بررسی حقوقی قراردادهای هوشمند در حوزه نفت و گاز و پتروشیمی

وابستگی سازمانی/سمت

  • 1- کارشناسی‌ارشد مدیریت صنعتی گرایش مدیریت تولید و عملیات، دانشگاه شهید بهشتی (نویسنده مسئول)
دریافت: ۹ دی ۱۴۰۱ | انتشار: 30 اردیبهشت 1402

منابع و ماخذ

فارسی:
1- ابراهیمی، سیدنصراله و شیریجیان، محمد (1393)، «قراردادهای بالادستی نفت و گاز نظام جمهوری اسلامی ایران و تبیین دلالت¬های قانونی و الزامات قراردادهای جدید»، فصلنامه اقتصاد انرژی ایران، س 3، ش 10.
2- امیرحسینی، مرتضی و دری¬نوگورانی، محسن (1400)، «ارائه سازوکاری برای نظارت مالک بر قرارداد هوشمند در اتریوم»، دوفصل¬نامه علمی منادی امنیت فضای تولید و تبادل اطلاعات (افتا)، ش 2.
3- برامکی یزدی، حجت¬اله و منظور، داوود (1395)، «بررسی و تحلیل فقهی قراردادهای توسعه میدان¬های نفت و گاز»، فصلنامه اقتصاد اسلامی، س 16، ش 62.
4- خدیور، آمنه و دیگران (1401)، «شناسایی و رتبه¬بندی عوامل کلیدی موفقیت پیاده¬سازی قرارداد هوشمند در صنعت بیمه»، فصلنامه مدیریت اطلاعات، دوره 8، ش 8.
5- خلعتبری، مصطفی و دیگران (1400)، «تاثیر ویروس کرونا بر بازار جهانی نفت و گاز و چشم¬انداز آن در آینده»، فصلنامه پایداری، توسعه و محیط¬زیست، دوره 2، ش 1.
6- دهقانی تفتی و دیگران (1401)، «مطالعه تطبیقی قانون حاکم بر قراردادهای هوشمند دیجیتالی از منظر حقوق بین¬الملل خصوصی در نظام حقوقی ایران و مقررات رم یک»، دوفصلنامه علمی حقوق فناوری¬های نوین، دوره 2، ش 4.
7- ذاکری¬نیا، حانیه و غلام¬پور، زهرا (1401)، «ظرفیت¬سنجی قراردادهای ساخت و ساز خودالزام¬گر»، حقوق فناوری¬های نوین، دوره 3، ش 5.
8- ربانی موسویان، سیدعلی (1400)، «قواعد حاکم بر قراردادهای هوشمند در فقه امامیه و حقوق موضوعه»، فصلنامه پژوهش¬های فقه و حقوق اسلامی، س 17، ش 66.
9- رشوند¬بوکانی، مهدی و ناصر، مهدی (1398)، «قصد متعاملین در قراردادهای هوشمند: شرایط اعتبار و شیوه احراز آن»، دوفصلنامه پژوهش¬نامه حقوق اسلامی، س 20، ش 1.
10- روشنی، علی (1400)، «بررسی و ارائه الگوی استقرار بلاکچین در قراردادهای بین¬المللی صنعت نفت و گاز (مطالعه موردی شرکت گاز استان آذربایجان شرقی)»، فصلنامه مطالعات راهبردی در صنعت نفت و انرژی، س 13، ش 52.
11- زمانیان، معصومه و وطنی، زهرا (1401)، «افزایش کارایی اعتبارات اسنادی با فناوری بلاکچین خصوصی و قرارداد هوشمند و ارزیابی تطبیقی میزان سازگاری قوانین با آن»، فصلنامه تحقیقات حقوقی ویژه¬نامه حقوق و فناوری.
12- سلیمی، سیده شیدا و اصغریان، مجتبی (1400)، «مطالعه تطبیقی ریسک¬های فنی و مهندسی در قراردادهای ای.پی.سی صنعت نفت ایران و فیزیک»، فصلنامه مطالعات حقوقی، دوره 13، ش 4.
13- محمدی، سام و دیگران (1394)، «بررسی قواعد اختصاصی قراردادهای بالادستی نفت با تاکید بر قرارداد جدید نفتی موسوم به IPC»، دوفصلنامه حقوق اداری، س 3، ش 9.
14- مظفری، مصطفی و ناصر، مهدی (1397)، «نقش قراردادهای هوشمند در تثبیت حقوق مالکانه افراد»، فصلنامه تحقیقات حقوقی، ش 95.
15- ملاابراهیمی، عماد و ارفع¬نیا، بهشید (1398)، «تحلیل روش¬های جایگزین حل¬وفصل اختلافات (ADR) در قراردادهای جدید بالادستی نفتی ایران IPC»، فصلنامه مطالعات حقوق انرژی، دوره 5، ش 2.
16- ملک، هادی (1401)، «بررسی حقوقی نقش بلاکچین در قراردادهای هوشمند حوزه مالکیت فکری»، فصلنامه پژوهش¬های حقوقی میان رشته¬ای، دوره 3، ش 2.
17- منصوری، رباب و قائمی اصل، مهدی (1400)، «عملیات پردازش پس از معامله در بستر بلاک¬چین؛ الگویی برای بکارگیری فین¬تک در مالی اسلامی»، دوفصلنامه علمی (تحقیقات مالی اسلامی)، س 11، ش 1.
18- منظور، داود و نوروزی، احمد (1399)، «تأمین مالی پروژه¬های بالادستی نفت و گاز از طریق رمزارز نفت پایه در قالب الگوهای قراردادی متعارف»، فصلنامه انرژی ایران، دوره 23، ش 2.
19- میثمی، حسین و دیگران (1400)، «تحلیل فقهی ماهیت هزینه¬های پول در قراردادهای بالادستی نفت و گاز ایران»، دوفصلنامه جستارهای اقتصادی ایران، س 18، ش 35.
20- ناصر، مهدی و صادقی، حسین (1398)، «اعتبارسنجی و چالش¬های حقوقی بکارگیری قراردادهای هوشمند: با مطالعه تطبیقی نظام حقوقی ایران و آمریکا»، فصلنامه پژوهش حقوق خصوصی، س 7، ش 27.
21- ناصر، مهدی و رضوی، سیدمحمدحسن (1398)، «تحلیل حقوقی کارکرد قراردادهای هوشمند در نقل و انتقالات دیجیتالی در بازارهای مالی»، فصلنامه پژوهشنامه بازرگانی، ش 93.
22- نجات¬زادگان، سعید و سلطانی، محمد (1401)، «ارزیابی شرایط عمومی صحت قراردادهای هوشمند از منظر حقوق ایران و آمریکا»، فصلنامه تحقیقات حقوقی ویژه¬نامه حقوق و فناوری.

لاتین:
23- Ahmed, R. W., Salah, K., Jayaraman, R., Yaqoob, I., & Omar, M (2022). Blockchain in oil and gas industry: Applications, challenges, and future trends, Technology in Society, Vol 68.
24- Aslam, J., Saleem, A., Tariq Khan, N., Bae Kim, Y (2022). Blockchain Technology for Oil and Gas: Implications and Adoption Framework Using Agile and Lean Supply Chains, Processes, Vol 10, Issue 12.
25- Farsijani, H, & Alah Karam Pour, A (2022). Assessing the readiness to use blockchain technology in the National Iranian Gas Company, Production and Operation Management, Vol 13, Issue 3, No. 30.
26- Haqu, A. B., Hassan, R., & Zihad, O. M. (2021). Smart Oil: Blockchain and smart contract-based oil supply chain management, IET Block chain, Vol 1, Issue 2-4, pp. 95-104.
27- Mohammadi, R., & Kasaee, M. (2022). The Investigation Role of Organizational Ambidexterity on Sustainable Competitive Advantage and Dynamic Capabilities, Management, Economics and Entrepreneurship Studies, Vol 3, Issue 3.
28- Mohammadi, R. (2019). Data Warehouse the Infrastructure of Business Intelligence, 4th International Congress on Engineering, Technology and Applied Sciences, AUCKLAND University of Technology, June 10, 2019.
29- Nejad Taheri, M., Taghavifard, M. T., & Toloei Eshlaghi, A. (2023). A Model for Designing Skill Training Courses Using Original Research Smart Contracts on the Blockchain Platform, Business Intelligence Management Studies, Vol 11, No 42, pp. 197-236.
30- Talebi, D., Mohammadi, R. (2023). The Role of Block-Chain on Enterprise Resource Planning (ERP), Journal of Industrial Engineering and Management, Vol 13, Issue 4, pp. 12-25.

متن کامل

مقدمه
جایگاه نخست ایران در عرصه ذخایر نفت و گاز در جهان در حالی است که این منابع جزء منابع متعارف محسوب شده و ایران هنوز اکتشاف گسترده و تخمین ذخایر غیرمتعارف (شیل¬های نفت و گاز و هیدرات-های گازی) را آغاز نکرده است. براساس اطلاعات اولیه، در بخش¬هایی از کشور ذخایر گسترده هیدرات¬های گازی وجود دارد که پیش¬بینی می¬شود میزان آن¬ها از ذخایر گازی کشور بیشتر باشد. طبق آمارهای رسمی ذخایر در جای هیدروکربور مایع کشور مشتمل بر نفت خام، مایعات و میعانات گازی 47/836 میلیارد بشکه است که از این میزان، 239 میلیارد بشکه آن قابل استحصال است. باتوجه به نهاده اصلی بودن این منبع انرژی در فرآیند تولید و اقتصاد کشور از یکسو و تجدیدناپذیر بودن آن از سوی دیگر، عقد قراردادهای نفتی کارا در استحصال بهینه آن، همواره از مسائل اساسی این حوزه محسوب شده است؛ بطوریکه در پنج دهه گذشته، چهار نسل مختلف از قراردادهای بالادستی نفت تدوین و ابلاغ شده است. در این قراردادها باید جنبه¬های مختلفی از جمله مباحث فقهی، حقوقی، اقتصادی، مالی، محیط¬زیستی و سیاسی رعایت و توسط پژوهشگران بررسی شود (میثمی و همکاران، 1400).
پروژه¬های اجرایی نفت و گاز عمدتاً سرمایه¬بر بوده و برای کشورهای در حال توسعه مانند ایران ضرورت تأمین مالی خارجی به روش¬های مختلف برای این بخش به شدت احساس می¬شود. وجود مشکلات قراردادی و مشخص نبودن نوع خاصی از قراردادها برای انعقاد در این صنعت سبب شده است که سرمایه-گذاران خارجی استقبال چندانی از پروژه¬های نفت و گاز ایران نکنند (شیریجان و فعلی، 1398). داده¬های بخش خدمات و تولید به سرعت در حال افزایش است و شور و شوق فزاینده¬ای را برای مفاهیمی چون کلان داده¬ها افزایش می¬دهد (Mohammadi, 2019). مزیت رقابتی یک سازمان را می¬توان توانایی در نظر گرفت که سازمان از طریق استفاده از منابع و ویژگی¬هایش، به عملکردی بالاتر از رقبایش در همان بازار دست می¬یابد (Mohammadi and Kasaee, 2022). توسعه فناوری¬های دیجیتالی بطور مشخصی همه ابعاد زندگی مدرن را تحت تأثیر قرار داده است و دیجیتال¬سازی برای کمک به بهبود ایمنی بهره¬وری کارایی و پایداری سیستم¬های انرژی در سراسر جهان وعده¬های بزرگی دارد؛ اما همچنین در زمینه مسائلی چون امنیت حریم خصوصی و چالش¬های اقتصادی دیجیتالی شدن محل بحث و مناقشه است. تحلیل¬گران آژانس بین¬المللی انرژی معتقدند که دیجیتالی شدن به شدت در صنعت انرژی مهم خواهد شد و با افزایش سرعت تغییر و تحول فناوری مسائل ناشناخته بسیاری در طول زمان رخ خواهد داد که بر سیستم¬های انرژی تأثیر خواهند گذاشت. این فناوری¬ها هم در توانمند کردن میلیون¬ها نفر و هم در ایجاد فرصت¬های بی¬نظیر کسب و کار نقش خواهند داشت. به عقیده کارشناسان، دیجیتالی کردن می¬تواند بعنوان عاملی کلیدی، بسیاری از چالش¬های پیش¬روی این صنعت را برطرف سازد و در عین حال افق¬های جدیدی برای کسب و کار پیش¬روی آن بگشاید. البته در حالیکه دیجیتالی کردن می¬تواند منبعی برای تغییرات مثبت باشد، اما همان¬طور که پیش¬تر اشاره شد، چالش¬ها هم کم نیستند. علاوه بر مواردی چون حریم خصوصی و امنیت داده¬ها، نقص قوانین و مقررات یا کمبود مهارت¬ها و تجارب نیز در فهرست چالش-ها هستند و این سلسله چالش¬ها با ورود به فضاهای ناشناخته آینده گسترش می¬یابد (روشنی و همکاران، 1400). تکامل سریع و انقلابی فناوری زنجیره¬های بلوکی این باور را در محققان ایجاد کرده است که ممکن است مانند اینترنت، انقلاب بعدی در زمینه فناوری، زنجیره¬های بلوکی باشد. بطور سنتی، مراکز داده محلی برای ذخیره¬سازی اطلاعات کسب و کارها، تأمین امنیت و افزونگی آن¬ها بودند، شاید در یک مرکز داده سنتی؛ قطع بودن چندساعته یک سرویس موجب خسارت¬ها و زیان¬های چندمیلیون دلاری شود. اما در مرکز داده¬ای که باید خدمات ارزکاوی ارائه دهد، امنیت، افزونگی، پشتیبان¬گیری به نسبت قدرت محاسباتی و انرژی بیشتر اهمیت کمتری دارند. کاربرانی که می¬خواهند با مراکز داده ارزکاوی کنند، درخواست امنیت بیشتر یا افزونگی ندارند و اگر مراکز داده چندساعتی هم قطع باشد، زیان چندانی نکرده-اند. اما دریافت پردازش بیشتر و ارزان¬تر، استفاده از سرورهایی بیشتر و محدودیت نداشتن در مصرف انرژی برایشان اهمیت دارد (Talebi and Mohammadi, 2023).
همانند هر نوآوری جدیدی، بلاکچین هم دارای مزایا و معایبی است که برای اجرا و بکارگیری، دانستن آن-ها ضروری است. از جمله معایب بلاکچین به اعتماد نداشتن، به سبب تدوین نشدن قوانین، نبودن نظارت کافی، نبود شفافیت در بسیاری از شرکت¬ها، مدیریت چند زنجیره¬ای در بلاک¬چین¬ها، کیفیت نداشتن داده-ها و افزایش انرژی برق برای استخراج بلوک¬ها با افزایش داده¬های اضافی اشاره می¬شود. مزایای بلاکچین را می¬توان تبادل همتا به همتا، امنیت اطلاعاتی، شفافیت اطلاعاتی، تغییرناپذیری داده¬ها، تمرکززدایی و اتوماسیون (استفاده از قراردادهای هوشمند) برشمرد. در صنعت نفت و گاز کاربردهای فناوری بلاکچین از هویت جوان خود، یعنی ارزهای رمزنگاری شده در صورت حساب¬های توزیع شده مشترک فراتر رفته و به تسهیل¬کننده قراردادهای هوشمند تبدیل شده است. بلاک¬چین نقش نگهبانی معتمد و ارائه کننده بستری برای شفافیت را برعهده می¬گیرد و با حذف واسطه¬های حقوقی و مالی در یک توافق¬نامه، ارزشی بیشتر از افزایش بهره¬وری ایجاد می¬کند. سیستم فعلی علی¬رغم کارایی¬هایی که از آن بهره می¬برد، دارای نواقص و معایب زیر است، که امید است با بکارگیری بلاکچین در فرآیند پردازش پس از معامله مرتفع شود:
1) تأخیر در دریافت تأییدیه انتقال مالکیت؛ 2) اطلاعات ناسازگار؛ 3) ریسک مشارکت؛ 4) ریسک عملیاتی؛ 5) ابهام در تسویه؛ 6) پیچیدگی حساب¬های امانی؛ 7) واسطه¬های پرهزینه (منصوری و قائمی اصل، 1400). بلاکچین و قراردادهای هوشمند به همراه اینترنت اشیاء می¬توانند زنجیره¬های سنتی نفت و گاز را تغییر دهند. بلاکچین با ارائه یک سیستم ایمن برای ثبت داده¬ها و پیاده¬سازی و اجرای اسکریپت¬ها یا برنامه¬های کدگذاری شده به نام قراردادهای هوشمند به زنجیره تأمین سنتی کمک می¬کند تا مدرن گردد. با قدرت قراردادهای هوشمند و دستگاه¬های مرتبط با اینترنت اشیاء، زنجیره تأمین نفت و گاز می-تواند منشا ایمنی و امنیت و شفافیت گردد. با تحولات علوم رایانه¬ای و ورود به دوره دیجیتال این سوال مطرح می¬شود که آیا می¬توان قراردادها را از فضای کاغذ و تصویر آن در چارچوب مکاتبات الکترونیکی نظیر ایمیل و دورنگار بیرون برد و در فضای دینامیک و الگوریتم¬های رایانه¬ای که توسط برنامه¬های رایانه-ای ساخته می¬شود جای داد؟ در این خصوص در ادامه مقاله بصورت مفصل صحبت شده و چالش¬های حقوقی و قراردادی آن مورد بررسی قرار می¬گیرد.

1- مفهوم بلاکچین
بلاک¬چین به زنجیره¬ای از بلوک¬ها اطلاق می¬گردد که در کنار یکدیگر با ایجاد یک زنجیره نامتمرکز امکان انجام مبادلات الکترونیکی و ذخیره داده پیام¬های الکترونیکی را فراهم می¬آورند. بعبارتی، بلاک¬چین بستری عمومی همانند شبکه گسترده جهانی می¬باشد که برای انتقال و ذخیره داده پیام¬های حاصل از عملکرد اصل¬ساز بکار گرفته شده و تفاوت آن با شبکه گسترده جهانی در نامتمرکز بودن آن می¬باشد. شبکه گسترده جهانی به جهت وابستگی به یک سیستم مرکزی از امکان آسیب¬پذیری در برابر حملات سایبری برخوردار است. اما بلاک¬چین به جهت نامتمرکز بودن از چنین خطراتی مصون می¬باشد. چراکه به جهت نامتمرکز بودن این بستر یک هکر از اینکه به کدام بلاک از این زنجیره حمله نموده و محتویات کدام بلاک را مورد هجمه قرار دهد اطلاعی نداشته و به محض ورود به سیستم این امکان قطع ارتباط سریعاً فراهم می¬گردد (ناصر و رضوی، 1398). زنجیره¬های بلوکی یک پارادایم انقلابی جدید است که بطور محسوسی تجارت، کسب و کار و فرآیندهای سازمان¬های داخلی و بین¬المللی را در سرتاسر جهان تغییر داده است. فناوری زنجیره¬های بلوکی این قدرت را دارد که موجب افزایش بهره¬وری و کاهش هزینه¬های تولید در حوزه¬های صنعتی و معدنی شود و کسب و کارهای نوینی را خلق و بسیاری از کسب و کارهای موجود را با سرعت باورنکردنی حذف و نابود کند. سیاست¬گذاران و بنگاه¬های بزرگ و کوچک صنعتی و خدماتی باید به فناوری¬هایی مانند زنجیره بلوکی، اهمیت راهبردی بدهند. شرکت¬های بزرگ در حوزه فناوری اطلاعات در مدت زمان کم به چنان مزایای اقتصادی دست یافته¬اند که با درآمد حاصل از منابع نفت و گاز یک کشور یا چند ده برابر ارزش بازاری فولادسازهای بزرگ یا شرکت¬های معدنی بین¬المللی قابل قیاس است (Talebi and Mohammadi, 2023). توسعه بسترهای نامتمرکز افق¬های جدیدی در استفاده از تکنولوژی جهت اجرای قراردادهای مابین اشخاص خصوصی بدون نیاز به فرد سوم مانند دادگاه را به وجود آورد. متعاقباً شرکت¬ها و پروتکل¬های جدیدی نیز جهت بکارگیری این نوع قراردادها در نظام مبادلاتی به وجود آمد (ناصر و رضوی، 1398). یک دفترکل، ساختمان داده¬ای شامل یک فهرست مرتب از معاملات است. برای مثال یک دفترکل ممکن است، معامله پولی بین چندین بانک یا کالاهای مبادله شده بین بخش¬های مختلف را ثبت می¬کند. در بلاکچین، دفتر کل روی تمام گره¬ها تکثیر می¬شود. علاوه بر این، معاملات در بلاک¬هایی دسته¬بندی و سپس با هم زنجیر می¬شوند. بنابراین یک دفترکل توزیع شده یک ساختمان داده تکثیر شده است و می¬توان به آن بلاک اضافه و تمام سوابق عملیات به روزرسانی را در آن ثبت کرد (Talebi and Mohammadi, 2023).
فناوری بلاکچین از پنج عنصر اصلی زیر تشکیل شده است:
1- پایگاه داده غیرمتمرکز: بلاکچین به یک سرور متمرکز وابسته نیست و داده¬ها در کل شبکه بلاکچین روی تمامی کامپیوترهای شبکه ذخیره و نگهداری می¬شود. هریک از طرفین در شبکه بلاکچین به پایگاه داده و سوابق اطلاعاتی دسترسی دارند و کنترل و تأیید صحت توسط تمامی اعضاء انجام می¬شود.
2- تراکنش همتا به همتا: بین تمام مشارکت¬کنندگان ارتباط مستقیم وجود دارد و به یک گره مرکزی محدود نیست. همچنین هر گره، خود، اطلاعات را ذخیره کرده و برای سایر گره¬ها ارسال می¬کند.
3- شفافیت با نام مستعار (گمنامی): بلاکچین، شکل قابل اعتماد بین طرفین را حل کرده و تمامی جزئیات تراکنش برای همه افراد در شبکه مشاهده¬شدنی است. هر کاربر با یک آدرس الفبایی کاراکتری، شناسایی و احراز هویت می¬شود.
4- تغییر نداشتن و برگشت سوابق: بعد از وارد کردن داده تراکنش در پایگاه داده و به روز کردن حساب¬ها، داده¬ها ثبت می¬شوند و دیگر نمی¬توان آن¬ها را تغییر داد، زیرا این اطلاعات به داده تراکنش¬های قبلی که ثبت شده¬اند، مرتبط هستند.
5- منطق محاسباتی: ماهیت دیجیتالی دفتر ثبت بدین معناست که تراکنش¬های بلاکچین می¬توانند با منطق محاسباتی ادغام شوند. بنابراین، کاربران می¬توانند الگوریتمی را تنظیم کنند که تراکنش بین گره¬ها را بصورت خودکار انجام دهد (خدیور و همکاران، 1401).
از فناوری بلاکچین در سه حوزه کلی زیر می¬توان استفاده نمود:
1- پرداخت¬های دیجیتال: در سیستم¬های پرداخت فعلی که برمبنای حساب¬ها و شبکه متمرکز هستند، تراکنش ابتدا برای واسطه فرستاده می¬شود که واسطه بعد از چک و تأیید اعتبار و صحت فرد و حساب طرفین، نتیجه را برای مبدا ارسال می¬کند و سپس تغییرات انجام می¬شود. اما در بلاکچین، تراکنش برای تمامی افراد داخل شبکه فرستاده می¬شود و با بررسی سوابق قبلی ثبت شده، تأیید می¬شود و تراکنش ثبت شده و در بلوک¬ها ذخیره می¬شود.
2- قرارداد هوشمند: قراردادهای فعلی در هر زمینه و هر سازمانی توسط وکلا و حقوق¬دانان تنظیم می¬شود که ممکن است خطایی در آن انجان شود. اما، در قرارداد هوشمند تمامی اطلاعات و شرایط قرارداد بصورت کد ثبت شده است و کلیه مراحل قرارداد از جمله مدیریت، اجرا و پرداخت بصورت خودکار انجام می¬گیرد.
3- مدیریت سوابق پایگاه داده: بلاکچین یک پایگاه داده مطمئن و غیرقابل دستکاری است که در آن اطلاعات بصورت توزیع شده ثبت می¬شود و از افزونگی داده¬ها جلوگیری شده و در برابر حملات مقاوم است (خدیور و همکاران، 1401).

2- قراردادهای هوشمند و ماهیت حقوقی آن‌ها
1-2- قراردادهای هوشمند  و سیر تکاملی آن‌ها
اتریوم ، زنجیره بلوک پیشرو در جهان در زمینه ایجاد قراردادهای هوشمند یا برنامه¬های غیرمتمرکز می-باشد. در اتریوم، استخراج¬گران برای به دست آوردن اتر  (رمزارز بومی اتریوم) فعالیت می¬کنند. اتر همچنین به منظور پرداخت هزینه¬های موردنیاز بابت کارمزد تراکنش¬ها و سایر خدمات شبکه مورد استفاده قرار می¬گیرد. قرارداد هوشمند یک کد برنامه¬نویسی بر روی زنجیره بلوک است. این کد می¬تواند هر الگوریتمی را پیاده¬سازی کند؛ و معمولاً مبادله پول، دارایی، سهام و ... را تسهیل می¬کند. قرارداد هوشمند می¬تواند شرایط موجود را بررسی کند و بطور خودکار بدون نیاز به دخالت شخص ثالث عمل مناسب را انجام دهد. از آنجاکه قراردادهای هوشمند روی زنجیره بلوک اجرا می¬شوند، دقیقاً همانگونه که برنامه-نویسی شده¬اند، بدون دستکاری، سانسور، خرابی و بدون نیاز به دخالت شخص ثالث توسط همه استخراج-گران اتریوم اجرا می¬شوند و نتایج آن¬ها پس از توافق جمعی بر روی زنجیره بلوک ثبت می¬شود (امیرمحسنی و دری¬نوگورانی، 1400). قراردادهای الکترونیکی به مرور در قالب¬هایی تکامل یافته است؛ از قراردادهای مبتنی بر امضاهای باینری تا قراردادهای داده¬گرا و نهایتاً قراردادهای هوشمند. در نوع اول، انعقاد قراردادها صرفاً بصورت الحاقی امکان¬پذیر است و شروط قراردادی از پیش تعیین ¬شده فرصت مذاکرات طرفینی را سلب می¬کند. قراردادهای مبتنی بر امضاهای باینری عموماً با کلیک بر روی دکمه خرید در مراکز فروش اینترنتی منعقد می¬شوند و خریدار، با پرداخت وجه قرارداد، کالای موردنظر خود را خریداری می¬کند. در قراردادهای داده¬گرا، فرد با ارائه دستوری به سامانه¬های الکترونیکی، در واقع سامانه را وکیل در انجام معامله می¬داند و سامانه، بدون نیاز به دخالت عامل انسانی، معامله را براساس شرایط قراردادی موردنظر موکل منعقد می¬کند. با مشکلاتی همچون نبود انعطاف در مذاکرات قراردادی و فقدان اگاهی از الزامات عرفی موجود در جامعه- با وجود اینکه الفاظ عقود محمول است بر معانی عرفیه- در این شیوه، نسل جدید قراردادهای الکترونیکی شکل گرفت. قراردادهای هوشمند، با برخورداری از الگوریتم¬های برنامه¬نویسی، ابهام در قرارداد را مرتفع می¬کنند. نمونه¬هایی از الگوریتم¬های قراردادی به این شرح قابل فرض است: در قراردادهای فروش املاک، چنانچه عوض قراردادی در سررسید پرداخت نشده باشد، هوش مصنوعی، باتوجه به دستورالعمل، ضمانت اجراهای از پیش تعیین شده را اعمال می¬کند. در صورت امتناع از پرداخت، متعهدله این موضوع را در عقد اعلام می¬نماید و هوش مصنوعی به دریافت وجه از حساب بانکی یا کیف پول دیجیتالی و یا توقیف ارزهای وی در بستر زنجیره بلوکی اقدام می¬کند. اگر تعهد به تحویل کالا اجرا نشود نیز، امکان برقاری الگوریتمی شبیه به ضمانت اجرایی قاطع وجود خواهد داشت؛ ضمن اینکه اگر در جریان تحویل، کالا معیوب باشد، امکان اقامه دعوی برای طرف مقابل فراهم است (ذاکری¬نیا و غلام¬پور، 1401).
2-2- ماهیت حقوقی قراردادهای هوشمند
ورود کشورها به بازارهای جهانی و توسعه مبادلات تجاری آن¬ها منوط به پذیرش و بکارگیری ابزارهای نوین مبادلاتی در نظام حقوقی آن¬ها می¬باشد. در سال¬های اخیر به وجود آمدن بسترهای عمومی مانند بلاک¬چین و اختراع ارزهای رمزنگاری شده دیجیتالی موجب ایجاد نوع جدیدی از قراردادهای الکترونیکی به نام قراردادهای هوشمند شده است. تجارت و توسعه آن در پرتو گردش اموال از طریق انعقاد قراردادها حاصل می¬گردد. اصولاً، قراردادهای سنتی از ابتدا بر روی کاغذ منعقد شده و اجرای آن¬ها باتوجه به اختلافات فراوانی که در تفسیر مفاد آن میان طرفین پیش می¬آمد، علاوه بر زمان¬بر بودن، گاه نیازمند تشریفات فراوان و صدور احکام دادگاه¬ها جهت اجرای مفاد آن بود. ایجاد و گسترش تکنولوژی بسترهای توزیع¬ شده منجر به پیدایش ابزارهای جدید در نظام مبادلاتی همسو با فناوری¬های نوین شده است. نتیجه پیدایش چنین ابزارهایی، ایجاد تغییر در نگرش افراد به انواع قراردادهای سنتی و استفاده از آن¬ها در توافقات حقوقی خود می¬باشد (رشوند بوکانی و ناصر، 1398).
حقوق قراردادها یکی از پویاترین جنبه¬های حقوقی تلقی می¬گردد که همواره تحت تأثیر اشکال جدیدی از تکنولوژی می¬باشد. در نظام حقوقی ایران عقد عبارت است از اینکه یک یا چند نفر در مقابل یک یا چند نفر دیگر تعهد بر امری نمایند و مورد قبول آن¬ها باشد. این تعریف قریب به تعریف ماده (1101) قانون مدنی فرانسه می¬باشد که در آن عقد، توافقی است که در ان یک یا چند شخص دیگر متعهد می¬شوند چیزی را تسلیم کنند یا عملی را انجام بدهند یا انجام ندهند. در حقوق ایالت جرجیای کشور ایالات متحده آمریکا از عقد بعنوان یک تعهد الزام¬آور قانون تعریف شده است، تعاریفی که در نظام حقوقی ایالات متحده از عقد بیان می¬گردد بطورکلی به سه دسته تقسیم می¬شوند:
گروه اول؛ با رویکردی نظری به مفهوم عقد آن را نتیجه¬ای از توافقات طرفین می¬دانند که مبین تعهدات قراردادی آن¬ها می¬باشد. گروه دوم؛ با رویکردی ماهوی عقد را توافقی می¬دانند که مبین حقوق و تعهدات افراد در یک رابطه دوطرفه می¬باشد. گروه سوم؛ نیز با رویکردی شکلی عقد را سند توافقاتی قلمداد می-کنند که مبین شروط مصرح در قرارداد می¬باشد (ناصر و صادقی، 1398). قراردادهای الکترونیکی به قراردادهایی گفته می¬شود که تحت توافق دو یا چند اراده در قالب ایجاب و قبول در محیط الکترونیکی منعقد می¬شوند. این قراردادها از لحاظ ماهیت تفاوت چندانی با قراردادهای سنتی نداشته و تنها وجه تمایز آن¬ها با قراردادهای سنتی، انعقاد آن¬ها در بستر الکترونیکی می¬باشد. قراردادهای هوشمند آخرین نسل از قراردادهای الکترونیکی می¬باشند. این قراردادها ابتدا توسط یک رمزنویس  و متخصص فناوری  آمریکایی به نام نیک سابو در سال 1997 توصیف گردیدند. این متخصص از قراردادهای هوشمند  بعنوان پروتکل¬های قراردادی تعبیه شده در نرم¬افزار و سخت¬افزارها تعریف نمود که نقض آن¬ها را بسیار پرهزینه می¬نمود. نیک سابو از قراردادهای هوشمند بعنوان دریچه¬ای جهت عبور از دنیای مبتنی بر قراردادهای کاغذی به دنیای دیجیتالی نام برد. اما طرح وی در آن زمان به دلیل عدم وجود فناوری و ابزارهای کافی، مسکوت ماند. در سال 2009 با به وجود امدن اولین ارز رمزنگاری شده (بیت¬کوین) توسط ساتوشی ناکاموتو و قرارگری آن در بستر نامتمرکز بلاک¬چین زمینه¬ای برای شکل¬گیری نسل جدید و پیشرفته قراردادهای الکترونیکی در کشور ایالات متحده پدید آمد (ناصر و رضوی، 1398).
اعتباردهی اسناد فیزیکی منجر به تأخیر، ناکارامدی و افزایش خطرات و تقلب واسطه¬های مالی می¬شود. همچنین برای ارائه خدمات بهتر به سیستم مالی، کاهش ریسک، ایجاد هزینه¬های اضافی غیرضروری و افزایش الزامات جملگی مطابقت داده می¬شوند. برای حل این مشکلات می¬توان از فناوری بلاکچین استفاده کرد و تمام وظایف ذکر شده در بالا را در مدت زمان کوتاه با دقت و صحت انجام داد و از طرفی این فناوری اعتباردهی و مطابقت دادن داده¬های موردنیاز را انجام می¬دهد. یکی دیگر از کاربردهای فناوری بلاک¬چین قراردادهای هوشمند است. قراردادهای هوشمند در زمینه فناوری بلاک¬چین (دفترکل توزیع¬ شده) هستند که توانایی تزریق راندمان و بهره¬وری بیشتر را دارند در حالیکه صرف هزینه¬های مرتبط با قراردادهای سنتی است (منصوری و قائمی اصل، 1400). در اواخر دهه 1990، نیک سابو، معمار اصلی قراردادهای هوشمند، ابداع خود را چنین تعریف کرد: (قرارداد هوشمند عبارت است از پروتکل تراکنش¬های رایانه¬ای که شروط یک قرارداد را اجرا می¬کند. اهداف کلی قرارداد هوشمند اولاً، تأمین شرایط عمومی قرارداد مانند شرایط پرداخت، محرمانگی و تضمین اجرای آن است. ثانیاً به حداقل رساندن استثنائات مخرب و تصادفی در فضای مجازی و در نهایت به حداقل رساندن نیاز به واسطه¬های اعتمادساز مانند بانک¬ها یا انواع دیگر نمایندگی¬هاست. باتوجه به جدید بودن این موضوع و نیاز مبرم به ترکیب علوم رایانه و حقوق، که تلاش¬هایی در این خصوص از سوی دانشمندان صورت گرفته است، سوالات متعددی درباره ماهیت حقوقی قراردادهای هوشمند مطرح شده است. برخی از دانشمندان علم حقوق، با پس زدن نام قرارداد هوشمند، آن را نه هوشمند و نه اساساً قرارداد به معنای حقوقی می¬دانند. بنابراین بحث درباره قراردادهای هوشمند مستلزم آشنایی با مفهوم آن¬هاست (دهقانی تفتی و همکاران، 1401). از نظر حقوقی، برای انعقاد عقد، توافق دو اراده انشائی کافی است. توافق دو اراده نیز منوط به ابزار و تطابق اراده¬هاست. در قراردادهای هوشمند که در فضای مجازی شکل می¬گیرد، به علت فقدان مواجهه فیزیکی علاوه بر ابراز قصد، انتساب آن به شخص معین و عدم تحریف محتوای قصد در جریان انتقال آن نیز از اهمیت ویژه¬ای برخوردار است. به این ترتیب، پیام¬های حاوی اراده انشائی در فضای مجازی در صورتی منجر به شکل¬گیری عقد می¬شوند و برای شخص التزام به وجود می¬آورند که از سه ویژگی برخوردار باشند: اول، حاکی از قصد انشاء باشند؛ دوم، قابل انتساب به شخص معین باشند و سوم، تحریف نشده باشند (تمامیت داده پیام). به این منظور در وهله اول لازم است بستر یا سیستم اطلاعاتی مورد استفاده برای ایجاد، ذخیره و ارسال پیام، مطمئن باشد. همین امر، ایجاب می¬کند تا با استناد به منابع معتبر، مطمئن بودن بستر یا سیستم اطلاعاتی و روش¬های انتقال اطلاعات و امنیت آن از لحاظ فنی بررسی گردد که این امر در مورد سیستم بلاک¬چین و امضای الکترونیکی به استناد مقالات و منابع معتبر خارجی انجام شده است.
در ارتباط با قراردادهای هوشمند، نظریه بازی¬ها  بعنوان زیرشاخه¬ای از دانش ریاضی کاربردی اعمال می-شود. که این نظریه بر سه پایه می¬چرخد: 1) پایبندی براساس قوانین و قواعدی شفاف که بطور اتوماتیک اجرا می¬شوند؛ 2) عدم نیاز به مراقب ناظر؛ 3) کسب بیشترین بهره با ایفای نقش خود و عدم تخطی از آن. اگرچه اکنون رژیم خاصی در زمینه قراردادهای هوشمند وجود ندارد اما می¬توان از قوانین، بالاخص از قوانین بین¬المللی موجود بهره گرفت از جمله ماده (5) قانون نمونه آنیسترال مقرر می¬دارد: (اثر حقوقی و اعتبار و نفوذ اطلاعات نباید به صرف اینکه در شکل داده پیام است، انکار شود). یا ماده (7) قانون یکنواخت معاملات الکترونیکی متذکر می¬شود: (اثر حقوقی و قابلیت اجرای یک قرارداد نباید به صرف آنکه داده¬های الکترونیکی در انعقاد آن نقش داشته¬اند، انکار شود) (ربانی¬موسویان، 1400).
چالشی را که برخی از دانشمندان علم حقوق درخصوص رد قرارگیری قراردادهای هوشمند به مفهوم (قرارداد) در اصطلاح¬شناسی علم حقوق مطرح می¬کنند با تحلیل تعریف قراردادهای الکترونیکی می¬توان اینگونه پاسخ داد که قرارداد الکترونیکی (به محصول فرآیند شکل¬گیری یک ماهیت حقوقی از طریق رابط¬های الکترونیکی اطلاق می¬شود). این توضیح لازم است که ارتباط الکترونیکی از طریق داده¬پیام توسط طرفین ایجاد می¬شود، از این¬رو برنامه¬های رایانه¬ای که قابلیت ایجاب و قبول و تعیین میزان و شروط حاکم بر قرارداد و تعهدات طرفین در محیط اینترنت را ارائه می¬دهند نیز در رسته قراردادهای الکترونیکی به معنای حقوقی آن طبقه¬بندی می¬شوند. بنابراین، به نظر می¬رسد قراردادهایی که با رایانه و اعمال اراده افراد از این طریق منعقد می¬شود از نظر مطابقت با ضوابط شرعی نحوه ایجاب و قبول مغایرتی نداشته باشد. زیرا ارسال داده ¬پیام، همانگونه که در قانون تجارت الکترونیکی تعریف شده است، نوعی ابزار بین متعاملین در تشکیل عقد محسوب می¬شود. در هر صورت، قراردادهای هوشمند، به منزله نسل جدیدی از قراردادهای الکترونیکی، تفاوت¬هایی با نسل فعلی و رایج دارند که عمده این تفاوت¬ها ناشی از بهره¬گیری فناوری دفاتر توزیع¬ شده و اینترنت اشیاء است (دهقانی تفتی و همکاران، 1401). با گسترش این قبیل قراردادها، در ایران، فروش مال غیر و وقوع معاملات فضولی و امثال آن به حداقل می¬رسد. بنابراین باتوجه به عدم امکان هرگونه سوءاستفاده مالی یا غیرمالی، انعقاد این قراردادها را می¬توان روشی برای جلب اعتماد متقابل طرفین (استحکام و ثبات معاملات) و تأمین ¬کننده اصلی اساسی موردنظر هابس دانست. این قراردادها نه تنها امکان انعقاد در قراردادهای ناقل ملکیت مانند بیع را دارند بلکه اخیراً امکان انعقاد عقود عهدی نیز به تبع بهره¬مندی آنها از ارز اتریوم فراهم شده است. عقود عهدی در قراردادهای هوشمند به سه نوع یکجانبه، دوجانبه و چندجانبه تقسیم می¬گردند. در قراردادهای یکجانبه یک طرف قرارداد در قبال تحقق شروط مقرر مانند پرداخت حق¬الزحمه، متعهد به انجام عملی می¬گردد. پس از انعقاد معامله، میزان وجه در نظر گرفته شده در حساب طرف دیگر بعنوان وجه قراردادی مسدود گردیده و امکان نقل و انتقال آن وجود نخواهد داشت. پس از اینکه متعدله، انجام عمل از سوی متعهد را تأیید کرد، وجه در نظر گرفته شده توسط هوش مصنوعی از حساب بانکی طرف معامله به حساب متعهد منتقل می¬گردد. در حال حاضر امکان انعقاد قراردادهای دوجانبه یا چندجانبه بصورت یکجانبه موجود بوده و طرفین متعاهد، با انعقاد قراردادهای یکجانبه نسبت به انجام تعهد و دریافت حق¬الزحمه خود اقدام می¬نمایند (رشوند¬بوکانی و ناصر، 1398).
تقریباً تمام حقوق¬دانان معتقدند قرارداد الکترونیکی نیز از نظر شرایط اساسی صحت معاملات، هیچ تفاوتی با قراردادهای عادی ندارد و وجود این شرایط در قراردادهای الکترونیکی نیز ضروری است. با این توضیح، برای اینکه بتوانیم قرارداد هوشمند را – به مثابه یک قرارداد الکترونیکی- یک قرارداد الزام¬آور بدانیم، نیاز است تا وجود یا فقدان شرایط اساسی یا عمومی قراردادها را در آن رصد کنیم. شرایط اساسی و عمومی قراردادها به شرایطی اطلاق می¬گردد که اختصاص به عقد و قرارداد خاصی نداشته و اصولاً در هر معامله¬ای باید وجود داشته باشد تا بتوان آن معامله را معتبر شناسایی نمود. در نظام حقوقی ایران، ماده (190) قانون مدنی به بیان شرایط عمومی قراردادها پرداخته و شرط قصد طرفین و رضای آن¬ها، اهلیت طرفین، موضوع معین که مورد معامله باشد و مشروعیت جهت معامله را بعنوان شرایط اساسی صحت معاملات ذکر نموده است. اما شرط سوم عمومی صحت قراردادها، در نظام حقوقی ایران، (موضوع معین که مورد معامله باشد) دانسته شده است (نجات¬زادگان و سلطانی، 1401).

3- ویژگی‌های قراردادهای هوشمند
مدل اجرایی قراردادهای هوشمند به این صورت است که پس از درخواست کاربر، متن قرارداد بصورت خودکار تولید می¬شود. پس از تأیید دو طرف با امضای دیجیتالی، قرارداد باید توسط ابزار تأیید، تصدیق شود تا برای شروع به کار در فرآیند اجرایی قرارداد در بلاک¬چین قرار بگیرد. اگر قرارداد جدیدی باشد، بعنوان پشتیبان در کتابخانه رویداد قرارداد ذخیره شود. در حین اجرای قرارداد، دارایی¬های دیجیتالی مختلف باتوجه به محتوای قرارداد مدیریت می¬گردد. در صورت نقض قرارداد، مجازات مطابق قرارداد اعمال می¬شود و وضعیت اعتبار به¬روز می¬گردد. در صورت اختلاف، شخص ثالث (معمولاً یک کارشناس حقوقی) در مراجع قضایی ورود پیدا می¬کند (NejadTaheri et al, 2023).
1) امنیت: انعقاد قراردادهای هوشمند در بستر بلاکچین منجر به افزایش امنیت مبادلاتی می¬شود. این بستر متشکل از بلوک¬هایی است که تحت الگوریتم¬های توابع هش ایجاد شده¬اند. ایجاد اخلال در هر بلوک می¬تواند منجر به ایجاد اخلال در سیستم و شناسایی سریع عامل مخل گردد. ذخیره اطلاعات در هر بلوک در قالب کدهای رمزنگاری شده انجام می¬گیرد. چنین فرآیند منجر می¬شود تا اطلاعات ذخیره شده در هر بلوک غیرقابل تغییر باشد. بنابراین امکان انجام حملات سایبری نیز به حداقل می¬رسد. ذخیره هر داده در بلاکچین منجر به ارسال رونوشتی از آن به هریک از رایانه¬های متصل به این بستر می¬گردد. این امر نه تنها در افزایش شفافیت موثر است؛ بلکه از وقوع تقلب و سوء استفاده¬های مالی و تجاری و تبانی در معاملات جلوگیری می¬کند. در شبکه¬های نامتمرکز مانند بلاک¬چین یک هکر نمی¬داند به کدام بلاک برای تغییر محتوای آن ضربه بزند. بنابراین اگر به یک بلاک حمله سایبری شود، چون رونوشت محتوای آن به تمامی رایانه¬های متصل به شبکه ارسال شده است، محتوا ایمن بوده و عامل مخل نیز به سرعت شناسایی و حذف می¬شود (صادقی و ناصر، 1397).
2) اصالت: برای برخورداری کامل از یک حق فکری، دارنده حق باید بتواند با هماهنگی پلیس و مأموران گمرکی حقوق خود را بطور مستمر اجرا کند. در اقتصاد جهانی مدرن شناسایی کالاهای تقلبی مسأله مهمی است و مأموران گمرکی و پلیس همه ابزارهای لازم برای تشخیص اصالت یا عدم اصالت کالاها را در اختیار ندارند. بلاکچین بعنوان دفتری قابل اعتماد در این زمینه بسیار مفید است، استفاده از زنجیره بلوکی برای ذخیره اطلاعات کالاها به کاربران و مشتری¬ها این امکان را می¬دهد که اصالت کالاها را بصورت فوری بررسی کنند. در واقع با نصب یک بارکد بر روی هر محصول و ثبت مجدد آن در یک بلاکچین عمومی می¬توان محصولات را حتی پس از فروش آن¬ها ردیابی کرد، این امر علاوه بر اینکه سرعت را تأمین می¬کند، اطلاعات مربوط به تعداد کالاهای فروخته شده به خرده فروش¬ها و سایر اشخاص را ممکن می¬کند و این امر باعث می¬شود که تأمین¬ کنندگان مطابق با نیازهای مصرف ¬کنندگان کمیت و کیفیت کالاهای خود را تأمین کنند. همچنین استفاده از سیستم بلاکچین برای خرده¬فروش¬ها نیز مفید خواهد بود، زیرا خرده فروش¬ها تنها با باز کردن یک کیف پول جدید بر روی بلاکچین مربوطه امکان ردیابی کالاها حتی پس از فروش آن¬ها را دارا می¬شوند. بعبارت دیگر قراردادهای هوشمندی که برپایه بلاکچین (مثلاً اتریوم) توسعه داده می¬شوند، از وقوع هرگونه جعل و تقلب جلوگیری می¬کنند (ملک، 1401).
3) اهلیت: مقدمه اعتبارسنجی اهلیت طرفین قرارداد، شناسایی هویت متعاملین است. بدون شناسایی معامل و متعامل، تصور یک معامله غیرممکن است. بر همین مبنا، نیاز است تا در بررسی اعتبار یک قرارداد، نخست هویت طرفین احراز شده، سپس شرط اهلیت در متعاملین بررسی گردد. در همین راستا، اگر شخصی بطور سنتی قصد داشته باشد قراردادی را با دیگری امضا نماید، نخست به احراز هویت، و عنداللزوم سمت فرد مقابل می¬پردازد و با بررسی تاریخ تولد، استعلام از ثبت احوال و سایر طرق متعارف، داشتن اهلیت تمتع و استیفای وی را بررسی می¬کند. از جمله عناصر فناورانه قراردادهای هوشمند، امضای دیجیتال است. ممکن است در بادی امر اینطور به نظر بیاید که باتوجه به لزوم استفاده از امضای دیجیتال در قراردادهای هوشمند، لاجرم اطراف قراردادهای هوشمند بنحو مطمئنی احراز هویت و اهلیت شده، خیال متعاملین از این نظر راحت خواهد بود. یکی از نویسندگان حقوقی نیز به علت اتکا بر همین فرضیه که اخذ هرگونه امضای دیجیتالی نیازمند احراز هویت و اهلیت شخص صاحب امضاء توسط حاکمیت می¬باشد، اینگونه نتیجه¬گیری نموده است که باتوجه به ضرورت استفاده از امضای دیجیتال برای انعقاد قرارداد هوشمند، همواره افرادی که قراردادهای هوشمند را منعقد می¬نمایند، دارای هویتی معلوم و واجد اهلیت تأیید شده هستند. چنین فرضی نادرست است؛ زیرا فناوری امضائات الکترونیک و فناوری رمزنگاری نامتقارن، از اواخر قرن گذشته پا به عرصه وجود گذاشته، پیش از اینکه دولت¬ها به سمت و سوی تأسیس مراکز صدور گواهی امضای الکترونیکی سوق پیدا نماید، استفاده از چنین فناوری¬ای بطور چشم¬گیری در عرصه¬های مختلف فناوری اطلاعات رواج یافته، عموم کاربران اینترنت، روزانه در مصادیق گوناگونی بدون اینکه حتی خود متوجه باشند، در حال استفاده از این فناوری هستند (نجات¬زادگان و سلطانی، 1401).
4) شفافیت: قراردادهای هوشمند برای اجرا باید از طریق امضای دیجیتال امضا گردند که این امضا مبین قصد و رضایت طرف معامله از انعقاد معامله می¬باشد. فردی که از طریق قرارداد هوشمند مبادرت به نقل و انتقال املاک خود از طریق عقود تملیکی می¬نماید آنچه که بعنوان عوض قراردادی مورد معامله صورت می¬گیرد ملک وی بوده و وی امکان انعقاد عقد نسبت به املاک دیگران را ندارد مگر اینکه بعنوان وکالت این امر را انجام دهد که در این صورت وکیل نیز باید از قوه حاکمه مجوز انعقاد این عقود را گرفته و پس از تأیید قرارداد وی ضامن صحت مفاد قرارداد خواهد بود. بنابراین در هر حال امکان انعقاد عقود فضولی توسط این مکانیسم ممکن نمی¬باشد که ثمره این امر حفظ حق مالکانه مالک حقیقی و جلوگیری از ورود وی در فرآیند طولانی مدت رسیدگی¬های قضایی می¬باشد. نکته مهم دیگر این است که پس از قطعیت معامله، نمونه¬ای از آن به تمامی سیستم¬های متصل به بلاک¬چین ارسال شده و تمامی افراد از طریق کلیدهای عمومی قادر به مشاهده قراردادهای منعقده می¬باشند. این امر موجب می¬گردد تا افراد در عرصه مبادلات الکترونیکی از معاملات دیگران آگاه بوده و به نوعی با آگاهی کامل از دارایی افراد نسبت به انعقاد معامله با آنان اقدام نمایند. این قراردادها پس از انعقاد بصورت کد بهینه¬سازی شده در بستر بلاک¬چین ثبت گردیده و باتوجه به مشخص بودن مشخصات عوضین معامله، دیگر امکان عقود دیگر نسبت به این عوضین امکان¬پذیر نمی¬باشد که ثمره این امر در عدم امکان انجام معاملات متعدد بر روی اموال مورد معامله قرار گرفته می¬باشد. یکی از نوآوری¬های این نوع قراردادها برای بالا بردن آگاهی افراد از مذاکرات قراردادی و بی¬نیازی از بکارگیری وکیل، استفاده از اوراکل در قرارداد می¬باشد. چون قراردادهای هوشمند تنها می¬توانند مرجع اطلاعات ثبت شده در بلاک¬چین باشند، ممکن است طرفین قرارداد، قوه ناظر یا هوش مصنوعی نیازمند برخی اطلاعات از طرفین قرارداد از خارج بوده و این امر از طریق یک سرویس داده قابل اعتماد که به اوراکل مشهور است، انجام می¬گیرد. اگرچه باتوجه به مکانیسم قابلیت حل آنلاین اختلافات در قراردادهای هوشمند امکان بازپرداخت پول طرف قرارداد به دلیل بطلان قرارداد بدون مراجعه به مراجع قضایی موجود است و سیستم بصورت خودکار وجه ناشی از قرارداد باطل را به حساب طرف قرارداد منتقل می¬نماید اما نقش اوراکل در این خصوص یک نقش پیشگیرانه می¬باشد چراکه در هنگام انعقاد معامله، هریک از طرفین می¬تواند از این سیستم پیوسته هر اطلاعاتی که نسبت به معامله لازم دارد استخراج نموده و نسبت به وضعیت طرف دیگر معامله آگاهی کامل را داشته باشد که البته تمامی این اطلاعات بطور پیش¬فرض نیز توسط هوش مصنوعی به دلیل دستورالعمل داده شده دریافت می¬گردد. بنابراین اوراکل¬ها نهادهای قابل اعتمادی جهت ایجاد تعامل اطلاعاتی با دنیای خارج تلقی می¬گردند که حتی پس از امضای قطعی معامله توسط طرفین، می¬توانند با دادن اطلاعات به هوش مصنوعی در تأیید معامله، یک معامله قطعی را غیرقطعی نموده و از ایجاد تعارض در مالکیت پیشگیری نمایند (مظفری و ناصر، 1397).
5) خصوصی¬سازی و بسته نمودن شبکه: به منظور بهره¬مندی از مزایای بلاک¬چین در فرآیند اعتبار اسنادی، می¬توان یک شبکه بلاک¬چین شامل بانک¬ها، ذی¬نفعان، متقاضیان، حاملان، بیمه¬گذاران و هر نهادی دیگر که اسناد درخواست شده در اعتبار اسنادی را صادر می¬کند، تشکیل داد. در این مدل، هر گره دارای کلیدهای عمومی و خصوصی خود است که اطمینان حاصل می¬کند هرگونه داده و سند بارگذاری شده در بلاکچین معتبر است و از آنجا که بانک صادر کننده، بازیگر اصلی انجام تراکنش¬های اعتبار اسنادی است، باید اختیار تعیین و انتخاب شرکت¬ کنندگان در بلاکچین (و یا حتی اضافه و یا حذف کردن آن¬ها)، افراد مجاز به مشاهده مقدار داده، انجام داده¬های نوشتاری و یا انجام تراکنش در چارچوب بلاک-چین را داشته باشند. همچنین بانک می¬تواند قابلیت مشاهده اطلاعات قابل نمایش برای اشخاص ثالث را بگونه¬ای محدود کند که فقط اطلاعات قسمت¬های تعریف شده برای شاخص ثالث قابل مشاهده باشد. اعطای این اختیار به شخص یا نهاد دیگر به غیر از بانک با ماهیت اعتبار اسنادی متناقض خواهد بود. اطمینان از وجود این ویژگی¬ها جزء در فرض خصوصی و بسته بودن شبکه بلاک¬چین مقدور نیست. چه اینکه انجام معاملات در بلاک¬چین بدین معناست که افراد غیرمرتبط هم می¬توانند داده¬ها و تراکنش¬های خصوصی را مشاهده کنند. بلاکچین زمانی خصوصی است که شرکت¬ کنندگان تنها با اجازه گره یا گره-هایی که دارای اختیار مدیریت شرکت¬ کنندگان در بلاک¬چین هستند، امکان پیوستن به شبکه را داشته باشند. بسته بودن نیز به این معناست که فقط گره¬های انتخاب شده قادر به نوشتن داده¬ها و انجام معاملات خواهند بود (زمانیان و وطنی، 1401).
 
4- روش‌شناسی پژوهش
مدل¬سازی یکی از روش¬های مهم تحقیق در مدیریت است (Mohammadi, 2023). روش انجام پژوهش حاضر بصورت تجویزی بوده و نویسنده با انجام پژوهش¬های کتابخانه¬ای پیرامون چالش¬های سیاست¬گذاری انعقاد قراردادهای هوشمند در حوزه صنایع نفت، گاز و پتروشیمی سعی در تجویز پیاده¬سازی سازوکارهای انعقاد یکی از نوین¬ترین ابزارهای الکترونیکی کاربردی در این حوزه نموده است. نوع پژوهش حاضر بصورت کاربردی می¬باشد. در صورت وجود سیاست¬گذاری تقنینی در پیاده¬سازی مکانیسم انعقاد قراردادهای هوشمند در نظام حقوقی نفت، یکی از چالش¬های پیش¬روی سیاست¬گذاران، مسأله سیاست¬گذاری چگونگی تطبیق مبانی انعقاد قراردادهای هوشمند با مبانی عام قواعد عمومی قراردادها می¬باشد که پژوهش حاضر سعی در بیان امر مزبور داشته است. روش گردآوری اطلاعات در این پژوهش بصورت اسنادی از طریق مطالعه نوین¬ترین اسناد منتشر شده در پایگاه¬های اطلاعاتی معتبر همچون (Springer, Hein online, Emerald, Science Direct, Google Scholar, SSRN, …) می¬باشد. روش پژوهش اسنادی به منزله مراجعه به منابعی می¬باشد که واحد اطلاعات کاربردی درخصوص متغیر اصلی پژوهش باشند. این روش مستلزم جستجوی توصیفی و در مواردی واجد رویکرد تجویزی می¬باشد. در روش اسنادی، پژوهشگر به دنبال واکاوی انگیزه¬های ذهنی پژوهش¬های پیشین نبوده و در ازای آن با مطالعه پژوهش¬های پیشین و کمک گرفتن از مبانی پیش گفته مبادرت به خلق اثر علمی خود می¬نماید. قلمرو مکانی پژوهش حاضر نیز محدود به مبانی حقوقی موجود در نظامات حقوقی ایران بوده و از حیث قلمرو زمانی محدودیتی برای مقاله وجود ندارد.

5- پیشینه پژوهش
- فارسیجانی و اله¬کر¬پور (1401) در پژوهش خود به ارزیابی میزان آمادگی برای بکارگیری فناوری بلاک-چین در شرکت ملی گاز ایران پرداختند. برای این مهم، ابتدا با بررسی مطالعات پیشین و استفاده از نظرهای خبرگان، عوامل و زیرمعیارهای موثر، شناسایی و مدل مفهومی اولیه ارزیابی آمادگی، تهیه و برای تحلیل داده¬ها بوسیله پرسشنامه مقایسات زوجی استفاده شده است. عوامل سازمانی، فناوری، انسانی و محیطی و همچنین 17 زیرمعیار شناسایی شده و پس از تأیید، در مدل نهایی قرار گرفته است. وزن¬دهی و رتبه¬بندی عوامل با روش سلسله مراتب فازی و آنالیز توسعه یافته چانگ انجام و وزن هر عامل و زیرمعیار تعیین شده است که عامل سازمانی بیشترین وزن و عامل محیطی کمترین مقدار را به خود اختصاص داده¬اند. همچنین زیرمعیارهای حمایت مدیریت ارشد بالاترین و اندازه سازمان کمترین اهمیت را کسب کرده¬اند. علاوه بر این باتوجه به غربال¬سازی فازی یاگر، عامل¬های سازمانی و فناوری بیشترین آمادگی و عامل محیطی کمترین آمادگی را در شرکت ملی گاز ایران برای بکارگیری فناوری بلاکچین داشته¬اند.
- ذاکری¬نیا و غلامپور (1401) به ظرفیت¬سنجی قراردادهای ساخت¬وساز خودالزام¬گر پرداختند. در این پژوهش با بررسی مرحله شکل¬گیری قرارداد، اموری مانند زمان انعقاد قرارداد، موضوع قرارداد و ثمن معین، طبق محتوای اراده کاربر طرف قرارداد، بدون دخالت انسان شخصی¬سازی می¬شود و قرارداد ظرفیت خوداجرایی دارد. نتایج بررسی نشان داد که استفاده از قراردادهای هوشمند خوداجرا، سرعت و دقت را در پروژه¬های ساخت افزایش می¬دهد.
- روشنی و همکاران (1400) در پژوهشی به بررسی و ارائه الگوی استقرار بلاکچین در قراردادهای بین-المللی صنعت نفت و گاز (مطالعه موردی شرکت گاز استان آذربایجان شرقی) پرداختند. در این مطالعه برای تعیین پیشایندها و برآیندهای استقرار بلاکچین از روش کیفی داده¬های بنیادی (تحلیل محتوای مقالات و اسناد و کدگذاری باز) و روش کمی پرسشنامه استفاده شده است. در بخش کمی، جامعه آماری شامل مدیران و خبرگان فناوری اطلاعات شرکت گاز استان آذربایجان شرقی بوده است. داده¬های جمع-آوری شده بوسیله پرسشنامه با استفاده از روش تحلیل معادلات ساختاری Smart Plus مورد تحلیل قرار گرفتند. نتایج پژوهش حاکی از آن است که پسایندهای بلاکچین (عوامل سازمانی، عوامل محیطی و عوامل فنی) و همچنین عوامل مداخله¬گر (درون سازمانی و برون سازمانی) بر استقرار بلاکچین در صنعت نفت و گاز تأثیرگذار هستند.
- اسلام و همکاران  (2022) در پژوهشی به بررسی نقش بلاکچین و قراردادهای هوشمند بر حوزه زنجیره تأمین نفت و گاز پرداختند. نتایج این پژوهش نان داد که استفاده از فناوری بلاکچین در چابک-سازی و ناب¬سازی فرآیندهای زنجیره تأمین نقش موثر و بسزایی دارد. داده¬های مورد استفاده در پژوهش از مصاحبه با مدیران عملیاتی چند شرکت فعال در حوزه نفت و گاز کشور پاکستان گردآوری شده¬اند. احمد و همکاران (2022) به بررسی چالش¬ها و کاربردها و آینده زنجیره¬های بلوکی در صنعت نفت و گاز پرداختند. در این پژوهش، کاربردهای بالقوه فناوری بلاکچین در مدیریت اکتشاف، تولید، زنجیره عرضه و توزیع صنعت نفت و گاز مورد بررسی قرار گرفته است. برای بکارگیری آن نیز سناریوهای مختلفی ارائه و بررسی شده است. نتایج بررسی¬ها نشان داد که استفاده از این فناوری، برای توسعه صنایع نفت و گاز بسیار ضروری و آینده¬ای روشن و درخشان در انتظار آن خواهد بود.
- موید یونس و راجو  (2021) در پژوهشی ویژگی¬های مقاومت فرهنگ سازمانی در پیاده¬سازی قراردادهای هوشمند مبتنی بر بلاکچین را در شرکت نفت و گاز کشور عراق را مورد بررسی قرار دادند. هدف این مطالعه بررسی تأثیر پیاده¬سازی قراردادهای هوشمند بر افراد، عوامل محیطی و سازمانی و بطور اخص نقش تعدیل¬کنندگی فرهنگ سازمانی بر تسهیل استقرار اینگونه قراردادهاست. برای این کار با استفاده از روش مدل¬سازی معادلات ساختاری (PLS) و نظرسنجی از 361 کارمند شرکت¬های نفتی کشور عراق انجام پذیرفت. نتایج پژوهش نشان داد که فرهنگ سازمانی مقاومتی به میزان معناداری بر روی پذیرش یا عدم پذیرش قراردادهای هوشمند موثر است و شرکت¬هایی که در این حوزه فعالیت می¬کنند، با استفاده از قراردادهای هوشمند و مزایایی که در بلندمدت نصیب آن¬ها می¬گردد، می¬توانند بعنوان منبع مزیت رقابتی پایدار به آن برسند.

6- مبانی حقوقی قراردادهای هوشمند در حوزه نفت، گاز و پتروشیمی
1-6- قراردادهای حوزه نفت و گاز و پتروشیمی
رشد اقتصادی متأثر از بهره¬برداری از منابع طبیعی است. صنعت نفت، گاز و پتروشیمی بدون شک محرکی اساسی برای رشد اقتصادی در بسیاری از کشورهاست. ایران نیز از این قاعده مستثنی نمی¬باشد (Mohammadi, 2022). باتوجه به اینکه علاوه بر پروژه¬های بالادستی نفت و گاز، اکثر پروژه¬های پایین¬دستی نفت و گاز نیز، همچون ساخت پالایشگاه¬های نفت و گاز و کارخانه¬های پتروشیمی مبتنی بر حصول نتیجه و محصول هستند، قراردادهای EPC کلید در دست به جهت تضمین دست¬یابی به محصول از جانب پیمانکار، بیش از سایر قراردادهای EPC در صنعت نفت و گاز مورد استفاده قرار می¬گیرد. همچنین اگرچه ایران دارای تجارب استفاده از قراردادهای EPC کلید در دست در بخش بالادستی صنعت نفت و گاز بویژه در برخی فازهای میدان¬ گازی پارس جنوبی است (سلیمی و اصغریان، 1400). در قراردادهای جدید بالادستی نفتی ایران موسوم به IPC، دوره قرارداد و میزان حضور شرکت¬های خارجی در میدان¬های نفتی مطابق قرارداد بین 25-20 سال است و اگر دوره اکتشاف را نیز براساس مصوبه دولت درخصوص تصویب مدل جدید قراردادهای نفتی که میزان آن پنج تا هفت سال است، برای دوره اکتشاف در نظر بگیریم، این زمان تا 32 سال نیز قابل افزایش است. قراردادهای IPC، از جمله قراردادهای بلندمدت است و تأخیر در اجرای آن¬ها، در مقایسه با دیگر بخش¬های اقتصادی، خسارت یا عدم¬النفع سنگین¬تری به بار می¬آورد (ملاابراهیمی و ارفع¬نیا، 1398).


شکل 1) زنجیره تأمین گاز طبیعی

.................................


گاز طبیعی سوختی است که معمولاً اثرات زیان¬آور کمتری نسبت به سوخت¬های فسیلی دارد و جزء منابع تجدیدناپذیر می¬باشد. در حال حاضر 24 درصد مصرف جهانی انرژی را گاز طبیعی تشکیل می¬دهد که با آهنگ 4/2 درصدی در حال رشد است. یکی از تفاوت¬های قیمت¬گذاری گاز با نفت خام در این است که محموله¬های گاز در سه بازار اصلی مورد معامله قرار می¬گیرند، که اختلاف قیمت زیادی با یکدیگر دارند و براساس میزان عرضه و تقاضا قیمت¬گذاری می¬شوند. یکی از این بازارها که اصلی¬ترین آن¬هاست، بازار گاز آمریکاست که به بازار (هنری¬آپ) مشهور است. قراردادهای آتی گاز طبیعی هنری¬آپ، قراردادهایی هستند که فرصت مدیریت ریسک در برابر نوسانات بالای گاز طبیعی را ارائه می¬دهند و بطور گسترده¬ای بعنوان یک معیار سنجش ملی برای قیمت¬گذاری گاز طبیعی مورد استفاده قرار می¬گیرند. بطورکلی 1،000 مترمکعب گاز طبیعی شامل حدود 36 میلی¬متر بی¬تی¬یو می¬شود (خلعتبری و همکاران، 1400).
نفت و گاز بعنوان یکی از مهم¬ترین حامل¬های انرژی در جهان در مخازن نفتی و در لایه¬های زیرزمینی قرار گرفته است و دست¬یابی به آن جزء از راه شناسایی میدان¬های نفتی و استخراج نفت از آن¬ها ممکن نیست. صنعت نفت تاکنون سه نوع قرارداد تیپ را در حوزه اکتشاف و توسعه میدان¬های نفتی تجربه کرده است: قراردادهای امتیازی ، قراردادهای مشارکت در تولید  و قراردادهای خرید خدمت . بررسی تاریخ قراردادهای نفتی در جهان و ایران که خود سردمدار در انعقاد اکثر قراردادهای نفتی می¬باشد، حاکی است که نخستین چارچوب قراردادی مورد استفاده، قراردادهای امتیازی بود. با گذر زمان، قراردادهای امتیازی به منظور کسب سهم بیشتری از منافع منابع نفتی، از سوی کشورهای میزبان انتقاد شد و به ظهور نسلی نو از قراردادهای نفتی به نام مشارکت در تولید انجامید که در آن دولت¬های میزبان را نیز بعنوان بازیگر وارد صحنه صنعت نفت کرد. اما تحول قراردادهای نفتی به این مرحله ختم نشد و کشورهای تولید کننده با هدف کنترل کامل و بی¬قید و شرط منابع نفتی خود، نسلی نو از قراردادهای نفتی را به صنعت نفت معرفی کردند که آن را قراردادهای خرید خدمت نامیدند. با مشاهده سیر تحول¬های قراردادی در عرصه بالادستی نفت و گاز می¬توان دریافت که مسأله انتخاب چارچوب قرارداد در سرمایه¬گذاری¬های نفتی همواره از موضوع¬های بحث¬برانگیز و جنجالی بوده است (برامکی یزدی و منظور، 1395). نسل چهارم قراردادهای نفتی مشهور به آی.پی.سی  است. این نوع قرارداد را می¬توان قرارداد خرید خدمتی دانست که در نزدیک-ترین موقعیت ممکن به قراردادهای مشارکت در تولید قرار دارد و تا حدود زیادی الهام گرفته از نسل جدید قراردادهای نفتی کشور عراق موسوم به قراردادهای (هزینه هر بشکه ) است؛ قراردادهایی که در سال¬های اخیر توانستند شرکت¬های بین¬المللی نفتی مطرح در دنیا را برای سرمایه¬گذاری در میادین عراق جذب کنند (محمدی و همکاران، 1394). کارشناسان با استفاده از تجربیات حاصل از سه نسل اول قراردادهای بیع¬متقابل و باتوجه به دغدغه¬ها و نگرانی¬هایی که نسبت به این دسته از قراردادها وجود داشت؛ اقدام به طراحی نسل جدید قراردادی نمودند. در طراحی این نوع قراردادها سعی شده است که با فرض احکام قوانین حاکمیتی از حیث مالکیت، مدیریت، انتقال و نظارت بر عملیات و ... کل عملیات بالادستی در داخل یک  قرارداد واحد دیده شود. همچنین بنابه فراخور شرایط میادین هیدروکربوری کشور از حیث عمر و وضعیت جغرافیایی این مسله مورد توجه قرار گرفته که ساختار و مفاد این قرارداد آنقدر از انعطاف¬پذیری و جامعیت برخوردار باشد که بتواند به بهترین وجه به جذب سرمایه و آخرین تکنولوژی¬های شرکت¬های توانمند خارجی به میادین مختلف هیدروکربوری کشور منجر گردد. اما در نسل جدید قراردادهای بالادستی نفت ایران ضمن تأکید بر استفاده حداکثری از توان داخلی کشور و پایبندی به قانون حداکثر استفاده از توان داخلی این امکان فراهم گردیده که از ظرفیت شرکت¬های بین¬المللی نفتی در کلیه عملیات بالادستی (از اکتشاف تا تولید) استفاده شود. اما به منظور ارتقاء سطح اثربخشی حضور شرکت¬های بین-المللی نفتی بر کارآمدی شرکت¬های داخلی پیش¬بینی شده که طرفین در تمامی مراحل انجام عملیات بر میدان از روش (همکاری مشترک) استفاده نمایند. در طراحی این قرارداد کل عملیات بالادستی میدان به چهار مرحله: اکتشاف، توسعه، تولید و ازدیاد برداشت (IOR/EOR) تقسیم شده است (ابراهیمی و شیریجیان، 1393). از سال 2010 که شدت تحریم¬ها افزایش پیدا کرد، میزان علاقمندی سرمایه¬گذاران خارجی برای سرمایه¬گذاری در حوزه¬های نفت، گاز و پتروشیمی ایران کم شد.
2-6- قراردادهای هوشمند حوزه نفت، گاز و پتروشیمی
افزایش عدم قطعیت¬های محیطی، شرکت¬ها و سازمان¬ها را با چالش¬های مختلفی مواجه کرده است (Mohammadi, 2023). نزدیک به ده سال از توسعه¬ فناوری بلاکچین می¬گذرد و این روند توسعه در صنایع مختلفی خود را نشان داده است. صنعت نفت و گاز به تدریج به سمت هوشمندسازی و دیجیتالی شدن پیش می¬رود و بسیاری از شرکت¬های بزرگ نفت و گاز همچون شورون، استات اویل، بریتیش پترولیوم، اکسون موبیل و شل در دو سال گذشته به فناوری بلاک¬چین روی آورده¬اند که این مهم سطح مدیریت، بهره¬وری و امنیت داده¬های صنعت نفت و گاز را به میزان درخور توجهی بهبود می¬بخشد. بلاکچین یکی از فناوری¬های جدیدی است که شرکت¬ها به دنبال استفاده از آن برای کاهش هزینه¬ها، بهبود فرآیندها، ردیابی و امنیت داده¬های محصول و مشتری، افزایش ایمنی محصولات و کاهش جعل و کلاهبرداری¬اند (فارسیجانی و اله¬کرم¬پور، 1401). فرآورده¬های نفت و گاز مانند بنزین و گازوئیل فرآیندهای بسیار استانداردی می¬باشند که به کیفیت حساسیت بالایی دارند و ضروری است که امنیت داده¬ها، حفظ حریم خصوصی و پردازش داده¬ها با سرعت و دقت بسیار بالایی انجام شود. اکثر سیستم¬های توسعه یافته برای نظارت و مدیریت در صنعت نفت و گاز، متمرکز، غیرقابل اعتماد و غیرشفاف می¬باشند. بلاک¬چین یک دفتر کل امن توزیع شده است که تراکنش¬ها را با استفاده از الگوریتم¬های هش¬ رمزگذاری کرده و موجب می¬شود که کاربران حوزه صنعت نفت و گاز بتوانند عملیات¬های مربوطه را قابل اعتمادتر، کارآمدتر، ایمن¬تر، شفاف¬تر و سریع¬تر انجام دهند. طی مطالعات پژوهشی که توسط برخی غول¬های بزرگ این صنعت (شرکت¬های شل، بی¬پی و استات اویل) انجام شده، تخمین می¬زند که پذیرش بلاک¬چین در صنایع نفت و گاز می¬تواند زمان انجام معاملات در قراردادها را تا 30 درصد کوتاه¬تر کرده و زمان را به مقدار معناداری کاهش دهد (Ahmed et al, 2022).
باتوجه به اینکه رمزارزها می¬توانند بعنوان یک ابزار پرداخت بدون استفاده از خدمات موسسات و واسطه-های مالی مورد استفاده قرار گیرد، به نظر می¬رسد در شرایطی که محدودیت¬هایی در حوزه¬های مالی و پرداخت¬های بین¬المللی پیش¬روی یک اقتصاد وجود داشته باشد، بتوان از طریق رمزارزها در کنار ظرفیت-های موجود، به تأمین مالی پروژه¬ها پرداخت. در این حالت پرداخت¬های میان کارفرما، پیمانکار و سرمایه-گذاران از طریق رمزارزهای موجود صورت می¬پذیرد. در تأمین مالی به شیوه کنونی، یک نهاد مرکزی متولی موضوع تأمین مالی، در جایگاه پل ارتباطی میان سرمایه¬گذار و بدنه صنعت به ایفای نقش می-پردازد. در این موقعیت، پل ارتباطی یاد شده ضمن بهره¬گیری از خدمات حوزه فناوری اطلاعات، راهبردهای ارتباطی، ترتیبات قراردادی، حمایت از حقوق طرفین، مسئله ضمانت، فرآیندهای رتبه¬بندی اعتباری و غیره را شکل می¬دهد. بستر ارتباط مالی میان طرفین نیز توسط بانک فراهم می¬گردد. کل این جریان در یک شبکه متمرکز، مدیریت و اجرا می¬شود که در شرایط محدودیت¬های بین¬المللی، صنعت نفت را با چالش¬های جدی مواجه می¬سازد. در پلتفرم¬های همتا به همتا که از رمزارز به منظور تأمین مالی استفاده می¬گردد، بانک بعنوان نهاد واسطه حذف شده و پلتفرم یاد شده جایگزین آن خواهد شد. مطابق گزارش آژانس بین¬المللی انرژی، میزان سرمایه¬گذاری جهانی در حوزه بالادستی نفت و گاز در سال 2019 معادل 497 میلیارد دلار بوده است. پیش¬بینی¬ها نیز حاکی از افزایش این مقدار تا 846 میلیارد دلار در بازه 2019 تا 2025 می¬باشد. این در حالی است که کل ارزش بازار رمزارزها در حال حاضر در حدود 342 میلیارد دلار می¬باشد. بر این اساس کل بازار رمزارزها نسبت کمی از نیازمندی¬های سرمایه¬گذاری در حوزه بالادستی را پوشش می¬دهد. ارزش رمزارزها پیوسته همراه با نوسانات شدیدی بوده و می¬توان این ادعا را صادق دانست که رمزارزها از ثبات کافی برخوردار نیستند. رمزارزها برخلاف پول فیات، ممکن است بطور ناگهانی ارزش خود را به طرز چشمگیری از دست داده و یا افزایش قیمت غیرقابل انتظاری داشته باشند. بنابراین باتوجه به ریسک نوسان قیمتی که در این زمینه وجود دارد، نمی¬توان بعنوان یک ابزار کارآمد در حوزه تأمین مالی بنگاه¬ها به رمزارز نگاه کرد (منظور و نوروزی، 1399).

شکل 2) چارچوب پیشنهادی بکارگیری قراردادهای هوشمند حوزه زنجیره تأمین نفت و گاز
(هکو و همکاران ،2021)
......................................


نتیجه‌گیری و پیشنهادها
بکارگیری ابزارهای نوین معاملاتی در نظام حقوقی کشورها همواره با استقبال مواجه بوده است. اخیراً نقش-آفرینی بسترهایی نظیر زنجیره¬های بلوکی (بلاک¬چین) در عرصه¬های گوناگون، راه را برای نفوذ مفاهیمی چون قراردادهای هوشمند، اوراکل، امضاهای دیجیتالی و ارزهای رمزنگاری شده به عرصه حقوق باز کرده است. در این میان، حقوق قراردادها می¬تواند با همسویی با اشکال جدید فناوری، به مثابه یکی از پویاترین جنبه¬های حقوقی ظاهر شود.
نفت و گاز به منزله کالاهای راهبردی و انعقاد قرارداهای نفتی و گازی با ارقام نجومی می¬تواند به منبعی برای اقدامات مبتنی بر فساد تبدیل شود. در این میان ممکن است استانداردهای اجباری قوانین و مقررات چه به لحاظ حقوقی و چه از جنبه فنی دستکاری شوند تا برخی ذی¬نفعان در فرآیندهای آلوده به منافع انحصاری یا غیرانحصاری بیشتری دست یازند. اینترنت اشیاء و یادگیری ماشین می¬توانند به اپراتورهای صنایع نفت و گاز در ارائه پیش¬بینی بلندمدت کمک شایانی نمایند. براساس نوع خدمت، مشاغل نفت و گاز به سه بخش بالادستی، میان¬دستی و پایین¬دستی تقسیم می¬شوند. خدمات بالادستی شامل اکتشاف نفت و گاز، استخراج یا تولید مواد خام مانند نفت خام از چاه¬ها و گاز از چشمه¬ها و سفره¬های گازی است. بخش میانی شامل خدمات حمل و نقل برای حمل ایمن نفت خام و گاز طبیعی با استفاده از خطوط لوله، کامیون¬های تانکردار و وسایل نقلیه سنگین است. خدمات انبار و مخازن برای ذخیره موقت نفت و گاز در پایانه¬ها و خدمات پالایشی برای انجام برخی فرآوری¬های اولیه نفت خام در پایانه¬هاست. مرحله پایین-دستی نیز شامل پالایش نفت خام (در تأسیسات پالایشگاهی) تا محصولات قابل استفاده و قابل فروش مانند بنزین، گازوئیل، گاز طبیعی مایع و ... است. بسیاری از سیستم¬هایی که برای خودکارسازی فرآیندهای تجاری در بخش¬های بالادست، میان¬دستی و پایین¬دستی توسعه داده شده¬اند، از معماری متمرکز برای ذخیره و پردازش داده¬های مربوط به نفت و گاز پیروی می¬کنند.
برای آنکه هر قراردادی صحیح باشد لازم است اکل مال به باطل نباشد، ربوی نباشد، غرری نباشد و ضرری نباشد و منجز باشد. باتوجه به موارد ذکر شده در مقاله ضروری است که قراردادهای هوشمند حوزه صنایع بالادستی نفت، گاز و پتروشیمی از نظر فقهی و شرعی مورد بررسی قرار گیرد و صحت آن¬ها تأیید یا رد گردد. بنابراین به پژوهشگران آتی این حوزه پیشنهاد می¬گردد که این موضوع مورد بررسی و مداقه قرار گیرد. باتوجه به اصل صحت در قراردادها اگر با بررسی شرایط و لوازم قراردادی، دلیلی بر فساد آن یافت نشود، لازم است حکم به صحت داده شود.

چکیده

معرفی زنجیره‌های تأمین هوشمند یکی از گام‌های اساسی و مهم درخصوص حوزه نفت، گاز و پتروشیمی در شرایط تحریمی کنونی است. از طرفی به دلیل پیچیدگی بالای مدیریت زنجیره تأمین نفت و گاز و پراکندگی جغرافیایی بسیار بالای این حوزه و ویژگی‌های پیشرفته‌ای مانند مدیریت داده‌محور، اشتراک‌گذاری اطلاعات، حفظ محرمانگی و حریم خصوصی داده‌ها، امنیت سایبری، شفافیت، قراردادهای هوشمند، قابلیت رهگیری و ردیابی و قابلیت اطمینان شبکه که چابکی را در کل زنجیره تأمین ارتقاء می‌دهد از اهمیت خاصی برخوردارند. هدف اصلی مقاله حاضر مطالعه تأثیرات، نحوه پیاده‌سازی و تأثیرات استقرار سیستم قراردادهای هوشمند به عملکرد حوزه نفت، گاز و پتروشیمی است. لذا تلاش گردیده است با مروری نظام‌مند به ابعاد، زوایا و تأثیرات این حوزه پرداخته شود. روش پژوهش مقاله پیش‌رو بصورت تجویزی بوده و نویسنده با انجام پژوهش‌های کتابخانه‌ای پیرامون چالش‌های سیاست‌گذاری انعقاد قراردادهای هوشمند در حوزه صنایع نفت، گاز و پتروشیمی سعی در تجویز پیاده‌سازی سازوکارهای انعقاد یکی از نوین‌ترین ابزارهای الکترونیکی کاربردی در این حوزه نموده است. یافته‌ها نشان می‌دهد که استفاده از قراردادهای هوشمند موجب کاهش بروکراسی‌های اداری فعلی، بهبود سرعت، دقت و کارایی عملکرد کل زنجیره تأمین حوزه نفت و گاز گردیده و می‌تواند نقش موثر و بسزایی در مدیریت فعالیت‌های پیچیده این حوزه نماید. همچنین در راستای استقرار این سامانه‌ها برخی محدودیت‌های فنی، امنیتی و قانونی وجود دارد که می‌بایست با دقت بیشتری مورد بررسی قرار گرفته و سایر جنبه‌ها نیز این قراردادها منطبق با حقوق اساسی کشورمان مورد تدقیق و بررسی‌های بیشتری قرار گیرند.