درآمدی بر دکترین مطلوب دیپلماسی فرهنگی جمهوری اسلامی ایران

وابستگی سازمانی/سمت

  • 1- کارشناسی‌ارشد روابط بین‌الملل، دانشگاه آزاد اسلامی، واحد تهران جنوب
  • 2- دانشجوی کارشناسی‌ارشد مطالعات جهان، دانشگاه تهران
دریافت: ۲۶ فروردین ۱۳۹۹ | انتشار: 30 تیر 1399

منابع و ماخذ

1- آدینه‌وند، احمد (1393)، ظرفیت‌ها و زمینه‌های تاثیرگذاری دیپلماسی فرهنگی در سیاست خارجی ایران، تهران: موسسه فرهنگی مطالعات و تحقیقات بین‌المللی ابرار معاصر تهران.
2- آمینی، آرمین و انعامی علمداری، سهراب (1391)، «جهانی شدن فرهنگ و کارکرد دیپلماسی فرهنگی در سیاست خارجی»، مجله راهبرد، ش 65.
3- احمدی، عباس (1390)، انقلاب اسلامی و ژئوپلیتیک شیعه، تهران: انتشارات اندیشه‌سازان نور.
4- احمدی، عباس و موسوی، الهام (1389)، «جغرافیای شیعه و فرصت‌های ایران در قلمروهای شیعی جهان اسلام»، مجموعه مقالات چهارمین کنگره بین‌المللی جغرافیدانان جهان اسلام، زاهدان، دانشگاه سیستان و بلوچستان.
5- ایرانشاهی، حامد (1393)، چالش‌ها و راهبردهای جمهوری اسلامی ایران در فرایند دیپلماسی فرهنگی، تهران: موسسه فرهنگی مطالعات و تحقیقات بین‌المللی ابرار معاصر تهران.
6- ایزدی، حجت‌اله (1387)، «مبانی قدرت نرم جمهوری اسلامی ایران»، فصلنامه مطالعات بسیج، س 11، ش 40.
7- توسیرکافی، مجتبی (1388)، «تحلیلی بر قدرت نرم جمهوری اسلامی ایران در آسیای مرکزی در مقایسه با خاورمیانه»، فصلنامه آسیای مرکزی و قفقاز، ش 67.
8- حاجیانی، ابراهیم و ایرانشاهی، حامد (1391)، درآمدی بر دیپلماسی فرهنگی جمهوری اسلامی ایران، تهران: موسسه فرهنگی مطالعات و تحقیقات بین‌المللی ابرار معاصر تهران.
9- حق‌پناه، جعفر و حق‌پناه، محمود (1392)، دیپلماسی فرهنگی و ایرانیان خارج از کشور، تهران: موسسه مطالعات و تحقیقات ابرار معاصر تهران.
10- داداندیش، پروین و احدی، افسانه (1390)، «جایگاه دیپلماسی عمومی در سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران»، فصلنامه روابط خارجی، س 3، ش 1.
11- دربندی، محمدرضا (1394)، «گسترش زبان یکی از محورهای دیپلماسی فرهنگی»، مجله نامه شورا، شورای عالی انقلاب فرهنگی.
12- درخشه، جلال و غفاری، مصطفی (1390)، «دیپلماسی عمومی جمهوری اسلامی ایران در جهان اسلام، فرصت‌ها، اقدامات و اولویت‌ها و دستاوردها»، فصلنامه مطالعات فرهنگ- و ارتباطات، س 12، ش 16.
13- رفیع، حسین و نیکروش، ملیحه (1392)، «دیپلماسی عمومی و قدرت نرم با تاکید بر قدرت نرم ایران در عراق»، فصلنامه مطالعات روابط بین‌الملل، ش 22.
14- زائری، محمدرضا (1393)، «دیپلماسی فرهنگی تعریف شده¬ای نداریم»، خبرگزاری فارس.
15- سجادپور، کاظم و وحیدی، موسی (1390)، «دیپلماسی نوین؛ چارچوب‌های مفهومی و عملیاتی»، فصلنامه سیاست، ش 4.
16- عرب خدری، ساناز (1387)، «ضرورت‌های توسعه گردشگری مذهبی در ایران»، ماهنامه خیمه، ش 46.
17- علوی، اسماعیل (1395)، «دیپلماسی فرهنگی جمهوری اسلامی ایران در آسیای میانه و قفقاز»، پایگاه اینترنتی تبیان.
18- قوام، عبدالعلی (1395)، اصول سیاست خارجی و سیاست بین‌الملل، تهران: انتشارات سمت.
19- مصلی‌نژاد، عباس (1389)، فرهنگ سیاسی ایران، تهران: فرهنگ صبا.
20- هرسیج، حسین و دیگران (1388)، «ژئوپلیتیک قدرت نرم ایران»، پژوهشنامه علوم سیاسی، س 4، ش 2.

متن کامل

مقدمه
دیپلماسی فرهنگی، الزاما دیپلماسی عمومی نیست، تبلیغات هم نیست. میان دیپلماسی فرهنگی، دیپلماسی عمومی، جنگ روانی ، دیپلماسی هنری، دیپلماسی علمی و ... هرچند مرزی باریک، اما این مرز و خط¬بندی وجود دارد. دیپلماسی فرهنگی درهم تنیده با مذهب و فلسفه است، اما در عین حال جدای از دیپلماسی مذهبی  می¬باشد. روابط فرهنگی، بعدی از دیپلماسی است که شامل برنامه مبادله شهروندان جهت دوره¬های آموزشی، مطالعاتی، فرهنگی، علمی، هنری، ورزشی و آموزش زبان، برگزاری نمایشگاه، جشنواره¬های موسیقی، فیلم و غیره می¬شود (سجادپور و وحیدی، 1390: 183). روابط فرهنگی در واقع تامین منافع ملی با استفاده از ابزارهای فرهنگی است. نفوذ و اثرگذاری، دو هدف اصلی روابط فرهنگی است.  
فرهنگ در تصور بسیاری تنها در آداب و رسوم، جشن¬ها، عزاداری، عبادات و پوشش یا خوراکی¬هاست. در صورتی که در واقع فرهنگ به همه ابعاد زندگی و حیات بشر متصل و آنها را تحت پوشش خود دارد. مانند فرهنگ سیاسی، فرهنگ اقتصادی و ... . یعنی اگر کشوری یا گفتمانی در پروژه یا فعالیت فرهنگی خود به برآوردن همه این نیازهای انسانی و ابعاد زندگانی توجه نکند و پاسخ یا اهمیت لازم را قائل نشود، قطعا شکست خواهد خورد. فرهنگ به همه جنبه¬های شهودی، مادی، معنوی و عقلانی انسان توجه دارد و فرهنگی کارآمد و پویاست که پیشنهاد برای همه این نیازهای انسانی داشته باشد.
فرهنگ و سیاست چطور با هم نسبت برقرار می¬کنند. حالت اول به این صورت است که سیاست بر فرهنگ تاثیر می¬گذارد و از آن بعنوان یک ابزار استفاده می¬کند. در این نگاه که افرادی مانند ماکس وبر قرار دارند، فرهنگ و نظام ارزشی نمی¬تواند بدون وابستگی سیاسی و حمایت قدرت در جامعه منتشر شود و تشکیل شود و قوام پیدا کند. همواره این قدرت است که برای جامعه ارزش¬سازی براساس منافع و حفظ موجودیت خود می¬کند. در صورت دوم، فرهنگ فوق سیاست تعریف می¬شود و فرهنگ¬گرایی مقدم بر سیاست است. در این نگاه که حاصل تلاش¬های فروید  است، فرهنگ حاصل خودآگاهی جمعی است که رفتارها، اندیشه و سلایق افراد را شکل و جهت¬دهی می¬کند. در ادامه ساموئل هانگتینگتون  معتقد است که این فرهنگ و اختلافات فرهنگی است که باعث بروز جنگ در عصر جدید خواهند شد. فرهنگ¬ها در این گاه چه حامی یا نفی کننده و بی¬تفاوت نسبت با سیاست باشند، مقدم بر آن هستند و سازنده یا تخریب کننده آن. سومین نوع نگاه و صورت به فرهنگ و سیاست، تاثیرپذیری دوطرفه است که سیاست بر فرهنگ و بالعکس می¬گذارند. فرهنگ بواسطه تربیت افراد در محیط خانواده و جامعه بر سیاست و تصمیم¬های سیاسی تاثیرگذار است و سیاست نیز به دلیل در اختیار داشتن ابزار قدرت می¬تواند بر فرهنگ تاثیرگذار باشد. نهادها در اختیار افراد تصمیم¬گیر و تصمیم¬ساز هستند که آن افراد بواسطه فرهنگی که بر آن مستولی هست، تاثیرپذیر و به عبارتی نهادها و تصمیم¬های سیاسی نیز از فرهنگ تاثیر می¬پذیرند.

1- ظرفیت‌های بین‌المللی فرهنگی ایران
ایران به لحاظ غنا و ظرفیت¬های فرهنگی در موقعیت مطلوبی قرار دارد. اما متاسفانه تاکنون مردم و دولتمردان نتوانستند از این ظرفیت فوق¬العاده که مهمترین بخش روابط فرهنگی است استفاده کنند (ایرانشاهی، 1393: 75). تاریخ ایران مملو از نام¬های بزرگی است که هر کدام در زمینه¬ای از فرهنگ و تمدن خدمات بیشماری را به فرهنگ جهانی ارائه کرده¬اند. ایران مهد و زادگاه سبک نوینی از ادبیات، معماری، پزشکی و بسیاری دیگر از دانش¬های بشری و دانشمندانی بوده است که آثار متعدد و پرشماری را از خود به یادگار نهاده¬اند. میراث فرهنگی و علمی این بزرگان عرصه فرهنگ و علم، برای سالیان متمادی در بزرگترین دانشگاه¬ها و مراکز علمی و فرهنگی در اقصی نقاط دنیا به ویژه در اروپا محل بحث و فحص و تدریس بوده و بی¬تردید نام ایران به دلیل شهرت هنر و به ویژه ادبیات آن برای قرون متعدد در صدر محافل علمی و فرهنگی جهان می¬درخشیده است. در شرایط کنونی لازم است ایرانیان ضمن آشنایی با این مفاخر خود، از جایگاه یک کشور صاحب تمدن و فرهنگ، برای تعامل با ممالک دیگر بکوشند تا شأن خود را در میان کشورهای صاحب فرهنگ و تمدن بیاید و احترام جهانیان را به خود برانگیزاند (آدینه وند،1393: 54).
به باور مسئولان، انقلاب ایران اساسا انقلاب فرهنگی اسلامی است، مقوله فرهنگ از ابتدا از جایگاه ویژه و پایگاه ممتازی به منظور ایجاد جامعه اسوه اسلامی برخوردار بوده است. در بعد بین¬المللی نیز مخاطب قرار دادن عموم ملت¬ها و محرومان جهان و تاکید بر فرهنگی بودن انقلاب ایران، نشان از جایگاه ویژه روابط فرهنگی کشورمان دارد (اسماعیلی فرد،1393: 95). جهت¬گیری سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران براساس مهندسی سه پارامتر منابع ملی، آرمان انقلاب و ارزش¬های اسلامی پایه¬گذاری شده است.

2- مخاطبین روابط فرهنگی بین‌المللی ایران
در جمهوری اسلامی از فعالیت‌های روابط فرهنگی آن ارزیابی دقیق و قابل اطمینانی از نتایج و دستاوردهای این تلاش¬ها و سرمایه¬گذاری¬ها در دست نیست، اما اجمالا در راستای ارزیابی دستاوردها می-توان مخاطبین روابط فرهنگی جمهوری اسلامی ایران را در نوعی طبقه¬بندی به چهار گروه تقسیم کرد:
1)    شیعیان سراسر جهان؛
2)    مسلمانان غیرشیعه در سراسر جهان؛
3)    ملل محروم و مستضعف در جوامع عقب مانده و کمتر توسعه یافته؛
4)    فطرت‌های مردم غیرمسلمان کشورهای توسعه یافته و در حال توسعه.

شکل 1) مخاطبین دیپلماسی فرهنگی ایران
......................................................................


در این میان باتوجه به برخی نشانه¬ها می¬توان دریافت که روابط فرهنگی جمهوری اسلامی ایران درخصوص مخاطبان گروه اول کاملا موفق بوده است. از جمله این نشانه¬ها به اشاعه بی¬سابقه و روزافزون نمادها و آئین¬های خاص فرهنگ تشیع و تقویت حس همبستگی مذهبی میان شیعیان جهان فارغ از تفاوت¬های ملی و زبانی با محوریت و مرجعیت ایران، راهپیمایی چندمیلیون نفری اربعین با وجود تمام مخاطرات، افزایش چشمگیر تعداد زائرین اماکن متبرکه شیعیان و موارد فراوان دیگری از این قبیل می¬توان اشاره کرد، اما در مورد ارزیابی میزان موفقیت دیپلماسی فرهنگی جمهوری اسلامی ایران در میان سه گروه دیگر مخاطبین، ارزیابی دقیق و قانع کننده¬ای در دست نیست و ضروری می¬نماید که در مسیر بهینه¬سازی فعالیت¬ها و سرمایه¬گذاری¬ها در این زمینه مطالعات دقیق و بیطرفانه صورت گیرد (حاجیانی و ایرانشاهی، 1391: 42).


3- منابع روابط فرهنگی جمهوری اسلامی ایران
مریم اسماعیلی‌فرد به نقل از کلهر صادقی (1389) منابع روابط فرهنگی کشور می‌شمرند:
- دین اسلام؛
- منابع فرهنگی و تمدنی زبان و ادبیات فارسی، مفاخر تاریخی، بناها و آثار فرهنگی آداب و رسوم سنن و غیره؛
- منابع هنری، تولیدات سینمایی، موسیقی، نقاشی، صنایع دستی و نمایش¬های آئینی؛
- منابع تخصصی شامل: نیروی انسانی خلاق و مستعد، فرهنگستان¬ها، حوزه¬های علمیه، مراکز علمی، کتابخانه¬ها و نسخ خطی؛
- منابع رسانه¬ای شامل تولیدات رادیویی و تلویزیونی، چاپ و نشر؛
- ایرانیان، مسلمانان و شیعیان جهان از کشور.

4- آسیب‌شناسی روابط فرهنگی جمهوری اسلامی ایران
- اولین آسیبی که در روابط فرهنگی کشور می¬توان از آن یاد کرد، جای خالی برنامه¬ریزی بلندمدت و راهبردی فرهنگی در سیاست خارجی است. فرهنگ و ارزش¬های معنوی باید در روح، روان و اذهان مخاطبان رسوخ و نفوذ کند. از این¬رو هدایت و اعمال روابط فرهنگی موثر و موفق مستلزم اتخاذ سیاست¬ها و اقدامات بلندمدت و پایدار فرهنگی است (آدینه وند، 1393: 93).
- دیگر چالش جمهوری اسلامی در این حوزه به نحوه حضور نمایندگان فرهنگی آن در کشورهای مقصد مربوط می¬شود. رایزن¬های فرهنگی جمهوری اسلامی، بسیار علاقه¬منداند که با گذرنامه سیاسی و بعنوان دیپلمات وارد کشورهای محل ماموریت¬شان شوند. این مسئله به چندین جهت برای ایران ایجاد مشکل کرده است. نخست آنکه زمانی که این افراد بعنوان دیپلمات و با گذرنامه¬های سیاسی به محل ماموریت-شان می¬روند، سفرا و نمایندگان سیاسی تاکید دارند که رایزن فرهنگی زیرنظر آنها و در سفارت جمهوری اسلامی انجام وظیفه کنند و این موضوع برای این نمایندگان ایجاد معضل و محدودیت می¬کند. دومین مشکلی که در این خصوص ایجاد مشکل می¬کند، این است که حضور در کشورهای مقصد با گذرنامه سیاسی، محدودیت¬هایی را از سوی دولت¬های مقیم برای نمایندگان فرهنگی ایجاد می¬کند. سومین نکته، این است که این محدودیت¬ها سبب می¬شوند که رایزن¬های فرهنگی ایرانی نتواند با مردم کشورهای مقصد و جامعه فرهنگی آنجا ارتباط موثری حاصل کنند که خود این مسئله اصل ماموریت رایزن¬های فرهنگی را در کشورهای مختلف زیرسوال می¬برد و حضورشان را بی¬نتیجه می¬کند (ایرانشاهی، 1393: 29).
- متاسفانه معمولا رایزنان به زبان کشور هدف مسلط نبوده و حتی در زمینه¬های فرهنگی چند روزنامه¬نگار و فعال فرهنگی آنجا را پیش از ماموریت نمی¬شناسند. این مسئله باعث می¬شود که دوره ماموریت آنها آنچنان که باید مفید نبوده و بخش زیادی از زمان رایزن صرف آشنایی شود.
- فقر منابع درخصوص روابط فرهنگی در کشور و همچنین دیپلماسی عمومی، از آنجا ناشی می¬شود که رشته تحصیلی در سطح آموزش عالی تصویب و تدریس نمی¬شود تا دانشجویان و فارغ¬التحصیلانی به صورت تخصصی در این رشته پرورش داده شوند.
- تکثر نمادهایی که در روابط فرهنگی دخیل هستند، مانند وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، صدا و سیمای جمهوری اسلامی، وزارت امور خارجه، وزارت آموزش و پرورش، وزارت اطلاعات و ... در راستای هماهنگی بیشتر میان خود، رفع چالش¬ها و عدم موازی¬کاری می¬بایست جلسات مشترک و مداومی داشته باشند که این اتفاق رخ نمی¬دهد.
- دیگر آسیب جدی روابط فرهنگی کشور، تحت تاثیر قرار گرفتن آن از نگرش¬ها و گرایش¬های حزبی، سیاسی و حتی شخصی افراد با نفوذ در دولت¬هاست که با تغییر دولت، رئیس جمهور و وزیر مربوطه، فعالیت¬ها و راهبردهای تعیین شده دیپلماسی فرهنگی و سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی را دچار تغییر و تاثیر راهبرد، شیوه و گاه نیز دچار بی¬ثباتی می¬کند.
- همچنین ضعف ساختاری گویا همچنان قرار است بعنوان یک چالش در نظام مطرح باشد. نهادی چون سازمان گردشگری و صنایع دستی کشور بعنوان نهادی مستقل در بعضی از ماموریت¬ها دقیقا بطور موازی با سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی قرار می¬گیرد و این تداخل باعث عقب¬نشینی یک نهاد در فعالیت است و گاه دچار ضعف¬های جدی و رها کردن آن حوزه توسط هر دو نهاد می¬شود.
- آسیب دیگری که قابل طرح در روابط فرهنگی جمهوری اسلامی می¬باشد غفلت این دستگاه از بستر آسیای میانه و قفقاز است. که امروزه مردم کشورهای آن در پی دستیابی به راه و روشی متفاوت با شیوه-های گذشته برای توسعه اقتصادی و اجتماعی و نیز الگوی فرهنگی جدیدی به جای الگوهای پیشین هستند. عدم آمادگی قبلی برای استقلال و روی دادن تحولات جهانی، نخبگان این کشور را با گرایش¬های متعارضی در تعریف از فرهنگ خودی روبرو ساخته است. قدرت¬های بزرگ غربی با درک این واقعیت¬ها و با بهره¬جویی از خلاء¬های فرهنگی موجود، در پوشش لیبرالیسم و دموکراسی، الگوهای خود را به افکار عمومی این مناطق القا می¬نمایند و از جهانی شدن و حاکمیت یک الگوی واحد بر همه زمینه¬های اجتماعی، اقتصادی، سیاسی و فرهنگی در سراسر جهان بعنوان مناسب¬ترین راه¬حل یاد می¬کنند، در حالیکه راهیابی ایده¬های لیبرالیستی غربی به کشورهای آسیای میانه و قفقاز، پس از استقلال این کشورها موجب پیدایش طبقه محروم در جامعه شده و اختلافات طبقاتی را پدید آورده است (علوی، 1395: 37).

5- مولفه‌های روابط فرهنگی جمهوری اسلامی ایران
تاکید و ضرورت بر روابط فرهنگی از آن جهت است که استفاده از روابط فرهنگی بعنوان ابزار سیاست خارجی برای برآورده کردن منافع ملی در مقایسه با سایر ابزارها و اهداف رایج در روابط بین¬الملل در عصر جهانی شدن دارای این مزایاست:
- مواجه شدن با مقاومت کمتر در جوامع و کشورهای مقصد؛
- کاهش ریشه¬ای سوءاستفاده از ناآگاهی و ترس در روابط بین دو کشور به دلیل فقدان اطلاعات بیش از این دوره؛
- کاهش احتمال درگیری نظامی میان کشورها و کاهش اهمیت مسائل نظامی و راهبردی با بهره¬گیری از امکانات ارتباطی فناوری¬های اطلاعاتی.
- عاری بودن روابط فرهنگی از منحنی خصمانه و آمرانه در کنار جذابیت بیشتر و در نتیجه هدف قرار دادن روح و ذهن مخاطبان خود؛
- فرصت¬سازی و زمینه¬سازی  گسترده¬تر برای بازیگران غیررسمی، نهادهای مدنی، اشخاص حقیقی و حقوقی غیردولتی و میدان مانور بسیط¬تر نسبت به دیپلماسی سنتی با استفاده از شبکه¬های مجازی؛
- کشف، ترویج، تعریف ارزش¬های مشترک و جهان¬شمول برای تامین منافع ملی و چارچوب¬سازی برای به دست آوردن منافع مشترک با بهره¬گیری از شبکه اطلاعاتی جهانی؛
- گسترش ریشه¬ای درهای مفاهمه بیشتر و بهتر میان کشورها با استفاده از وجود اطلاعات گسترده و تسری آن به حوزه¬های سیاسی و امنیتی (آمینی و انعامی علمداری، 1391: 183).
جمهوری اسلامی ایران با بهره¬گیری از ذخائر عظیم ارزش¬های اسلامی و دینی خود موفق شده است تا در عرصه¬های مذهبی و ارتباطات دینی موفق باشد. ایران برمبنای آموزه¬های اسلامی و تشیع علوی و همچنین فرهنگ غنی ایرانی، با توده¬های ملت¬های دنیا و مستضعفان جهان ارتباط برقرار کرده و از آنها حمایت کند. و امروز بیشترین مقاومت در برابر فرهنگ غربی و سیاست¬های غرب از جانب افراد، گروه¬ها و دولت¬هایی است که بنابه آموزه¬های روابط فرهنگی ایران شکل گرفته¬اند. حزب¬اله لبنان یک نمونه از این تشکل¬های اسلامی است که بنابه آموزه¬ها و ارزش¬های انقلاب اسلامی شکل گرفته و فعالیت می¬کند.

6- جایگاه علمی ایران
باتوجه به اهمیت کسب علم و دانش در اسلام و اهمیت آن در نظام اسلامی، ما شاهد رشد چشمگیر تولید علم به صورت کمی و کیفی در کشور هستیم. بنحویکه جایگاه ایران پس از انقلاب، به لحاظ تعداد دانشجو، بیست و دومین کشور جهان گردید و در رشته¬های فنی در جهان چهاردهم و در خاورمیانه بعد از مصر قرار دارد. همچنین ایران به لحاظ پیشرفت پزشکی و هسته¬ای در جهان جزء ده کشور اول و در خاورمیانه مقام نخست را دارد و رشد 18درصدی تولید مقاله از دیگر مواردی است که جایگاه علمی ایران را ارتقا داده است (ایزدی، 1387: 183).

نمودار 1) رتبه پانزدهم ایران در جهان در شش ماه نخست 2018 (WOS)
........................................................................

1-6- فرهنگ مقاومت
شهادت¬گرایی از واژگانی است که با فرهنگ ایرانیان عجین گشته و پس از انقلاب اسلامی ایران و بالاخص در دوران دفاع مقدس، در قالب فرهنگ استقامت، سلحشوری و فداکاری نمود یافته است. فرهنگ شهادت-طلبی قبل از ورود اسلام نیز در بین ایرانیان وجود داشته است. در اساطیر و ادبیات داستانی که مربوط به مقاومت ملی و جدال در مقابل بیگانگان بوده است، نشانه¬هایی از شهادت¬گرایی ترسیم می¬گردد. در این ارتباط حتی آرش کمانگیر در کنشگری خود برای حفظ تمامیت ارضی کشور به قتل رسید (جعفری¬پناه، 1393: 247). ایرانیان در طول حیات خود ثابت کرده¬اند که اگر دلیل ایستادگی خود را بدانند و آسوده خاطر باشند که برای مردم و کشور خود مقاومت می¬کنند، از جان گذشتن برایشان ساده و در برابر هیچ قدرتی تسلیم نمی¬شوند. بعد از اسلام و در مکتب شیعه با الهام از عاشورا، روحیه شهادت¬طلبی در دوره¬های مختلف بازتولید می¬گردد که باید گفت اساسا شهادت از اجزاء، لاینفک هویت شیعه است (مصلی¬نژاد، 1389: 24).
2-6- فرهنگ سیاسی
امروزه هر حکومتی که دچار انقلاب و تغییر شود و بنابه خواست مردم می¬خواهد که براساس موازین اسلام اداره و قانونگذاری شود، بدون تاثیر از انقلاب اسلامی ایران نیست. مدل حکومتی جمهوری اسلامی، که برای اولین بار تا به امروز تنها مدل حکومتی متفاوت اسلامی در جهان مدرن شناخته می¬شود، الگوی مناسبی برای ملت¬ها و دولت¬های مسلمان است. انقلاب اسلامی با اندیشه¬های خود در عراق، سوریه، افغانستان، بحرین، یمن، لبنان و دیگر کشورهای اسلامی نفوذ کرده و بر فرهنگ سیاسی مسلمانان و شیعیان تاثیرگذار بوده است.
3-6- مقابله با غرب
مبارزه با سلطه¬جویی و حمایت از مبارزان و مستضعفان جهان و استقلال¬خواهان مولفه دائمی سیاست خارجی ایران بوده و نکته¬ای که در قانون اساسی کشور نیز بدان اشاره شده و توسط امام خمینی (ره) و مقام رهبری همواره مورد تاکید قرار گرفته است. لذا بر این اساس سیاست آزادی¬خواهان و مبارزان علیه سلطه¬جویی غرب، جذب ایران شده و این موضوع بستر و فرصت مناسبی برای دیپلماسی فرهنگی جمهوری اسلامی بوده و هست.

7- اقدامات روابط فرهنگی براساس مولفه¬های جمهوری اسلامی ایران
در حال حاضر 16 هزار دانشجوی غیرایرانی در ایران شاغل به تحصیل¬اند. این در حالیست که 60 هزار دانشجوی ایرانی در خارج از کشور تحصیل می¬کنند. به نظر می¬رسد یکی از مهم¬ترین موانع افزایش جذب دانشجویان خارجی، مراحل اداری و طولانی اخذ ویزا و کمبود اعتبارات در دانشگاه¬های ایران است. هرچند شورای عالی انقلاب فرهنگی به همه دانشگاه¬ها اجازه داد تا 5 درصد از ظرفیت خود را به دانشجویان خارجی اختصاص دهند، اما به دلیل موانع موجود در برخی دانشگاه¬ها این 5 درصد، به صفر رسیده است. مسئله حائز اهمیت دیگر این است که بیشترین تقاضا جهت تحصیل در حوزه علوم پزشکی، فنی و هنر است و تعداد کمی در رشته¬های علوم انسانی در ایران تحصیل می¬کنند (داداندیش و احدی، 1390: 38). در بعد علمی و آموزشی ایران با تاسیس دانشگاه¬ها و مراکز علمی و مذهبی مختلف در داخل و خارج از کشور و فراهم کردن زمینه تحصیل دانشجویان شیعه مذهب خارجی توانسته است فرصت¬های مناسبی را ایجاد نماید. تاسیس و توسعه مراکزی از جمله دانشگاه بین¬المللی جامعه المصطفی، دانشگاه بین¬المللی آل¬البیت، موسسه آموزش عالی اهل بیت، موسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی (ره)، دانشگاه ادیان و مذاهب، جامعه¬الزهرا، مدرسه علمیه نرجس مشهد و ... در این راستا قابل توجیه و ارزیابی است (رفیع و  نیکروش،1391: 184).
باید توجه داشت که موسسات دانشگاهی و آموزشی فوق که پذیرای محصلان کشورهای اسلامی هستند، دارای دانش پژوهانی از کشورهای همسایه هستند و در این میان، کشور عراق دارای سهم قابل توجهی در این مورد است و هر ساله تعدادی از دانشجویان عراقی برای تحصیل وارد ایران می¬شوند. برای نمونه در دانشگاه بین¬المللی جامعه¬المصطفی عمده دانشجویان از کشورهای همسایه و شیعه¬نشین هستند (احمدی و موسوی، 1389: 45). در عرصه رسانه¬ای نیز که هزاران ایستگاه رادیویی و تلویزیونی با بکارگیری زبان-های متنوع در سراسر جهان، اهداف دیپلماسی عمومی کشورهای مختلف را دنبال می¬کنند، در جمهوری اسلامی ایران توجه به این مقوله¬ها در دیپلماسی عمومی، مسئولان این کشور را بر آن داشته تا روزنامه-هایی به زبان¬های انگلیسی و عربی به منظور انعکاس اخبار و آشنایی شهروندان دیگر کشورها و یا افراد مقیم در ایران با فرهنگ و سیاست¬های داخلی و بین¬المللی انتشار می¬یابد. روزنامه¬های ایران نیوز، ایران دیلی، تهران تایمز و کیهان انگلیسی بیشتر مخاطبان خود را در پایتخت¬های اروپایی آمریکای شمالی و بعضا آسیایی و آفریقایی جستجو می¬کنند. روزنامه¬های الوفاق و کیهان عربی نیز کشورهای عرب زبان خاورمیانه و آفریقا را پوشش می¬دهند (توسیرکافی، 1388: 252). همچنین سیمای جمهوری اسلامی ایران در بعد برون مرزی دارای شش شبکه جهانی جام جم 1، 2، 3، العالم، پرس تی وی، الکوثر، سحر و صدای آشنا است که ایرانیان، مسلمانان و سایر مخاطبان در خارج از کشور را پوشش می¬دهند، که در اینجا و در رابطه با عراق، شبکه¬های عربی زبان اهمیت اساسی دارند. و تعدادی دیگر شبکه ماهواره¬ای که توسط مجمع تقریب مذاهب تاسیس و فعالیت دارند. در سال¬های اخیر نیز اتحادیه رادیو و تلویزیون¬های اسلامی در جهت هماهنگی و تولید برنامه¬های رادیو و تلویزیونی توسط جمهوری اسلامی ایران راه¬اندازی و تشکیل شده است.
شبکه العالم شبکه تلویزیونی 24 ساعته اخبار به زبان عربی در خاورمیانه است که در بهمن ماه 1382 افتتاح گردید. کشورهای عرب زبان مخاطبین اصلی این شبکه محسوب می¬شوند. این شبکه روزانه در 36 بخش کوتاه و مشروح خبری همراه با تحلیل و گزارش، رویدادهای مهم بین¬المللی را به اطلاع بینندگان خود می¬رساند و برخی مسائل تاثیرگذار جهان اسلام از جمله موضوع¬های مرتبط با مسائل کشورهای عراق، فلسطین و لبنان را بیشتر پوشش می¬دهد. همچنین پایگاه اطلاع¬رسانی اینترنتی العالم، خبرهای این شبکه را به سه زبان عربی، انگلیسی و فارسی برای مخاطبان خود در تمام نقاط جهان ارائه می¬کند (توسیرکافی، 1388: 258). از آنجا که عربی، زبان جهان اسلام است، العالم همچون پل ارتباطی بین ایران و جهان اسلام عمل می¬کند، اما ارزیابی دقیق میزان اثرگذاری این شبکه دشوار است. ولی برخی نظرسنجی¬ها که در زمینه وضعیت رسانه¬های خبری در خاورمیانه از طرف شبکه¬های رقیب انجام شده از ارتقای جایگاه شبکه العالم در بین مخاطبان و افکار عمومی جهان عرب حکایت دارد (درخشه و غفاری، 1390: 295).
شبکه عرب زبان الکوثر نیز از دیگر شبکه¬های تلویزیونی برون مرزی صداوسیمای ایران است که اکنون با 19 ساعت پخش در شبانه روز توانسته است مخاطبان بسیاری در کشورهای عربی و شمال آفریقا بیاید. شبکه عرب زبان الکوثر بیشتر رویکرد فرهنگی و دینی دارد و کمتر به مباحث سیاسی می¬پردازد. کشورهای عراق، عربستان، لبنان، بحرین و کشورهای حاشیه خلیج فارس و شمال آفریقا به ترتیب از علاقه¬مندان به این شبکه تلویزیونی هستند (احمدی، 1390: 58). شبکه جهانی سحر نیز که در سال 1376 راه¬اندازی شد، در کنار پنج زبان برون¬مرزی اردو، انگلیسی، بوسنیایی، ترکی، فرانسوی، به زبان کردی نیز برنامه پخش می¬کند (هرسیج و دیگران، 1388: 99).
همچنین در کنار این فعالیت¬های بصری و سمعی روابط فرهنگی جمهوری اسلامی ایران، شبکه¬ها و ایستگاه¬های رادیویی ایران به 28 زبان مختلف در حال فعالیت و تولید برنامه در حوزه¬های مختلف است. ایران به این جنبه که دارای جاذبه¬های تفریحی، توریستی، مذهبی و تاریخی کشوری غنی است، طی سال-های 1367-1357 بازدید کنندگان از ایران 42 درصد از منطقه اروپای غربی، 21 درصد از جنوب شرق آسیا، 19/4 درصد از خاورمیانه و 9/5 درصد هم از اقیانوسیه جمعیت توریسم ایران بودند و همچنان در دهه اخیر مدیران و مسئولان کشور در تلاش¬اند تا در طی برنامه¬ریزی حجم و گستره ورود توریسم به کشور را افزایش دهند و این یکی از رویکردهای اساسی دیپلماسی فرهنگی ایران است. طبق آمار تاکنون 8 هزار و 919 مکان مذهبی مقدس در کشور شناسایی شده که از این تعداد 4 هزار و 319 مورد آن در زمره آثار ثبت شده در فهرست میراث ملی نیز قرار دارند و علاوه بر داشتن جاذبه زیارتی، دارای جاذبه¬های فرهنگی-تاریخی هم هستند (عرب خدری، 1387: 78).
تنوع مراکز، آثار، ابنیه تاریخی و عبادتگاه¬های ادیان مختلف باعث شده تا ایران قابلیت جذب گردشگر را در بیشتر حوزه¬های مذهبی دنیا داشته باشد. علاوه بر اماکن اسلامی، معابد، کلیساها و اماکن مقدس سایر ادیان در ایران می¬تواند کشور را به مقصد بسیاری از گردشگران مذهبی تبدیل نماید.
مهمترین مقصد گردشگران زیارتی در ایران شهرهای قم و مشهد هستند که بویژه مورد توجه شیعیان قرار دارند. همه ساله تعداد فراوانی از شیعیان بویژه از کشورهای همسایه برای زیارت اماکن مذهبی این دو شهر به ایران سفر می¬کنند (احمدی، 1390: 46).
آخرین اولویت روابط فرهنگی ایران براساس مولفه¬های آن، بحث مهاجرین است. جمهوری اسلامی ایران از سال¬ها پیش میزبان بسیاری از مهاجرین و پناهندگان بویژه از کشورهای همسایه بوده است. براساس تخمین سال 2005 کمیسیاریای عالی پناهندگان سازمان ملل، ایران میزبان سومین جمعیت پناهنده بزرگ در جهان بوده است. 3 میلیون پناهنده افغانی و حدود500 هزار عراقی به ایران مهاجرت کردند (پیشگامی¬فرد، 1390: 96).

8- ایرانیان خارج از کشور و روابط فرهنگی ایران
یکی از ابزار اعمال قدرت نرم در عرصه بین¬المللی استفاده درست و مناسب از مردم خارج¬نشین کشورهاست. جمعیتی که از شخصیت¬های علمی، فرهنگی، هنری، ورزشی و ... به خارج از کشور خود مهاجرت کردند و در حوزه خود جا افتاده و فعال هستند. مهاجران ایران به خارج از کشور به سه دسته تقسیم می¬شود: اول، سال¬های اوج انقلاب و مبارزات تا پیروزی آن که غالب مهاجرت¬ها سیاسی و به نشان از مخالفت با جمهوری اسلامی بود که معمولا مسئولان رژیم قبل بودند. دوم، سال¬های دهه اول انقلاب که عده¬ای در مواجهه با ساختار و بافت فرهنگی، سیاسی و اجتماعی جمهوری اسلامی توان هضم و فهم آن را نداشته و از کشور مهاجرت کردند و بالاخره دسته سوم، اواخر دهه 70 تا اواخر دهه هشتاد اوج مهاجرت ایران، به خصوص جوانان از کشور بود که عمدتا به دلیل نبود بستر مناسب برای پیشرفت مهاجرت می-کردند یا اهالی سرمایه نیز به همین ترتیب اقدام کرد.
نکته قابل توجه از ریخت¬شناسی این سه مقطع از مهاجرت¬های ایران آن است که جذب این عده برای پیشبرد روابط فرهنگی و اهداف برون¬مرزی جمهوری اسلامی بسیار دشوار است و در این میان عواملی چون عدم شناخت فکری، فرهنگی و روحی از این جمعیت قابل توجه و عدم درک صحیح از وضعیت این جامعه باعث شکست هرگونه برنامه¬ریزی و ارتباط با آنها شده است و ارتباط همواره یک¬سویه بوده است. لذا نگاه داخل به خارج¬نشینان اساسا ذهنیتی اپوزیسیونی است. در نتیجه یکی از مسائلی که در روابط فرهنگی هنوز تبدیل به دغدغه نشده است تا تبدیل به مسئله برای جستجو راه¬حل شود، بحث ایرانیان خارج از کشور است.
از این فضا، کشورهای مخالف جمهوری اسلامی به خصوص ایالات متحده و انگلستان نهایت بهره را برده¬اند و از طریق رسانه¬های خود که در حال حاضر به بیش از سی شبکه تلویزیونی ماهواره¬ای فارسی زبان رسیده، آغاز به فعالیت کرده و اسباب ایجاد شکاف هرچه بیشتر دولت و ملت در ایران شده و مجددا به مهاجرت¬ها شتاب دادند.
به تدریج در دهه هفتاد مسئولان کشور به دنبال چاره¬ای برای این منظور یعنی دفع انگیزه بالا برای مهاجرت و از آن مهمتر، بحران هویتی ایرانیان خارج از کشور چاره¬ای اندیشید. در این راستا انتشار روزنامه کیهان هوایی در دهه 1360 و اطلاعات بین¬الملل در دهه 1370 بعنوان پلی بین ایرانیان داخل و خارج از کشور، اقدام مهمی بود. روزنامه اطلاعات بین¬الملل در تیتراژ بیست هزار نسخه چاپ می¬شد که بسیار قابل توجه بود. یکی از ستون¬های ثابت آن چاپ بخش¬هایی از کتاب خدمات اسلام و ایران استاد مطهری بود که استقبال زیادی هم از آن شد. در تداوم این نوع نگاه شبکه¬های جهانی جام جم راه¬اندازی شد که با نگاه کمتر سیاسی سعی در جذب مخاطبان ایرانی خارج از کشور را داشت و در ابتدا توانست تا حدی نیز در این زمینه موفق عمل کند. بیشتر برنامه¬های این شبکه موضوع ایران¬شناسی و هویت فرهنگی ایرانی داشت.
در کنار این نوع نگاه، به تدریج نگاهی اقتصادی نیز به ایرانیان خارج از کشور شکل گرفت. آمارهای مختلفی درخصوص توان اقتصادی ایرانیان خارج از کشور وجود دارد که تا یک تریلیون دلار برآورد شده است. در واقع ایده تاسیس مناطق آزاد، برای استفاده از توان مالی ایرانیان خارج از کشور مطرح شد. تاسیس هتل داریوش در کیش حاصل چنین تفکری بود (حق¬پناه و حق¬پناه، 1392: 169).
آمارها نشان می¬دهند که اکثریت ایرانیان خارج از کشور، جزء طبقات تحصیل کرده و متخصص در زمینه-های مختلف هستند که بر این اساس در داخل در دهه هفتاد اراده¬ای برای جذب و بازگشت بعضی از آنها انجام شد. این طرح با استفاده از سازمان ملل متحد و حمایت¬های آن جهت بازگرداندن نخبگان کشورها در دستورکار قرار گرفته و اجرا شد که در نهایت در مرحله آغازین آن، دویست متخصص ایرانی به صورت میهمان به کشور بازگشته و مستقر شدند و بعضی دیگر نیز به صورت ترددی با محافل علمی و دانشگاهی در ارتباط هستند.

9- آسیب‌شناسی همکاری ایرانیان خارج از کشور
- وزارت آموزش و پرورش ایران در خارج از کشور قریب به صد مدرسه تحصیلی تاسیس کرده که عمدتا هم در مراکز کشورها یا مناطقی هست که ایرانیان زیادی در آنجا حضور دارند، اما این مدارس تنها ظرفیت پذیرش فرزندان کارکنان سفارت¬خانه¬ها و نهادهای وابسته به دولت در خارج از کشور را دارند و ایرانیان خارج از کشور در اقدامی در دهه 60 مدارسی را بطور خصوصی خود برای تربیت و انتقال فرهنگ ایرانی به فرزندان خود تاسیس کرده¬اند. در صورتی که این دو ظرفیت می¬تواند به صورت هماهنگ در هم ترکیب و سطح کیفی و کمی خود را بالا ببرند، یا در دهه هشتاد و نود می¬بایست وزارت آموزش و پرورش با همکاری وزارت علوم و تحقیقات فناوری، مدارس و دانشگاه¬های مجازی را حداقل در رشته¬هایی خاص راه-اندازی کنند.
- ایرانیان خارج از کشور با هر تفکر و نگاهی به انقلاب و جمهوری اسلامی همواره به حفظ و تبلیغ میراث فرهنگی و معنوی ایران علاقه¬مند بوده¬اند. اما در داخل توسط مدیران و مسئولانی که متاسفانه شناخت دقیقی و تحلیل درستی از شرایط و چالش¬های خارجی ندارند، آنها را ضد انقلاب و بریده از نظام اسلامی خوانده و این فرصت را برای تامین منافع کشورمان و پیشبرد اهداف روابط فرهنگی آن از دست رفته است.
- در غالب کشورهای اروپایی ایرانیان مقیم آنجا، ارتباطی با نهادهای برون¬مرزی ندارند و دفاتر رایزنی فرهنگی و کارکنان و وابستگان فرهنگی آن افراد و گروه¬های خاص و محدودی را پوشش می¬دهد که در این شرایط عده زیادی از ایرانیان که در حوزه¬هایی چون گسترش زبان خارجی و ... می¬توانند فعال و ایفای نقش کنند از دست می¬روند.
- سفارتخانه نهادی اداری است و از ظرفیت فرهنگی بالایی برخوردار نیست، برای مثال جوانی که سال¬ها در خارج کشور زندگی کرده است و آشنایی کمی با ارزش¬های ملی، اسلامی و انقلابی دارد، می¬تواند کارهای روزمره و ارتباط¬های دیپلماتیک را بر قرار کند، اما نمی¬تواند در عرصه¬های فرهنگی و اجتماعی تاثیرگذار باشد. به نهادهایی غیر از سفارت و رایزنی فرهنگی احتیاج است تا ارتباط ایرانیان خارج با میراث تاریخی آنها حفظ شود (حق¬پناه و حق¬پناه، 1392: 170).
- مشکل و آسیب دیگر که در این عرصه وجود دارد فقر تعاریف است. ما هنوز موفق به تعیین تعریف دقیقی از ایرانی بودن، فرهنگ و تمدن ایرانی که براساس آن بتوان چارچوبی مشخص را تبیین کرد و در آن راستا فعالیت کرد، نشده¬ایم. لذا نمی¬توانیم و نمی¬دانیم که چه کسانی قابل استفاده و دعوت به همکاری هستند و چه کسانی را نمی¬توان تحت هیچ شرایطی به فعالیت در جهت تامین منافع ملی خود ترغیب کرد.
- درک نکردن تنوع فرهنگی سایر ملل جهان دیگر آسیب سیاست خارجی و فرهنگی کشور ماست. چراکه به نظر محمدرضا زائری یکی از مشکلات در مواجه با مسائل بین¬المللی این است که از داخل تهران یا قم می¬خواهیم در افق بین¬المللی فکر کنیم و تحلیل بدهیم و تصمیم بگیریم که این مسئله بسیار مهم و حساس است. تجربه هم نشان داده که در تمام اینگونه قضایا مسلمانان خارج از کشور خودشان کار را بهتر پیش برده¬اند تا دوستان ایرانی (زائری،1393: 37).
- از ایران در خارج از کشور یا حتی داخل کشور اطلاعات چندانی در دسترس نیست. منظور از ایران شخصیت¬های علمی، فرهنگی، هنری، ورزشی و تاریخی ایران است یا اماکن مقدس، توریستی و تاریخی ایران. لازم است وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و صداوسیما در این راستا تولیدات مشترکی با کمپانی¬های سینمایی و رسانه¬ای بزرگ دنیا تهیه کنند تا مردم جهان و به خصوص ایرانیان خارج از کشور اطلاعات مفید و لازم را در دسترس خود داشته باشند. ایرانیان داخل و خارج امروزه با شخصیت¬هایی چون شیخ بهایی، ابوریحان بیرونی، ابن سینا، زکریای رازی، خیام و فارابی و پروفسور حسابی آشنا نیستند و اطاعات آنها بیش از یک خط یا یک پاراگراف تجاوز نمی¬کند.

10- ساختار روابط فرهنگی جمهوری اسلامی ایران
مبانی روابط فرهنگی ایران، عبارت است از شناخت توانایی¬ها، ظرفیت¬ها، مزیت¬ها و سیاست¬های فرهنگی کشور مبدا، شناخت توانایی¬ها، ظرفیت¬ها و مزیت¬ها و سیاست¬های فرهنگی کشور مقصد، تلقی فرهنگ و شیوه¬های فرهنگی بعنوان قدرت نرم و بهره¬گیری از افکار عمومی بعنوان بهتر و زمینه اعمال قدرت نرم و همچنین توجه به دیپلماسی نوین با رویکردی به بازیگران غیردولتی، که این مبانی اهدافی چون نفی سلطه¬گری و سلطه¬پذیری، حمایت و دفاع از مسلمانان، حمایت از جنبش¬های آزادیبخش، روابط صلح¬آمیز متقابل و پایبندی به قراردادها و احترام به فرهنگ و سنت¬های دیگر ملل را برای روابط بین¬المللی جمهوری اسلامی ترسیم کرده است.
اما ایران این اهداف و مبانی را با ساختاری پیش برده و دنبال می¬کند:
- نمایندگی¬های فرهنگی جمهوری اسلامی ایران در خارج از کشور که نوک پیکان دستگاه دیپلماسی فرهنگی محسوب می¬شوند. این نمایندگی¬ها وابسته به سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی هستند و توسط آن نیز مدیران، رایزنان و وابستگان فرهنگی آن برگزیده می¬شوند. وظایف نمایندگی¬های فرهنگی انعقاد قراردادهای فرهنگی و اجرای آنها در کشورهای هدف، تلاش برای معرفی تمدن و فرهنگ اسلامی ایرانی، تقویت و گسترش زبان فارسی، برگزاری دوره¬های آموزشی زبان فارسی، فرهنگی، مذهبی و هنری. راه¬اندازی نمایشگاه¬های فرهنگی و هنری در کشور میزبان و تبیین سیاست¬های جمهوی اسلامی در حوزه¬های فرهنگی و سیاسی بین¬المللی است.
- سازمان تبلیغات اسلامی از نهادهایی است که ضمن فعالیت¬های فرهنگی، مذهبی یا معنوی و هنری در داخل کشور، در حوزه برون¬مرزی نیز فعالیت¬هایی دارد. این نهاد برنامه¬ریزی، سازماندهی و هدایت تبلیغات دینی و اسلامی را در ایران برعهده دارد. بعضی از تولیدات فرهنگی و هنری سازمان تبلغات اسلامی که در حوزه هنری سازمان تهیه و تولیدی می¬شود، در عرصه بین¬المللی نیز نمودهایی دارد.
- مجمع جهانی اهل بیت: این مجمع نهادی غیردولتی و جهانی توسط بعضی از نخبگان دینی و مذهبی پیرو اهل بیت و تحت نظر مقام رهبری تاسیس گردید و وظایف آن نیز احیا و گسترش فرهنگ و معارف اسلامی، ایجاد وحدت میان امت اسلامی، حمایت از مسلمانان و پیروان اهل بیت و توسعه زیرساخت¬های مادی و معنوی پیروان آن خاندان، است.
- مجمع جهانی تقریب مذاهب اسلامی: به دستور مقام معظم رهبری در سال 1369 و با انتصاب دبیرکل و اعضای شورای عالی توسط ایشان آغاز بکار کرد و متشکل از ده¬ها تن از علمای مذاهب اسلامی در کشورهای مختلف جهان زمینه¬ساز تعامل میان پیروان مذاهب مختلف اسلامی محسوب می¬گردد. از جمله کارهای این مجمع نزدیک ساختن وضعیت جامعه امروز اسلامی به وضعیت عصر پیامبر بعنوان الگو، گسترش همبستگی موجود میان مذاهب اسلامی با یکدیگر، پذیرش و مقبولیت مسلمانان نسبت اختلافات مذهبی برخاسته از اجتهادات ضابطه¬مند و الگو قرار دادن رفتار ائمه مذهب اسلامی با یکدیگر و گسترش آن در میان پیروان امروز آنان، است.
- سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی در سال 1374 با طرح ادغام بخش¬های فرهنگی و تبلیغی دولتی در حوزه بین¬المللی توسط دولت، ایجاد شد. ایجاد و گسترش شناخت، علاقه و باور به اسلام، انقلاب اسلامی، مزیت¬های جمهوری اسلامی، فرهنگ و تمدن ایرانی در جوامع دیگر از جمله اهداف کلان این سازمان است. همچنین ماموریت سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی مدیریت و راهبری روابط فرهنگی بین¬المللی و سیاستگذاری، هماهنگی و هدایت و نظارت بر فعالیت¬های جمهوری اسلامی ایران در خارج از کشور به منظور تحقق اهداف نظام، مراکز و نمایندگی¬های فرهنگی جمهوری اسلامی ایران است. هم اکنون این سازمان در خارج از کشور حدود 94 نمایندگی فرهنگی، 25 مورد به صورت وابستگی، سه مورد به صورت اکردیته، سه مورد مرکز تحقیقات زبان فارسی، یک مورد ایران¬شناسی، یک مورد کارشناسی فرهنگی و یک مورد هم نمایندگی غیررسمی، دو مورد به صورت دفتر نمایندگی و یک مورد تحت عنوان بنیاد سعدی اداره می¬کند.
- بنیاد سعدی
یکی از محورهای اصلی روابط فرهنگی ایران نیز مانند هر کشور دیگری تلاش برای گسترش زبان بومی خود است. جمهوری اسلامی ایران برای گسترش و نشر فرهنگ خود در جهان، از ابزار زبان فارسی استفاده می¬کند و بدین منظور در سال¬های اخیر بنیاد سعدی را تاسیس کرده است. زبان فارسی به خاطر عقبه فرهنگی و تاریخی خود، ظرفیت و مزیت خوبی به دیپلماسی فرهنگی ایران داده و همواره در نقاط مختلف دنیا متقاضی داشته است. زبان فارسی با ماهیت ایرانی اسلامی که طی چندین قرن تولید فرهنگ و هنر داشته است، ضمن تبلیغ و گسترش فرهنگ ایرانی، ارزش¬های اسلامی را نیز نشر می¬دهد و به نوعی زبان اسلام نیز محسوب می¬گردد. بنیاد سعدی برای پیشبرد اهداف خود حدود 12شورای راهبردی در حوزه کشورهای مختلف تعریف کرده است. مانند هند، مصر، افغانستان، بنگلادش یا آمریکای لاتین و اروپای شرقی که مورد مناطق خاص هستند. اعضای این شوراها سفرا و رایزنان فرهنگی و اساتید اعزامی وزارت علوم، که قبلا در آن مناطق یا کشورها فعال بوده¬اند، یا برخی از اتباع آن کشورها که در حال حاضر در ایران هستند، می¬باشد. که برای هر منطقه یا کشور با کمک این شورا باتوجه به فرصت¬ها و چالش¬های گسترش زبان فارسی و بررسی¬های لازم سند راهبردی برای فعالیت تنظیم می¬کند.
اما توسعه و کاربرد و یادگیری زبان فارسی بنابه گفته محمدرضا دربندی معاون بین¬الملل بنیاد سعدی چندین راهکار وجود دارد: اول، توجه به متون درسی کتاب¬هاست. بیش از200 دپارتمان زبان و ادبیات فارسی در خارج از کشور وجود دارد که همگی سرفصل¬های فارسی دارند. بنیاد سعدی با کمک انتشارات سمت_ناشر کتاب¬های علوم انسانی در دانشگاه¬ها_ به این مراکز کمک می¬کند و این کتاب¬ها را مبنا قرار می¬دهد تا مفاهیم فرهنگی ما خودبه خود با مثال¬ها، ضرب¬المثل¬ها و قطعاتی که بعنوان تمرین آورده می-شود، توسط این کتاب¬ها منتقل شوند. برای داوطلبان آزادی چون خبرنگاران، روزنامه¬نگاران، پزشکان، هنرمندان و افراد دیگری که علاقه¬مند به یادگیری زبان فارسی هستند، حدود 80 مرکز در سفارتخانه¬ها و رایزن¬های فرهنگی سراسر جهان وجود دارند که کلاس¬های آموزشی زبان فارسی برگزار می¬کنند و بنیاد سعدی کتاب¬هایی برای آنها نیز طراحی کرده است. دربندی در ادامه راهکار دوم را بدین شرح توضیح می-دهد که: دوره¬های دانش¬افزایی برای اساتید و دانشجویانی که در کشورهای مختلف در رشته زبان فارسی و ادبیات تدریس و تحصیل می¬کنند. بعنوان مثال در مصر ما 15000دانشجو و 300 در رشته زبان و ادبیات فارسی داریم. در پاکستان 11 دانشگاه و بین هفت تا هشت هزار دانشجو و 150 استاد در رشته زبان و ادبیات فارسی وجود دارد. این افراد غالبا در همان دانشگاه تحصیل کرده و دکتری گرفته¬اند و در همانجا وارد دانشگاه شده و به مرتبه استادی رسیده¬اند. اما از فرهنگ ما چیزی نمی¬دانند. بنیاد سعدی این قبیل اساتید و دانشجویان را یک ماه به ایران می¬آورد و از صبح تا ظهر برای آنان کلاس برگزار می¬کند و البته بعد از ظهر هم برنامه بازدیدهای فرهنگی و ارتباط با مردم را دارد. این افراد بعد از بازگشت در متن¬هایی که در صفحات فیس بوک ، وبلاگ و دانشگاه¬هایشان منتشر می¬کنند بدون استثنا اذعان می¬کنند که تصورشان از ایران عوض شده است و فرهنگ مهربانی، مهمان¬دوستی، غریب¬نوازی و ... ایرانیان آنها را تحت تاثیر قرار داده است.
آخرین راهکار اهمیت دادن به دبیرستان¬ها است. در 5 یا 6 کشور زبان اول خارجی دانش¬آموزان و دبیرستانی، انگلیسی است و اجازه دارند زبان دوم خارجی خود را از میان سه زبان انتخاب کنند که یکی از این سه زبان، فارسی است. در کشورهایی مثل لبنان، ارمنستان، آذربایجان، ترکمنستان، گرجستان و مانند اینها 10 تا 12 دبیرستان وجود دارد که زبان دوم آنها فارسی است. بنای بنیاد سعدی این است که بتواند هم به این دانش¬آموزان این اطلاعات را منتقل کند و هم این روند را توسعه دهد (دربندی، 1394: 84). بنیاد سعدی همچنین در برنامه¬های خود دارد که با مکاتبه و هماهنگی با موسسه اطلاعات علمی  پذیرش مقاله با زبان فارسی و انتشار در وبگاه¬های علمی امکانپذیر باشد.
11- آسیب¬شناسی گسترش زبان فارسی
بطور خلاصه در آسیب¬شناسی سیاست¬های گسترش زبان و ادبیات فارسی 4 نکته را می¬توان ذکر کرد:
- تعداد سازمان¬های متولی زیاد است و این باعث نوعی تشتت شده و سیاستگذاری واحدی نیز میان آنها وجود ندارد.
- ایجاد نوعی رقابت میان سازمان¬های متولی این حوزه که گاه موجب ضد هم کار کردن، دفع کردن یکدیگر و موازی کاری شده است.
- عدم توفیق سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی در این حوزه به دلیل ماموریت¬های بسیار این سازمان در حوزه¬های روابط فرهنگی.
- فقدان ساختار مناسب برای این مهم؛ و نبود نهاد یا سازمان مستقل که ماموریت مستقل و مشخص در این زمینه داشته باشد.
هم اکنون نیز با وجود تغییر ساختار و تاسیس بنیاد سعدی بعنوان نهاد مشخصی که مهمترین وظیفه آن نشر زبان فارسی است، مشکلاتی وجود دارد، مانند اینکه براساس اساسنامه بنیاد نمی¬تواند در هیچ کشوری نمایندگی داشته باشد و می¬بایست از نمایندگان یا رایزنان فرهنگی استفاده کند و از دیگر سو نحوه تعامل و ارتباط بنیاد سعدی و سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی نیز هنوز بطور دقیق و روشن نیست.

نتیجه‌گیری
دیپلماسی فرهنگی در ایران علیرغم همه نیازها و کارکردهایی که دارد متاسفانه مورد توجه و مطالعه صحیح قرار نگرفته است. جمهوری اسلامی بنابه رسالت خود باید این مقوله را درست تعریف، تبیین و در جهت فعالیت کارآمد تلاش کند، چراکه با حادث شدن انقلاب اسلامی در ایران و مقابله آن با ارزش¬های غربی باعث شد ایران در رسانه¬ها و افکار عمومی دنیا مطرح شود. این شرایط، یعنی در معرض دیده شدن و قرار گرفتن در مقابل دیدگان ملت¬ها، فرصت¬ها و آسیب¬هایی را برای ایران به دنبال داشته است. اغراق در مورد ایران مهمترین حاصل فعالیت¬های فرهنگی و رسانه¬ای غرب علیه ایران است که باعث می¬شود این کشور به یک تهدید برای جهان تبدیل گردد. در این مقاله سعی شده است تا روشن شود که الزاما نمی-توان با تعدیل کردن ارزش¬ها و همراه شدن با غرب تصویری مثبت و قابل قبول از کشور ارائه داد. بخشی از علت عدم موفقیت دستگاه دیپلماسی فرهنگی از سویی در حوزه ساختارها، روش¬ها و رویکردهای آن است و از دیگر سو تنها با یک روش و فرایند نمی¬توان 40 سال و در همه مناطق جهان دیپلماسی فرهنگی خود را پیش برد. این مقاله تلاش کرده تا نشان دهد که دیپلماسی فرهنگی تنها با نهادگرایی و نهادسازی یا موازی¬کاری پیش نخواهد رفت و در بسیاری از موارد مشکلات و عدم موفقیت¬ها آن جهت پیش می¬آید که ساختار و نهادهای گسترده امکان خلاقیت و ابتکارات را از مجریان می¬گیرد و شکافی نیز میان دستگاه اجرایی و فکری ایجاد می¬کند؛ چراکه دیپلماسی فرهنگی مجموعه فعالیت¬های بهم پیوسته¬ای است که باید به ترتیب انجام گیرد تا همدیگر تا یکی پس از دیگری تکمیل و پشتیبانی کنند. پس میان مخاطبین، ظرفیت¬ها و مولفه¬های دیپلماسی فرهنگی قطعا نسبتی وجود دارد که بدون توجه به آن موفقیت و نتایج مطلوب به دست نخواهد آمد. بطور خلاصه در این تحقیق بیان شده است که مدل تصمیم¬گیری دیپلماسی فرهنگی جمهوری اسلامی ایران باید از این نوع فعلی «فزاینده» به مدل بینش «فوق¬العاده» تغییر کند. در این مدل تصمیم¬گیری تاکید بر برخورداری برخی از تصمیم¬گیرندگان و سیاستگذاران از توانایی¬ها، استعدادهای فوق¬العاده، ابتکارات، نوآوری و خلاقیت است؛ بگونه¬ای که در پاره¬ای از موارد وجود اینگونه توانایی¬ها و نقش سایر عوامل و نهادهای تصمیم¬گیرنده را تحت¬الشعاع خویش قرار می¬دهد (قوام، 1395: 78)


چکیده

جمهوری اسلامی ایران بواسطه رخداد انقلاب اسلامی 1979 و تقابل ارزش‌های انقلابی و اسلامی خود با غرب و شرق و ارزش‌های فرهنگی آنها مورد توجه سیاستمداران جهان از یک‌سو و به سبب رویکرد خاص خود در سیاست خارجی و حمایت از جنبش‌های آزادیبخش و مبارز علیه استبداد، مورد تحریم سیاسی، اقتصادی و در عین حال مورد هجوم تهاجم فرهنگی آن قرار گرفته است؛ که حاصل این تحریم و تهاجم، بدبینی مردم جهان نسبت به ایرانیان با وجود تاریخ و تمدن کهن ایران شده است. مسلم است که مهمترین اقدام و واکنش ایران نسبت به این شرایط ترسیم و سپس فعال کردن دیپلماسی فرهنگی مطلوب در سیاست خارجی خود باشد. لذا در این مقاله تلاش شده است که ضمن آسیب‌شناسی دیپلماسی فرهنگی جمهوری اسلامی ایران، پیشنهاداتی در قالب درآمدی بر دکترین با روش تحقیقی کیفی و کاربردی به این مهم پرداخته شود. سوالات فرعی ما چیستی فرهنگ و چگونگی دیپلماسی فرهنگی و سوال اصلی درآمدی بر دکترین دیپلماسی فرهنگی مطلوب جمهوری اسلامی ایران است. بطور خلاصه در این تحقیق بیان شد که مدل تصمیم‌گیری دیپلماسی فرهنگی جمهوری اسلامی ایران باید از گونه «فزاینده» به مدل بینش «فوق‌العاده» تغییر پیدا کند، تا از رکود فرهنگ بین‌المللی کنونی، به تحرک، خلاقیت و استفاده از حداکثر ظرفیت‌ها حرکت کند.