بررسی رابطه فاصله نسلی و آسیب‌های اجتماعی در بین دانش‌آموزان مقطع متوسطه دوم شهر جهرم در سال 1396

وابستگی سازمانی/سمت

  • 1- کارشناسی‌ارشد علوم اجتماعی _جامعه‌شناسی، دانشگاه آزاد اسلامی، واحد جهرم
دریافت: ۱۹ تیر ۱۳۹۹ | انتشار: 30 مهر 1399

منابع و ماخذ

فارسی:
1- آرون، ری (1386)، مراحل اساسی سیر اندیشه در جامعه¬شناسی، ترجمه: محسن ثلاثی، تهران.
2- آزاد ارمكی، توحید و امامی، یزدان (1383)،  «تكوین حوزه عمومی و گفتگوی عقلانی»، مجله جامعه¬شناسی ایران، دوره 5، ش 1.
3- آزاد ارمکی، توحید (1387)، رابطه‌ بین نسلی در خانواده‌ ایرانی (از کتاب مجموعه مقالات مسائل اجتماعی ایران)، چ 2، تهران: انتشارات آگاه.
4- استیون ورید (1380)، خرد، عدالت و نوگرایی، ترجمه: محمد حریری اكبری، تهران: نشر قطره.
5- توسلي، غلامعلی (1378)، نظريه‌هاي جامعه‌شناسي، تهران: انتشارات سمت.
6- توكل، مراد، قاضي¬نژاد، محمد (1385)، «شكاف نسلي در رويكردهاي كلان جامعه¬شناختي: بررسي و نقد رهيافت¬هاي نسل تاريخي و تضاد با تاكيد بر نظرات مانهايم و بورديو»، فصلنامه علوم اجتماعي، ش 27.
7- جانسون، چالمرز (1361)، تحول انقلابي، ترجمه: حميد الياسي، تهران: انتشارات اميرکبير.
8- خالقي‌فر، مالک (1381)، «بررسي ارزش‌هاي مادي/ فرامادي دانشجويان دانشگاه‌هاي تهران، عوامل موثر بر آن و روابط آن با برخي از نشانگان فرهنگي»، پايان‌نامه کارشناسي¬ارشد، دانشگاه شهيد بهشتي.
9- ساروخانی، بهرام (1385)، جامعه¬شناسی ارتباطات، چ 2، تهران: انتشار اطلاعات.
10- کوزر، لرز (1377)، زندگی و اندیشه بزرگان جامعه¬شناسی، ترجمه: محسن ثلاثی، چ 7، تهران: انتشارات علمی
11- مانهايم، کارل (1380)، ايدئولوژي و اتوپيا، ترجمه: فريبرز مجيدي، تهران: انتشارات سمت.
12- معیدفر، سعید (1383)، «شکاف نسلی یا گسست فرهنگی (....) »، فصلنامه علوم اجتماعی، ش 24.
13- معیدفر، سعید (1387)، جامعه¬شناسی مسائل اجتماعی ایران، چ 2، همدان: انتشارات نور علم.
14- موسوي چلك، حامد (1388)، آسيب‌هاي اجتماعي، نظم و امنيت عمومي؛ کندوکاو در مسائل جوانان و مناسبات نسلي، تهران: پژوهشکده علوم انساني و مطالعات اجتماعي جهاد دانشگاهي.

لاتین:
15- Schwartz, shalom and Etta, prince – Gibson (2001). “value priorities.


متن کامل

مقدمه
شكاف نسلي اغلب در جوامع در حال گذار اتفاق مي¬افتد، جايي كه ارزش‌هاي جهان گذشته به سرعت راه استحاله مي¬پيمايند و ارزش‌هاي جديد منطبق بر واقعيت اجتماعي تازه جاي آنها را مي¬گيرند. ايران كشوري در حال گذار مي¬باشد كه يكي از مؤلفه¬هاي مهم اين گذار، تغييرات فرهنگي – اجتماعي عمده در حوزه روابط بين فرزندان و والدين مي¬باشد، و به طبع آن مي¬توان گفت شهر جهرم در مراحل نخست گذار تاريخي اجتماعي خود قرار دارد و جامعه¬اي كه در اين مرحله قرار دارد استعداد و آمادگي بيشتري براي ايجاد شكاف نسلي دارد. «بررسي¬هاي دقيق نشان مي¬دهد در حال حاضر به دلايل مختلفي شاهد رشد بيش از پيش اين شكاف و عدم توجه كافي به هنجارها و ارزش‌هاي اجتماعي و عدم تعامل مناسب بين فرزندان (نسل جديد) و والدين (نسل گذشته) هستيم. در چنين شرايطي است كه زمينه شكاف نسل¬ها فراهم مي¬شود و بحران هويت¬يابي هويتي در جامعه به وجود مي¬آيد كه خود مي¬تواند زمينه آشفتگي اجتماعي و در صورت حاد آن زمينه بحران اجتماعي را در جامعه فراهم كند» (موسوي چلك، 1388: 98). شكاف نسلي بدين معنا است كه ميان اعضاء بزرگتر خانواده و اعضاء كوچكتر از نظر تجربيات زندگي، بينش، شيوه زندگي و ارزش‌ها تفاوت زيادي ديده مي¬شود و گويي كه هريك از آنها در جهان¬هاي متفاوتي زندگي مي¬كنند. تا جائيكه عمده¬ترين تفاوت¬ها را مي¬توان به «پذيرا نبودن» و «مقاومت در برابر تغيير» در نزد بسياري از والدين و در مقابل «خود نقاد بودن» و «پذيرش تغيير» را در نزد فرزندان آنها دانست. خانواده ايراني دچار نوعي فاصله يا شكاف نسلي گرديده است (ارمكي، 1381).
"در خانواده معاصر، به دلايل مختلفي چون افزايش فردگرايي، اهميت يافتن حقوق فردي، كاهش اقتدار والدين (به ويژه پدر) و افزايش سريع و وسيع ارتباطات جمعي فرزندان فاصله بيشتري با والدين پيدا كرده-اند". نسل امروزي به مانند نسل قبل همه چيز را بي¬چون و چرا قبول ندارد. نسل امروزي مي¬خواهد از تمام پديده¬هاي اجتماعي و هم¬زدايي نمايد تا با شناخت پوسته اصلي آن راه و مسير آينده خود را مشخص سازد. چنين آگاهي و شعور در نسل جديد برپايه تغيير و تحولات در نظام معرفتي و شناختي و حاكميت علم و عقل بر رفتارهاي بشريت مي¬باشد (كوزر، 1387: 263).
يكي از دلايل اصلي اهميت موضوع شكاف نسل¬ها، پاشيدگي اجتماعي احتمالي بر اثر شكاف نسلي است كه مي¬توان آثار آن را در ارتباطات ميان افراد خانواده مشاهده كرد. همچنين اختلال در فرآيند همانندسازي و وقفه در الگوپذيري نسل جوان و نوجوان، كاهش فصل مشترك¬هاي عاطفي و كاهش دلبستگي نسل جوان به فرهنگ و ارزش‌هاي فرهنگي نسل بالغ، كاهش وفاق و اجماع براساس سنت¬هاي كهن و تأخير در جريان جامعه¬پذيري، از جمله مواردي هستند كه شكاف نسل¬ها را بعنوان يك مسأله اصلي مطرح مي¬سازند. تغييرات عظيم و بعضاً سريع اجتماعي در سطح ايران و جهان موجب ناكارآمد جلوه كردن بعضي از عقايد و هنجارهاي نسل گذشته و در نتيجه دور افتادن نسل امروز از عقايد و افكار نسل گذشته گشته، پايه¬هاي خانواده سنتي و اصيل را متزلزل مي¬نمايند و آنچه مسلم است، اين است كه جامعه ما در سي ساله گذشته يك جامعه در حال تغيير بوده است. انقلاب خود يك تغيير بزرگ است، و جنگ نيز همينطور، و سپس برنامه¬هاي سازندگي و توسعه، كه اينها همه تغييرات وسيعي را در جامعه به وجود آورده است (معيدفر، 1383). بر همین اساس مهمترین سوالات پژوهش حاضر این است که آيا فاصله در نسل¬ها وجود دارد يا خير و اگر وجود دارد ابعاد آن چه هستند و چه راهكارهاي پيشنهادي براي پر كردن اين شكاف مي¬توان ارائه نمود؟

1- پیشینه پژوهش
ابتدا پژوهش¬هاي انجام شده داخلی را مرور کرده و سپس نگاهی مختصر به بررسی¬هاي انجام شده خارجی می¬کنیم:
- معیدفر (1383) دیدگاه¬های موجود در باب وجود یا عدم وجود شکاف نسلی در ایران را به چهار دسته تقسیم کرده است. دسته اول معتقدان به وجود شکاف نسلی در ایران که خود به دو دسته بدبینان و خوش¬بینان به شکاف نسلی منفک می¬شوند. دسته دوم آنان که قائل به تفاوت نسلی هستند نه شکاف بین نسل¬ها. دسته سوم دیدگاهی که مسئله اصلی را نه گسست نسلی؛ بلکه گسستی فرهنگی می¬داند. و سرانجام، دیدگاهی که با بیم و امید، شرایط را در صورت عدم مدیریت صحیح؛ دارای پتانسیل گسترش تفاوت نسلی تا سر حد شکاف نسلی تلقی می¬کند.
- زهرا دارياپور (1386) استاديار دانشگاه شاهد در پژوهشي تحت عنوان «ساختار ارزشي و مناسبات نسلي» برمبناي چارچوب نظري شوارتز، ارزش‌هاي جوانان و بزرگسالان را با هم مقايسه نمود. يافته¬هاي پژوهش وي نشان داد كه كم¬اهميت¬ترين ارزش‌ها در نزد بزرگسالان، بلندپروازي، حادثه¬جويي و خوش-گذراني است. مهمترين ارزش‌ها در نزد بزرگسالان امنيت، مساوات و فرصت¬هاي يكسان است. مهمترين ارزش‌ها در نزد جوانان سلامتي، احترام و آزادي است. ارزش¬هاي جوانان در 28 مورد با بزرگسالان داراي تفاوت معني¬داري است. ميزان اهميت جوانان به انواع ارزشي امنيت، سنت، جهان¬گرايي و برانگيختگي با بزرگسالان متفاوت است.
- يوت شونفلونگ (2001) در مقاله¬اي تحت عنوان «بررسي انتقال بين نسلي ارزش‌ها» كه بر روي 200 تن از پدران و فرزندان تركيه¬اي ساكن در دو منطقه آلمان و 100 تن از پدران و فرزندان ساكن در تركيه انجام داده بود به اين نتيجه رسيد كه بين فردگرايي جمع¬گرايي و انتقال ارزشي رابطه وجود دارد. به اين صورت كه در فرهنگ¬هاي جمع¬گراتر انتقال ارزشي بهتر صورت مي¬گيرد. "هر چقدر جوانان جمع¬گراتر باشند، بيشتر به آمال و خواسته¬هاي خانوادگي وفا دارند و فردگرايي جوانان بستري براي فاصله افتادن بين جوانان و بزرگسالان است" (شونفلونگ، 2001: 174).
- رابرت پاتنام جامعه¬شناس آمريكايي يكي از كساني است كه تفاوت نسلي را بطور تجربي به تصوير كشيده است، "وي به خوبي نشان داده است كه از دهه 60 تا به امروز، جامعه آمريكا شاهد افول تدريجي آنچه وي سرمايه اجتماعي مي¬نامد، بوده است. نشانه¬هاي عمده اين افول را پاتنام در تضعيف ارتباطات اجتماعي، افول حساسيت¬هاي سياسي، تخريب اعتماد عمومي و خودمحوري شدن روزافزون آمريكايي¬ها مي¬بيند. نكته محوري در مطالعه پاتنام كه به بحث ما مربوط مي¬شود، اين است كه اين روند نزولي مشاركت مدني، نسل به نسل شدت گرفته است، تا جائيكه كمترين ميزان مشاركت مدني و حساسيت اجتماعي را در ميان متولدين دهه¬هاي 60 و 70 مي¬توان مشاهده كرد. مهمترين اين تمايزات عبارتند از فردگرايي و نيز مادي-گرايي بيشتر جوانان، ارتباطات كم¬عمق اجتماعي، نارضايتي بيشتر، مشاركت اجتماعي كمتر، سوءظن و بي-اعتمادي نسبت به سايرين و نيز نسبت به حكومت" (پاتنام، 2000: 260).

2- چارچوب نظری
در تحقیق حاضر اين مسئله است كه اساسا كدام شرايط اجتماعي و تاريخي به چه سازوكارهايي موجب ظهور نسل مجزا و جدايي و تعارض عيني و ذهني بين نسل¬هاي مختلف يك مي¬گردد و راه¬حل¬هاي ساختاري كاهش چنين شكاف¬ها و تعارضاتي به سطح طبيعي. حداقلي آن كدام است، از رجوع به رويكردهاي خرد و تحليل روانشناختي در زمينه تعارضات نسلي صرف¬نظر كرده و صرفاً به سراغ مهمترين رهيافت¬هاي كلان ساختاري و تاريخي در ادبيات نسل¬ها پرداخته است (توكل و قاضي¬نژاد، 1385: 98).
اين رهيافت، شكاف نسل¬ها را نتيجه اجتناب¬ناپذير تجارب ويژه نسل¬هاي مختلف تاريخي مي¬داند. و در همين راستا به بررسي نظريات كارل مانهايم و نظريه نسل تاريخي ارز يكسو و از سوي ديگر پير بورديو و نظريه تضاد نسلي پرداخته شده است.
2-1- رهيافت نسل تاريخي و مانهايم بعنوان باني نظريه نسل تاريخي
اين نظريه اولين بار توسط مانهايم فرمول¬بندي و تنظيم شد. در اين ديدگاه ظهور يك نسل حقيقي و تبلور يك آگاهي نسلي متمايز نتيجه حوادث تاريخي عظيمي است كه افراد در حدود 25-17 سالگي خود در داخل حوزه جغرافيايي واحدي، بطور مشترك آن را تجربه مي¬كنند (همان، 98). رهيافت مانهايم، تحليلي تاريخي و ذهني با تاكيد بر روي تجارب ويژه، آگاهي و ذهنيت نسلي است.
مفروضات نظري اساسي مانهايم مبني بر اين تجربه كه تجارب دوره زندگي به ويژه دوره اصلي جامعه-پذيري آن نسل بر گرايشات ذهني يك نسل در طول حيات آنها تأثيري قاطع دارد، چارچوب مفهومي قدرتمندي براي پيش¬بيني گرايشات فرهنگي نسلی فراهم مي¬سازد (همان، 100).
رهيافت مانهايم بطوركلي داراي ويژگي¬هاي ذيل مي¬باشد:
- تاريخ مشترك نسل؛
- تجارب اجتماعي مشترك؛
- ديدگاه و ايدئولوژي متمايز نسل؛
- تأثير ايدئولوژي و ذهنيت نسلي برآمده از تجارب فوق بر روي گرايشات و رفتارهاي نسل و تفسير حوادث بعدي براساس ديدگاه نسلي (تدوام دون نسلي)؛
- تمايز نسل جامعه¬شناختي از نسل بيولوژيك و جمعيت¬شناختي (همان، 102).
رمپل در كتاب «نقش ارزش در جامعه¬شناسي معرفت مانهايم» عنوان مي¬كند كه از نظر مانهايم، ارزش‌ها فرآورده¬هاي ساختگي  نيستند بلكه هنگامي ارزش‌ها توليد مي¬شوند كه "واقعيت اجتماعي در حال رشد، مسائل غيرقابل محاسبه و جديدي را به جريان¬هاي فكر عرضه مي¬كنند"، در حاليكه اين جريان¬ها تدريجي و تكاملي باشند.
اما در نظر مانهايم ارزش‌هاي نسل قبل بطور كامل از بين نمي¬روند بلكه نسل جديد دست به باز تعريف ارزش‌ها و افكار و ايدئولوژي¬هاي حاكم مي¬زند؛ به عبارت ديگر ارزش‌ها در رويكرد وي هم متغيري وابسته و هم متغيري مستقل قلمداد مي¬شود، يعني:
- وابسته به شرايط اجتماعي و تاريخي؛
- متغير مستقل: 1) نظام ارزشي مستقر، پاسخ كاناليزه شده و مشخص افراد و نهادها در حيات اجتماعي
2) پايه اي براي نوآوري ارزشي بعدي.
مانهايم معتقد است كاركرد نسل نوظهور تاريخي، همين نوآوري ارزشي و فرهنگي و توليد سبك زندگي نو است (همان، 105). پس باتوجه به تعريف تبيين نسل تاريخي مشخص كردن دو چيز است:
1) مكان‌هاي جغرافيايي؛  2) حوادث مهم اجتماعي.
فرمول¬بندي مانهايم از نسل¬هاي تاريخي، در واقع عوامل منش جمعي، حوادث چرخه حيات و وقايع اجتماعي – تاريخي را به هم پيوند مي¬زند. مانهايم تاكيد دارد كه نسل يك موجوديت اجتماعي و نه يك ضرورت بيولوژيكي است. همچنين نظريه وي حاوي مفهوم دوره زندگي  نيز هست.
رمپل معتقد است كه از نظر مانهايم، نسل محل ظهور و محمل انتقال و تدوام جه¬گيري¬هاي فكري و فرهنگي جديدي است كه در بستر اجتماعي – تاريخي ويژه¬اي كه هر نسل معين در آن رشد كرده، ريشه دارد. اين جهت¬گيري¬ها به صورت اهداف و، نيات و راه¬حل¬هاي نو براي مشكلات حياتي جامعه به صورت تكامل و ظهور يك سبك نسلي ظاهر مي¬شود (توكل و قاضي¬نژاد، 1385: 101).
2-2- رهيافت تضادگرا در زمينه تعارض و شكاف نسل¬ها و نظريه نسلي پير بورديو
رهيافت تضاد ساختاري، منشا اصلي منازعات نسلي، توزيع نامتوازن منابع قدرت و ثروت و سرمايه¬هاي در اختيار نسل¬ها در عرصه¬هاي مختلف اجتماعي است و محور اصلي را تضاد منافع مادي گروه¬هاي مختلف نسلي كه در جامعه هم¬زيستي مكاني و زماني دارند، مي¬دانند كه موجب مسائل نسل¬ها و شكاف¬هاي ايدئولوژيك و فرهنگي بين آنها مي¬شود. نظريات بورديو در سطح كلان ماركسيستي و رويكرد تضاد قرار دارد و چالش نسل¬ها را ناشي از نظام¬هاي سلطه و نابرابري در عرصه¬هاي مختلف مي¬داند. وي شكاف نسل در دنياي معاصر را افقي مي¬داند. در اين چشم¬انداز، نقطه عزيمت در تحليل تعارضات نسلي، ساخت اجتماعي عيني بوده و با محور قرار دادن تضاد منافع مادي گروه¬هاي مختلف نسلي، كه در جامعه هم¬زيستي زماني و مكاني دارند، مسائل نسل¬ها و شكاف¬هاي ايدئولوژيك و فرهنگي بين آنها را ناشي از تضاد زيربنايي ياد شده و در تناظر با موقعيت و منافع اجتماعي نسلي در نظر گرفته مي¬شود (همان، 106).
به اعتقاد بورديو، در شرايط معاصر، شكاف نسل¬ها، شكافي افقي بوده و در عصرها و ميدان¬هاي مختلف اجتماعي اعم از نهادي يا غيرنهادي، رويارويي بين جوانان و افراد مسن عملا حاكي از تعارض بين افرادي به مواضع گوناگون قدرت و ثروت است. از نظر بورديو، جوان و پير نه يكي امر عيني و واقعي، بلكه يك ساختار اجتماعي هستند كه در نتيجه مبارزه ميان پير و جوان در ميدان¬هاي مختلف به وجود مي¬آيند (همان، 107).
بورديو بر توزيع امكانات و منابع و موقعيت نابرابر نسل¬هاي مختلف از نظر برخورداري يا محروميت از امكانات و فرصت¬هاي  موجود اقتصادي، اجتماعي، سياسي، فرهنگي در عرصه¬هاي مختلف در ريشه¬يابي شكاف نسلي تاكيد دارد.
 بورديو به جاي تبيين شكاف نسل¬ها با معيارهاي ذهني و برحسب تاثير جريان¬ها و حوادث عمده تاريخي بر روي ذهنيت و آگاهي / هويت ويژه نسلي كه بر رهيافت مانهايمي مسلط است، با رويكرد عيني به تبيين تعارضات نسلي برحسب جايگاه استراتژيك و عصري هر نسل در رابطه با مجموعه¬اي منابع و نبرد نسل¬ها براي استفاده انحصاري از منابع مذكور مي¬پردازد (همان، 108).
بورديو مسائل نسل¬ها را در چارچوب طبقات و نظام¬هاي آموزشي بررسي مي¬كند و باتوجه به مطالعات خود به نتايج ارزشمندي دست پيدا مي¬كند. وي تبعات اين بازتوليد امتيازات طبقاتي در نظام آموزشي دموكراتيزه شده را بطور اجمالي موارد ذيل مي¬داند:
-  آموزش، آگاهي، نظام مطالبات و شكاف نسلي در امكانات؛
- موقعيت اجتماعي بنيان تعارضات نسلي؛
- منافع نسلي و تنش¬هاي بين نسلي؛
- تضاد منافع نسلي و تحول اجتماعي.
اصطلاحاتي چون "غيرمسئول بودن موقت جوانان"، "تحول خاموش"، "تورم شركت كنندگان براي رفتن به دانشگاه" "سرمايه¬هاي نمادين" از مفاهيم ارزشمند و پربار بورديو در تحليل¬هاي وي مي¬باشد.
دكتر معيدفر به نقل از بنگستون، سه ديدگاه عمده درباره شكاف نسلي يا گسست نسلي را بيان كرده است:
1) ديدگاهي كه از وجود "شكاف بزرگ" حمايت مي¬كند؛
2) ديدگاهي كه شكاف بزرگ را توهم دانسته و آن را ناشي از فريب افكار عمومي از سوي رسانه¬هاي عمومي مي¬داند؛
3) ديدگاه "گسست و تفاوت انتخابي" ميان نسلي¬ها.
مدافعان تفاوت نسلي - و نه شكاف - معتقدند، اساسا انقطاع، شكاف يا بريدگي كامل غيرممكن است؛ زيرا جامعه‌پذيري هر نسل جديد در فضاي اجتماعي نسل گذشته‌اش رخ داده است و نسل جديد همواره حامل بخش قابل توجهي از ويژگي‌هاي نسل پيش از خود است.
از سويي ديگر قائلان به شكاف نسلي بر اين باورند كه فرهنگ جديد، محل اختلاف و حتي متضاد با فرهنگ مسلط بزرگسالان است. از نظر آنها دنياي جديد خالق ارزش‌ها و هنجارهايي بوده است كه اساسا تضاد بين نسل‌ها نشان از قبول همين ارزش‌هاي نو از سوي نسل جديد دارد، كه در نهايت نيز به تضاد رفتاري ختم مي‌شود.
"نگرش¬هاي فردي را مي‌توان يك شبه تغيير داد، اما به نظر مي‌رسد تغيير در مؤلفه مركزي جهان‌بيني مردم تا حد زيادي وقتي رخ مي‌دهد كه يك نسل جايگزين نسل ديگر شود. جهان‌بيني‌هايي كه در جوامع مختلف متداول هستند مي‌توانند تغيير يابند، اما آنها به‌ تدريج و بطور عمده از طريق جايگزيني جمعيت يك نسل به جاي نسل ديگر تغيير مي‌كنند."
اينگلهارت در كتاب خود تحت عنوان "تحول فرهنگي در جامعه پيشرفته صنعتي" در مورد تفاوت سني نسل¬ها چهار فرضيه اساسي را مطرح كرده است:
1)  فرضيه چرخه زندگي يا سالخوردگي؛ 2)  فرضيه دوره¬اي؛ 3) فرضيه گروه سني؛ 4) فرضيه تركيبي.
در جوامع اوليه همه اجزاي فرهنگ بخشي از بدنه فرهنگ عمومي به حساب مي‌آمدند، اما پيشرفت¬هاي صنعتي و تغيير بينش¬ها به ‌سبب تحولات معرفتي، جمعيتي و نسلي، هنجارهاي غالب گذشته را به چالش كشيد و در اين‌حال توافقات يا عدم توافقات جمعي و گروهي، نسبت به پديده‎هاي فرهنگي (فرهنگ عمومي) بسيار تغيير كرد؛ با رويش اشكال جديد، ديگر نمي‌توان تمامي اجزاي درون جوامع يا ميان جوامع را در قالب يك نوع زيست‌خاص عمومي مقوله‌بندي نمود.
اينگلهارت اين مفهوم را در قالب تفاوتهاي ميان‌فرهنگي توضيح مي‌دهد: "جهان‌بيني‌هاي متداول كه از يك جامعه به جامعه ديگر تفاوت مي‌كنند، بازتاب تجربه‌هاي متفاوت مردمان مختلف هستند. بنابراين تفاوت-هاي پايدار اما نه غيرقابل تغييري را ميان ارزش‌ها، نگرش¬ها و عادات مردمان گوناگون مي‌يابيم. اين بدين معناست كه افراد و گروه¬هاي مختلف مردم در موقعيت¬هاي مشابه واكنش متفاوتي دارند."

3- فرضیه‌های پژوهش
- به نظر می‌رسد بين سن و فاصله نسلي رابطه وجود دارد؛
- به نظر مي‌رسد بين جنسيت و فاصله نسلي رابطه وجود دارد؛
- به نظر مي‌رسد بين ميزان تحصيلات پدران و فاصله نسلي رابطه وجود دارد؛
- به نظر مي‌رسد بين سرمايه اقتصادي و فاصله نسلي رابطه وجود دارد؛
- به نظر مي‌رسد بين سرمايه فرهنگي و فاصله نسلي رابطه وجود دارد؛
- به نظر مي‌رسد بين دين‌داري و فاصله نسلي رابطه وجود دارد؛
- به نظر مي‌رسد بين استفاده از رسانه و فاصله نسلي رابطه وجود دارد.

4- روش پژوهش
تحقیق موجود به لحاظ هدف یک مطالعه کاربردی و به لحاظ زمانی، چون به یک برهه زمانی خاص مربوط است؛ مقطعی است. از نظر گردآوری داده¬ها یک بررسی پیمایشی- ميداني است. چراکه این روش بهترین روش موجود برای تحقق هدف این تحقیق و آن دسته از پژوهندگان اجتماعی است که علاقه¬مند به جمع¬آوری داده¬های اصلی برای توصیف جمعیت¬های بزرگ هستند که نمی¬توان بطور مستقیم آنها را مشاهده کرد. با نمونه¬گیری احتمالی دقیق می¬توان گروهی از پاسخگویان را فراهم کرد که ویژگی¬های آنان منعکس کننده ویژگی¬های جمعیت بزرگتر باشد همچنین این روش وسیله خوبی برای سنجش نگرش¬ها و جهت-گیری¬ها است. می¬توان از پیمایش¬ها برای هدف¬های توصیفی و اکتشافی استفاده کرد. ابزار گردآوری اطلاعات پرسشنامه محقق ساخته است؛ كه اعتبار آن از طريق اعتبار صوري و توسط متخصصان امر و پایایی از آلفای کرونباخ محاسبه و تاييد می¬شود. ‏جامعه آماري این پژوهش را تمامي دانش‌آموزان پسر و دختر دوره مقطع متوسطه دوم شهر جهرم در سال 1396 تشكيل داده¬اند. تعداد كل آنها براساس آمار گرفته شده از اداره آموزش و پرورش شهر جهرم برابر با 8360 دانش¬آموز است. كه باتوجه به فرمول كوكران حجم نمونه برابر با 370 نفر است. برای انتخاب نمونه از فرمول کوکران با ضریب خطای 5 درصد استفاده شد و از بین 8360 دانش¬آموز تعداد 370 دانش¬آموز به روش خوشه¬اي چندمرحله¬اي انجام شده است. نخست، اسامي دبيرستان¬هاي سطح شهر جهرم، شامل 9 دبيرستان دولتي و 4 دبيرستان غيردولتي، و تعداد دانش¬آموزان هريك از دبيرستان¬ها با كمك كارشناس آمار آموزش و پرورش به دست آمد، سپس براي به دست آوردن حجم نمونه، باتوجه به نسبت دبيرستان¬هاي دولتي و غيرانتفاعي، به صورت تصادفي 2 دبيرستان از ميان دبيرستان¬هاي غيرانتفاعي و 4 دبيرستان از ميان دبيرستان¬هاي دولتي، باتوجه به تناسب حجم دانش‌آموزان و پايه تحصيلي، انتخاب شدند.

5- اعتبار و روایی
در بحث اعتبار وسيله اندازه‌گيري چندين نوع مختلف اعتبار مي‌توان متصور بود که هرکدام با بعد متفاوتي از موضوع اندازه‌گيري سروکار دارند. اما در این تحقیق ما از اعتبار صوري  و اعتبار سازهای استفاده کرده‌ایم منظور از اعتبار صوری، شناسایی اعتبار شاخص‌ها یا معرف‌های پژوهش از طریق مراجعه به داوران است (ساروخانی، 1385: 144). همچنین، پرسشنامه تهيه شده به تعدادي از اساتيد خبره و برگزيده جامعه‌شناسي داده شد و وفاق آنها در مورد شاخص‌ها، دليل روشني بر اعتبار پرسشنامه طراحي شده است. همچنين به دليل اينکه پرسشنامه اين پژوهش از داخل نظريه‌هاي مطرح، چهارچوب نظري و مدل تحليلي استخراج شده است داراي اعتبار سازه‌اي  است. پایایی به بررسی قابلیت تکرارپذیری ابزار تحقیق می‌پردازد. در این تحقیق با استفاده از آلفای کرونباخ به بررسی این امر پرداخته شده است. ضریب آلفای کرونباخ هرچه به یک نزدیک باشد قابلیت اعتماد مقیاس بیشتر است. آلفای پرسشنامه (35 پرسشنامه) متغیر وابسته (فاصله نسلي) 79 درصد و آلفای پرسشنامه بطورکلی 86 درصد بدست آمد.

6- یافته‌های پژوهش
براساس یافته‌های به دست آمده در جداول توصیفی تحقیق 4/38 درصد از پاسخگویان بین 13 تا 14 سال سن دارند و 8/10درصد از پاسخگویان بین 15 تا 16 سال سن دارند و 8/50 درصد از پاسخگویان بین 17تا 18 سال سن دارند. اغلب پاسخگویان بین 17تا 18 سال سن دارند. همچنین 6/71 درصد از پاسخگویان دختر و 4/28 درصد از پاسخگویان پسر هستند. همانگونه که در جدول توزیع فراوانی ميزان تحصيلات پدران مشاهده می¬گردد 2/29 درصد از پاسخگویان دیپلم و زیر دیپلم و 5/33 درصد فوق دیپلم و 4/31 درصد از پاسخگویان لیسانس و 9/5 درصد از پاسخگویان فوق لیسانس و بالاتر بوده¬اند. اغلب پاسخ دهندگان دارای مدرک فوق دیپلم هستند. و 4/1 درصد از پاسخگویان کمتر از 800 هزار تومان درآمد دارند و 4/15 درصد بین 801 هزار تا یک میلیون تومان درآمد دارند و 3/47 درصد از پاسخگویان بین یک میلیون تا یک میلیون و پانصد هزار تومان درآمد دارند و 9/35 درصد از پاسخگویان بالاتر از یک میلیون و پانصد هزار تومان درآمد دارند. اغلب پاسخ دهندگان درآمدی بالاتر از یک میلیون و پانصد هزار تومان دارند.

جدول 1) توزیع فراوانی متغیر سرمايه اقتصادي
...................................................

همانگونه که در جدول متغیر سرمايه اقتصادي دیده می‌شود 6/7 درصد از پاسخگویان به گزینه کاملا موافقم و 3/37 درصد از پاسخگویان به گزینه موافقم و 5/26 درصد از پاسخگویان به گزینه نظری ندارم و 6/18درصد از پاسخگویان به گزینه مخالفم و 0/10 درصد از پاسخگویان به گزینه کاملاً مخالفم پاسخ داده‌اند. اغلب پاسخگویان به گزینه موافقم پاسخ داده‌اند.
 
جدول 2) توزیع فراوانی متغیر سرمايه فرهنگي
.........................................................

نتایج جدول فوق بیانگر این است که 6/34 درصد از پاسخگویان به گزینه کاملاً موافقم و 7/39 درصد از پاسخگویان به گزینه موافقم و 3/20 درصد از پاسخگویان به گزینه نظری ندارم و 7/2 درصد از پاسخگویان به گزینه مخالفم و 7/2 درصد از پاسخگویان به گزینه کاملا مخالفم پاسخ داده‌اند. اغلب پاسخگویان به گزینه موافقم پاسخ داده‌اند.
 
جدول 3) توزیع فراوانی متغیر دين‌داري
................................................

نتایج به دست آمده در مورد دینداری پاسخگویان نشانگر این است که 0/50 درصد از پاسخگویان به گزینه کاملا موافقم و 0/23 درصد از پاسخگویان به گزینه موافقم و 2/12درصد از پاسخگویان به گزینه نظری ندارم و 6/1درصد از پاسخگویان به گزینه مخالفم و 2/13 درصد از پاسخگویان به گزینه کاملا مخالفم پاسخ داده‌اند. اغلب پاسخگویان به گزینه کاملاً موافقم پاسخ داده‌اند.

جدول 4) توزیع فراوانی متغیر استفاده از رسانه
.............................................

نتایج جدول فوق بیانگر این است که  4/1 درصد از پاسخگویان به گزینه کاملا موافقم و 1/71 درصد از پاسخگویان به گزینه موافقم و 8/20 درصد از پاسخگویان به گزینه نظری ندارم و 7/2 درصد از پاسخگویان به گزینه مخالفم و 7/2 درصد از پاسخگویان به گزینه کاملا مخالفم پاسخ داده‌اند. اغلب پاسخگویان به گزینه موافقم پاسخ داده‌اند. ضمنا 4/1 از پاسخگویان به این گویه پاسخ نداده‌اند.

جدول 5) توزیع فراوانی متغیر فاصله نسل‌ها
..........................

همانگونه که جدول متغیر فاصله نسل¬ها دیده می‌شود 9/44 درصد از پاسخگویان به گزینه کاملا موافقم و 8/30 درصد از پاسخگویان به گزینه موافقم و 8/10 درصد از پاسخگویان به گزینه نظری ندارم و 8/6 درصد از پاسخگویان به گزینه مخالفم و 8/6 درصد از پاسخگویان به گزینه کاملا مخالفم پاسخ داده‌اند. اغلب پاسخگویان به گزینه کاملاً مخالفم پاسخ داده‌اند.

7- آمار استنباطی
فرضيه اول: به نظر مي‌رسد بين سن و فاصله نسلي رابطه وجود دارد.
    
جدول 6) آزمون آنالیز واریانس یک طرفه بين سن و فاصله نسلي
........................................    

براساس نتایج حاصله از آزمون تحلیل واریانس بين سن و فاصله نسلي، تفاوت معناداری وجود دارد. بنابراین فرضیه فوق در سطح اطمبنان 95 درصد مورد تایید قرار می‌گیرد.

فرضیه دوم: به نظر مي‌رسد بين جنسيت و فاصله نسلي رابطه وجود دارد.
 
جدول 7) آماره تفاوت میانگین‌ها بین جنسيت و فاصله نسلي
...........................................

جدول 8) آزمون تفاوت میانگین‌ها بین جنسيت و فاصله نسلي
...................................

همانگونه که در جدول بررسی تفاوت میانگین¬ها مشاهده می¬گردد بين جنسيت و فاصله نسلي رابطه معنی-داری وجود دارد. بنابراین فرضیه فوق در سطح اطمینان 95 درصد مورد تایید قرار می¬گیرد.
فرضیه سوم: به نظر مي¬رسد بين ميزان تحصيلات پدران و فاصله نسلي رابطه وجود دارد.

جدول 9) آزمون آنالیز واریانس یکطرفه بين ميزان تحصيلات پدران و فاصله نسلي
..................................    

براساس نتایج حاصله از آزمون تحلیل واریانس بين ميزان تحصيلات پدران و فاصله نسلي، تفاوت معناداری وجود دارد. بنابراین فرضیه فوق در سطح اطمینان 95 درصد مورد تایید قرار می‌گیرد.

فرضیه چهارم: به نظر مي‌رسد بين سرمايه اقتصادي و فاصله نسلي رابطه وجود دارد؛

جدول 10) ضریب همبستگی پیرسون بین سرمايه اقتصادي و فاصله نسلي
......................................    

همانگونه که در جدول ضریب همبستگی پیرسون مشاهده می‌شود بین سرمايه اقتصادي و فاصله نسلي، رابطه مثبت و معناداری با احتساب ضریب همبستگی 133/0 برقرار است بنابراین فرضیه فوق در سطح اطمینان 95 درصد مورد تأیید قرار می‌گیرد.

فرضیه پنجم: به نظر مي‌رسد بين سرمايه فرهنگي و فاصله نسلي رابطه وجود دارد؛

جدول 11) ضریب همبستگی پیرسون بين سرمايه فرهنگي و فاصله نسلي
.................................

همانگونه که در جدول ضریب همبستگی پیرسون مشاهده می‌شود بين سرمايه فرهنگي و فاصله نسلي، رابطه مثبت و معناداری با احتساب ضریب همبستگی **306/0 برقرار است بنابراین فرضیه فوق در سطح اطمینان 99 درصد مورد تأیید قرار می‌گیرد.

فرضیه ششم: به نظر مي‌رسد بين دين‌داري و فاصله نسلي رابطه وجود دارد.

جدول 12) ضریب همبستگی پیرسون بين دين¬داري و فاصله نسلي
..........................................

همانگونه که در جدول ضریب همبستگی پیرسون مشاهده می‌شود بين دين¬داري و فاصله نسلي، رابطه معکوس (منفی) و معناداری با احتساب ضریب همبستگی 0/211 برقرار است بنابراین فرضیه فوق در سطح اطمینان 99 درصد مورد تأیید قرار می‌گیرد.

فرضیه هفتم: به نظر مي¬رسد بين استفاده از رسانه و فاصله نسلي رابطه وجود دارد.

جدول 13) ضریب همبستگی پیرسون بين استفاده از رسانه و فاصله نسلي
........................................

همانگونه که در جدول ضریب همبستگی پیرسون مشاهده می‌شود بين استفاده از رسانه و فاصله نسلي، رابطه مثبت و معناداری با احتساب ضریب همبستگی **178/0 برقرار است بنابراین فرضیه فوق در سطح اطمینان 99 درصد مورد تأیید قرار می‌گیرد.

8- رگرسیون
کاربرد يک متغير براى عمل پيش‌بينى درخصوص متغير ديگر را رگرسيون مى‌گويند. رگرسيون با کاربرد يک متغير دانسته و مشخص، مقادير متغير غيرمشخص ديگرى را پيش‌بينى مى‌کند؛ متغیرهای مستقل نظیر: سن، جنسيت، ميزان تحصيلات پدران، سرمايه اقتصادي، سرمايه فرهنگي، دين¬داري، استفاده از رسانه. ميزان تغيير يک متغير بر اثر متغير ديگر را ضريب رگرسيون نيز مى‌گويند که عبارت است از ميزان تغييرى که در متغير وابسته بر اثر يک واحد تغيير در متغير مستقل بروز مى‌کند.

جدول 14) نتایج آزمون تحلیل رگرسیون عوامل اجتماعی موثر بر فاصله نسلی
..................................

همانگونه که در جدول آزمون تحلیل رگرسیون مشاهده می‌شود متغیرهای موثر توانسته‌اند بر فاصله نسلی با ضریب تعیین 289/0 درصد تغییرات موجود را پیش¬بینی کنند. به عبارتی متغیرهای مستقل موثر توانسته¬اند به اندازه 289/0 درصد از تغییرات مربوط به فاصله نسلی را تبیین کنند و مابقی تأثیرات ناشی از متغیرهایی است که در این تحقیق لحاظ نشده است.

جدول 15) ضرایب آزمون تحلیل رگرسیون عوامل اجتماعی موثر بر فاصله نسلی
....................................

همانگونه که در جدول تحلیل رگرسیون مشاهده می‌گردد متغیر سن با بتای 327/0 و متغیر جنسيت با بتای 158/0 و متغیر دين داري  با بتای 368/0- و متغیر ميزان تحصيلات پدران با بتای 313/0 و متغیر سرمايه فرهنگي با بتای 427/0 و متغیر سرمايه اقتصادي با بتای 503/0 و متغیر استفاده از رسانه با بتای 272/0 توانست بر متغیر  فاصله نسلی موثر واقع شود و بیشترین تأثیر را نیز سرمايه اقتصادي داشته است.

9- تحلیل مسیر
تحليل مسير  يا روش آماري كاربرد ضرايب بتاي استاندارد رگرسيون چند متغيرى در مدل¬هاى ساختاري است. هدف تحليل مسير به دست آوردن برآوردهاى كمى روابط علّى (همکنشي يکجانبه يا کواريته) بين مجموعه‌اى از متغيرهاست. ساختن يک مدل علّي لزوماً به معناي وجود روابط علّي در بين متغيرهاي مدل نيست بلکه اين عليت براساس مفروضات همبستگي و نظر و پيشينه تحقيق استوار است.
تحليل مسير بيان مى‌كند كه كدام مسير مهمتر و يا معنادارتر است. ضرايب مسير براساس ضريب استاندارد شده رگرسيون محاسبه مى¬شود.

نمودار 1) تحلیل مسیر
...............................................

بحث و نتیجه‌گیری
براساس يافته¬هاي پژوهش، در دامنه 20 تا 48 ميانگين فاصله نسلي 5/18 بوده است. بنابراين، مي¬توان نتيجه گرفت كه ميزان فاصله نسلي بين دانش¬آموزان متوسط رو به بالاست است. اين موضوع حاكي از آن است كه بسترهايي مستعد براي ظهور و بروز انواع آسيب¬هاي اجتماعي از جمله فاصله نسلي در ميان دانش‌آموزان وجود دارد و ميزان فاصله نسلي آنان متوسط رو به بالا است. منظور از فاصله نسلي تعارض و اختلاف بين دو نسل است كه مي¬توان آن را گسست اجتماعي ناميد. در تعريف از گسست اجتماعي بروز فاصله بين يك قشر با گروه سني ديگر را با تعبير گسست معرض مي¬كنند؛ اين گسست و فاصله مي¬تواند در طيفي از فاصله فكري و فرهنگي گرفته تا فاصله عاطفي يا فيزيكي جغرافيايي يا شرايط سطح زندگي باشد. با اين تعريف بروز اختلاف جدي در سطح فكري و فرهنگي دو نسل را مي¬توان گسست ناميد. همچنان كه در فرضيه اول و دوم اين پژوهش مطرح شد و يافته¬هاي پژوهش نيز اين موضوع را تأييد مي-كند بين جنسيت، سن و شكاف نسلي رابطه معناداري وجود دارد. بدين معني كه شكاف بين دختران و پسران  و سن آنها به يك اندازه نیست و از لحاظ آماري تفاوت معناداري را از خود نشان داده است. نتايج اين تحقيق نيز با تحقيق پورحلبي و همكاران (1391) كه بيان مي¬كند تفاوت معناداري بين جنسيت و دینداری و سرمایه فرهنگی وجود ندارد و این متغیر با تحقیقات پیشین همخواني دارد.
باتوجه به يافته¬هاي تحقيق مي¬توان گفت بين سطح تحصيل پدران و فاصله نسلي رابطه معناداري وجود دارد؛ يعني با افزايش يا كاهش ميزان تحصيل پدران فاصله نسلي افزايش يا كاهش مي¬يابد و براساس يافته¬هاي تحقيقات مشابه در خانواده¬هايي كه در طبقات پايين جامعه زندگي مي¬كنند و فرزندان آنها تحصيلات عالي دارند فاصله نسلي بيشتري احساس مي¬شود؛ همچنين، نتايج تحقيق حاضر با تحقيق قديمي (1388) همخواني دارد كه بين فاصله نسلي و ميزان تحصيلات پدران رابطه معناداري وجود دارد. افزايش سطح تحصيلات يا پايه و مقطع تحصيلي دانش‌آموزان مي¬تواند بر ميزان تعارض نسلي فرزندان و والدين اثرگذار باشد. اين مسأله با يافته¬هاي آزاد ارمكي (1380) كه متغير تحصيلات را بعنوان متغير موثر در دگرگوني ارزش‌ها مي¬دانست و همچنين با نتايج محسني (1375) مبني بر اينكه افراد تحصيل كرده نسبت به ساير افراد بيشتر فرامادي هستند همخواني دارد. در مقاله حاضر ميزان استفاده از رسانه با فاصله نسلي بيشترين رابطه را دارد به¬گونه¬اي كه، تأثير بیشتری را در فاصله نسلي داشته است؛ به اين معني كه هر چقدر استفاده از رسانه بيشتر باشد به همان اندازه بر ميزان شكاف نسلي افزوده شده است. اين مطابق با تئوري اينگلهارت است كه گسترش رسانه¬هاي جمعي به تغيير ارزش‌ها منجر شده است بطوريكه در عصر كنوني، جهاني شدن ارتباطات و رسانه¬ها بر شكاف ارزش‌هاي انساني اثر گذاشته است. لباس¬هاي يك شكل دانش‌آموزان و موسيقي¬هاي جديد از نمونه¬هاي تأثير استفاده رسانه در تغيير رفتارها و ارزش‌هاي نسل كنوني و پايبند نبودن آنها به سنت¬هاي فرهنگي است. همچنين، يان رابرتسون معتقد است كه رشد و گسترش تدريجي رسانه¬هاي جمعي و وسايل ارتباطي تأثيرات مثبت و منفي فراواني در زندگي بشر داشته است. از همه مهمتر اينكه در عصر كنوني با ظهور اينترنت و فناوري¬هاي ارتباطات و اطلاعات، و بويژه اينترنت، فضاي ارتباطات و اثرگذاري آنها بسيار افزايش يافته است. بطوريكه ما هم اكنون تحت تأثير اين رسانه¬هاي نوين هستيم، به عبارتي مخاطبان جهاني رسانه¬ها و نسل¬هاي كنوني در معرض انتشار و نمايش پيام¬هاي متنوع رسانه¬اي قرار دارند و پيام¬هايي دريافت مي¬كنند كه مي¬تواند سنت¬ها و الگوهاي فرهنگي و اجتماعي و نسلي جوامع و همچنين روابط نسلي آنها را دستخوش چالش و دگرگوني كند. همچنين نتايج تحقيق حاضر با نتايج تحقيقات قديمي (1388) و پورحلبي و همكاران (1391) همخواني دارد.
با بررسی آزمون¬ها، نتیجه حاصله حکایت از وجود رابطه بين سرمايه اقتصادي، سرمايه فرهنگي و فاصله نسلي دارد؛ پير بورديو ويژگي¬هاي طبقات اجتماعي را درخصوص تملك سرمايه (سرمايه فرهنگي و اقتصادي) به صورت نظري و تجربي بررسي مي¬كند. از نظر او جايگاه كنشگران اجتماعي در فضاي طبقاتي به حجم و ساخت سرمايه آنها بستگي دارد. از نظر او، سرمايه وسيله¬اي براي تشخيص و تمايز است. در اين ميان براي سرمايه فرهنگي و اقتصادي اهميت زيادي قائل است. همبستگي معنادار بين سرمايه فرهنگي و فاصله نسلي نظر وي را تأييد مي¬كند. براساس نتايج تحقيق حاضر، رابطه معناداري بين درآمد و محل سکونت و نحوه گذران اوقات فراغت و فاصله نسلي برقرار است؛ اين بدين معني كه هر درآمد و محل سکونت و نحوه گذران اوقات فراغت هر چقدر در جامعه بالا باشد ميزان فاصله نسلي بالاتر است و درآمد و محل سکونت و نحوه گذران اوقات فراغت پايين¬تر به ميزان¬هاي پايين فاصله نسلي در ميان دانش‌آموزان منجر خواهد شد. بورديو معتقد است كه عاملان اجتماعي به دو صورت واجد سرمايه¬اند و اين سرمايه در شكل بخشيدن به جايگاه¬شان در ساختار طبقاتي مؤثر است. در بعد اول براساس ميزان سرمايه¬اي (اقتصادي و فرهنگي) كه در اختيار دارند و در بعد دوم براساس ساختار سرمايه¬شان؛ يعني وزن نسبي هريك از انواع مختلف سرمايه اقتصادي كه صورت¬هاي مختلف دارند. بررسی متغیر دینداری نشان می¬دهد که بین این متغیر و فاصله نسلی ارتباط معنی¬داری ولی از نوع معکوس برقرار است به عبارتی هرچه میزان دینداری افزایش یابذ شکاف نسلی کاهش پیدا خواهد کرد بعبارتی با افزایش یک متغیر، متغیر دیگر کاهش می¬یابد. نتایج این تحقیق با نتایج تحقیق يوت شونفلونگ (2001) و معیدفر (1383) در داخل و خارج از کشور همخوانی دارد. در مقايسه با تئوري اينگلهارت درخصوص جايگزيني ارزش‌هاي مادي و فرامادي نيز مي¬توان گفت در منطقه مورد بررسي هنوز هم ارزش‌هاي فرامادي (مذهبي و سياسي و اجتماعي) در جايگاه بالاتري نسبت به ارزش‌هاي اقتصادي قرار داشته¬اند. مهمتر اينكه اين موضوع در مورد فرزندان نيز صادق است. بعبارتي، مي¬توان گفت موافق با ايده اينگلهارت در نسل جديد ارزش‌هاي غيرمادي در رده بالاتر نسبت به ارزش‌هاي مادي قرار دارند. نتايج حاصل از بررسي رابطه متغير عدم درك متقابل فرزندان و والدين نشان داد كه اين متغير رابطه معناداري با شكاف ارزشي بين اين دو نسل دارد. گروسك و گودنو (1994) در تحقيقات خود دريافتند كه صحت ادراكات فرزندان از ارزش‌هاي والدين بطور اساسي تحت شرايطي است كه اطلاعات (ارزش‌ها) را بدست مي¬آوردند. آنها از جمله مهمترين عوامل تعيين كننده ادراك از ارزش‌هاي والدين را درجه توافق ارزشي والدين و فرزندان مي¬دانند.

چکیده

مقاله حاضر با هدف بررسی رابطه فاصله نسلی و آسیب‌های اجتماعی در بین دانش‌آموزان مقطع متوسطه دوم شهر جهرم در سال 1396 انجام شده است. چارچوب نظري و مدل تحليلي با استفاده از نظريه‌هاي نظريه‌پردازاني همچون گئورگ زيمل، پيتر برگر و تامس لاكمن، رونالد اينگلهارت، اريك اريكسون، جكلين گودنو و ورنل بنگستون ارائه شد. روش پژوهش حاضر پيمايشي و با تكنيك پرسشنامه كه داراي اعتبار صوري و اعتبار سازه‌اي و اعتماد (آلفاي كرونباخ بالاي 86 درصد) بوده به گردآوري اطلاعات اقدام شده است. جامعه آماري پژوهش شامل 8360 نفر از دانش‌آموزان مقطع متوسطه شهر جهرم كه از بين آنان با استفاده از فرمول كوكران تعداد 370 نفر به روش خوشه‌اي بعنوان نمونه انتخاب شده‌اند. براي تجزيه و تحليل داده‌ها با استفاده از دو شيوه آمار توصيفي و استنباطي و با بهره‌گيري از نرم‌افزار آماري، اطلاعات در قالب جداول تنظيم شده است. يافته‌هاي پژوهش بیانگر این است كه متغیرهای موثر توانسته‌اند بر فاصله نسلی با ضریب تعیین 289 درصد تغییرات موجود را پیش‌بینی کنند همچنین متغیر سن با بتای 327 درصد و متغیر جنسيت با بتای 158 درصد و متغیر دين‌داري با بتای 368/0- و متغیر ميزان تحصيلات پدران با بتای 313 درصد و متغیر سرمايه فرهنگي با بتای427 درصد و متغیر سرمايه اقتصادي با بتای 503 درصد و متغیر استفاده از رسانه با بتای 272 درصد توانست بر متغیر فاصله نسلی موثر واقع شود و بیشترین تأثیر را نیز سرمايه اقتصادي داشته است.