهای منتهی به کودتا، با استفاده از مزدبگیر و عوامل داخلی خود در کشور اسباب تخلیه خیابان‌ها از مردم و طرفداران مصدق را فراهم آورده و با حمله به مراکز حساس حکومتی، منزل مصدق و در نهایت شکست جنبش و پیروزی کودتا را به ثمر رسانند.